محسن فاضلی زاده
در دو دهه گذشته و در جشنواره فیلم فجر چندین فقره فیلم درباره موضوع مهاجرت ملیت های مختلف و جهان سومی بودیم که یکی از آن ها درباتره مهارجت مردم ستمدیده کردستان عراق در زمان حکومت صدام حسین و دیگری درباره کردهای کشور همسایه ما ترکیه. دیگری درباره مردم و مهاجرین الجزایر و ذکر مصیبت ها و سختی های آنان در کشورهای اروپایی. این سه فقره را اکنون و به طور کامل درحافظه ام اگر بگویم پاک شده از روی صداقت است اما همگی از معضلات و عدم تطابق فرهنگی مهاجرین با رنگین پوستان و چشم ابی ها است.
کشور آلمان یکی از کشورهای مهاجر پذیری است که از تمامی قوم ها و ملیت ها در آن گرد هم جمع شده اند و در این میان بعد از کردهای ترکیه شاید ایرانیان مهاجر بزرگترین کلیت آن را تشکیل می دهند.
آسیب شناسی مهاجرت در یک اثر سینمایی لازمه اصلی آن در وهله اول شناخت از جمعیت مهاجر است. تحقیق و پژوهش میدانی و بعد از آن اصول اولیه و کلاسیک برای نگارش یک فیلمنامه که نیاز به بستر سازی دارد، جذابیت های بصری و قصه محکم و با انسجام دراماتیک و شخصیت پردازی بدون نگاه جانبدارانه و عاری از یک نگاه شونیستی.
حالا اگر بخواهیم درباره اثر رامتین لوافی مطلبی بنویسیم با صراحت بایستی بگوییم موضوع مهارجت موضوعی است که تاریخ مصرف آن گذشته و پرداختن به چنین موضوعاتی خروجی قابل توجه در بر ندارد.
امروز در وضعیت بحرانی اقتصاد اروپا ملیت های آسیایی و خاورمیانه را مجاب کرده که از مهاجرت به کشورهای اروپایی رغبت به تحمل آن همه سختی و رنج سفر زمینی و عبور از راه های صعب العبور را به لقایش ببخشند. اگرچه در فیلم لوافی کشور آلمان را به گونه ای به تصویر می کشد که مقامات دولتی با احترام و دلسوزی با مهاجرین برخورد می کنند و به آن ها این فرصت و اجازه را می دهد که برای گرفتن اقامت مستندات کافی از منظر آن ها را ارائه کنند. رفتار پلیس خیلی محترمانه و عاری از خشونت است البته این موضوع را از تصاویر فیلم به ما منتقل می شود. اگرچه حملات نازی ها به محلات ترک نشین در صدر اخبار همیشه به گوش می رسد به هر حال اروپا و به خصوص آلمان نسبت به ملیت های مختلف با نگاه انسانی تری نگریسته است.
در اثر لوافی اگر به دقت متوجه فیلم شده باشید از جانب مقامات آلمان هیچ مشکلی متوجه مهاجرین نمی شود و خود خانواده های مهاجر دچار بحران روحی و روانی هستند.
مثلاً عاطف و دخترش و فرزند خردسالش که از عراق در حال جنگ گریخته اند و این برای مهاجرت ترس از جنگ خانمان سوز است و محاکمه دختر جوان که پدرش را ترسو و بزدل معرفی می کند و تجاوزی که به او صورت گرفته و حالا عذاب وجدان پدر و سرگشتگی و فریب دادن او توسط یک مقیم ایرانی سرخورده و الکلی، خانواده دو نفر عراقی ککرد که زمانی نقش او را ایفا می کند و همسرش بدون آنکه برایمان روشن شود دوباره دست به خودکشی زده و تا پای مرگ می رود و در نهایت به آسایشگاه روانی منتقل می شود. ضمن اینکه کردهای عراق مسلط به زبان عربی هستند و در واقع دو زبانه اند و حتی به زبان فارسی هم آشنا هستند در حالی که در فیلم مصطفی زمانی با عاطف به انگلیسی حرف می زند و این به دلیل عدم شناخت کافی کارگردان و فیلمنامه نویس است. ضمن آنکه عاطف به گویش سوری، لبنانی حرف می زند و دخترش به زبان عراقی که این موضوع برای مخاطب عرب زبان به خوبی آشکار می گردد و نمی توان از آن به راحتی عبور کرد و اینکه زیرنویس فارسی برای یک اثر سینمایی ایرانی بدون مشارکت محلی از اعراب ندارد!
فیلم برلین منفی هفت یک اثر کسالت بار و ملال آوری است و جذابیت های بصری چندانی ندارد و ساختار آن هم به طور کامل می تواند یک مستند گزارشی به حساب آید. اگرچه فیلمبرداری و بازی های این فیلم روان و ساده است اما فیلم کلاً در حد یک تجربه و نه چیز دیگری است، اما به چه قیمتی؟؟؟
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|