پرده سینما

من نازنین ۱۸ سال دارم؛ نگاهی به فیلم «دربند» ساخته پرویز شهبازی

خشایار سنجری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد فیلم دربند ساخته پرویز شهبازی

دربند، ساخته پرویز شهبازیدربند، روایتِ بی رحمی یک شهر توسعه زده شبه مدرن است، نسبت به یک دخترِ ساده و صمیمی (که اهل این شهر نیست). شهری درنده و جوان های بی هویت و بی مسئله ای که هیچ ندارند و با هیچ خوش اند ( موردی که شهبازی با سکانس درخشان جگرکی و دیالوگ های پوچ وارش ، آن را به تصویر کشیده و تقابل اش را با وضع بحرانی سحر،  از پشت شیشه و با حفظ فاصله به نمایش می گذارد.)  شهری که اهل اش از جنس خودش هستند و هر کسی که اهل اش نباشد، محکوم به نابودی است. نابودی و تباهی دانشجو در تقابل با محیط کار و بازار و خدعه هایش.

شهبازی از شیوه بازی‌گیری فی‌البداهه و مزایای آن مانند طراوت و پویایی آدم‌ها  (و همچنین  دیالوگ نویسی و بیان آن با فاصله گذاری  همچون مکالمات روزمره و توی حرف هم پریدن کاراکترها) استفاده کرده، بدون اینکه پردازش ادبی دقیق شخصیت‌ها را به فراموشی بسپارد. او توانسته از وجوه مثبت آنچه شیوه مستندنمایی در سینمای ما نام گرفته بهره ببرد، بدون اینکه دچار این توهم شود که ثبت واقعیت به خودی خود موفقیت فیلم را تضمین می‌کند و این همین مسیر درستی ست  که سینماگران باقریحه ایرانی را به خلق آثار ارزشمند توانا می‌سازد . همچنین،  بیان مینی‌مال و فضاسازی با کمترین امکانات و حفظ لحنی یکدست از ابتدا تا انتهای فیلم به گونه ای که شخصیتها برای مخاطب  زنده و دارای مابه ازای خارج از فیلم باشند، از زمره توانایی‌های اوست.

دربند، فیلم جزییات در پرداخت شخصیت ها و حوادث  است. نازنین ، دختری شهرستانی و متین است که در تجمعات دانشجویی شرکت نمی کند، با همسایه ها مهربان است، خودکفا، مسؤلیت پذیر و  منظم بوده و به قول سحر اتومات. ولی وجه منفی هم دارد، در اولین ورودش به خانه (که با نمای نقطه نظر و دوربین روی دست کنجکاو ، همراه است)، وارد اطاق نامنظم و شلخته ی سحر شده و برای حصول اطمینان از درستکار و صالح بودن هم خانه اش، به حریم خصوصی او وارد و کشو ها و حتی یخچال و کمدش را بازرسی  می کند. در انتهای داستان هم به فردی که از آن مخمصه ی بزرگ نجات اش داده ، بی اعتنایی کرده و او را (با تقدیرگرایی خاص شهبازی، به سبک عیار 14) به کام مرگ می فرستد. تقدیرگرایی در آثار او به عنوان یک موتیف معنایی در حال تکرار است و جهان بینی شهبازی در مقوله مقدرات و مرگ را به تصویر می کشد.

پگاه آهنگرانی در فیلم دربند ساخته پرویز شهبازیشخصیت سحر نیز سرشار از جزییات و چندوجهی ست. او دختری ست گرم و صمیمی که دورهمی های هرشب اش (با پرداختی بدون اغراق که نشان دهنده ی شناخت بالای شهبازی از این طیف جوانان است) مایه ی نشاط دوستان بوده،  در عین حال بی ملاحظه و خودخواه و بی قید است به شکلی که،  بدون برنامه قبلی و با صحبتهای درگوشی هدایتی، پای به اقلیم نارفیقانی همچون بهرنگ می گذارد و نازنین را با سفته هایش، نزد زارعی رها می کند ، درست مانند کاری که بهرنگ با سحر کرده و به قرار فیلم دیدن اش ارزش بیشتری می دهد تا موقعیت خاص سحر در راهروهای دادسرا.

استفاده اندیشیده از صدا نیز از ویژگی‌های کارگردانی شهبازی در این فیلم و سایر آثار او  است. فیلم موسیقی متن ندارد و صدای محیط در بسیاری از صحنه‌ها بر وجه واقع‌گرایانه اثر می‌افزاید. امّا از موسیقی صحنه استفاده‌های هدفمند شده است (مانند آهنگی که از ضبط ماشین فرید پخش می شود و با پایین و بالا رفتن شیشه ی ماشین، کم و زیاد می شود).

رمزگذاری و نشانه پردازی برای مخاطب  در دربند دیده می شود. از جمله ی کلیدساز که می گوید قبلاً زیاد از روی آن کلید ساخته، تا آن هشدار و پیش آگهی که در آغاز فیلم و آن دور زدن بی ملاحضه ی فرید در جاده به مخاطب می دهد. جاده ای که دربند در آن آغاز می شود ، همان جاده ی فصل پایانی و نفس گیر  نفس عمیق  بود.

پرداخت صحنه ای که نازنین با خانه ی بدون سحر مواجه می شود ، مخاطب را در اوج استیصال همراه با ترس نازنین از آینده، همراه می کند . نمایی که با دکوپاژی بی آلایش و میزانسنی ساده همراه بوده و با آن صدای ضبط شده بر گوشی سحر که دائماً تکرار می شود، به پرداخت تاوان رفاقت ( بدون خون و خونریزی به سبک کیمیایی و در همان تهران) و  ریزش آوار سادگی و زودباوری بر سر نازنین ، تجسم عینی می بخشد.

دربند ساخته پرویز شهبازیسرگشتگی و درماندگی نازنین در پله های ساختمان بیمه، ( که لوکیشن اش،  با زیرکی شهبازی در انتخاب، رو به شهر شلوغ و پلی پر از صدا و ترافیک و آدم است)، با دوربین روی دستی لرزان و رعب آور، در نمای پی او وی نازنین از شهر خشن، همراه است که به انتقال اعجاب آور حس نما، کمک شایانی می کند.

پگاه آهنگرانی، در اجرا ی سینمایی کاراکتر سحر به حدی موفق بوده که داوران جشنواره، احتیاط در جایزه دادن به شخصیت های منفی را کنار گذاشته و او را به حق اش رساندند. سحری که انفجار جنون  اش در صحنه ی دعوا با نازنین (بعد از آن همه گل گفتن و گل شنیدن و هدیه دادن)، از جنس انفجار عصبیت مردم  امروز  تهران است. تصویرسازی رفاقت و رذالت در کسری از زمان که با آن فصل پرشکوه اشک ریختن اش ، آشتی کنانی ملموس و باورپذیر خلق میکند.

 نازنین بیاتی ، کشف دیگری از شهبازی ست که با وسواس اش در انتخاب بازیگر برای نقش دختر 18ساله ، از دامی که این سالها، کارگردان ها به آن افتاده اند (و کماکان برای نقش دختر دبیرستانی یا دانشجو از باران کوثری، ترانه علیدوستی یا پگاه آهنگرانی بهره می جویند ) رهایی جسته و سیمایی جدید به سینمای ایران شناسانده است.

شهبازی هوشمندانه، از به تصویر کشیدن صحنه های دادگاه و بازپرسی سحر و شکایت زارعی، خودداری کرده تا بر وجه انسانی و جامعه شناختی این جرایم و هنجارشکنی ها تأکید کند تا بار حقوقی و کیفری آن. در پایان نیز ، جلسه ی بازپرسی نازنین مختصر و مفید و با امضایی بی درنگ و بی شک از او ( برخلاف وسواس همیشگی اش در امضا)، ختم به خیر می شود. امضایی که گواه آنچه است که بر نازنین در این کمتر از دو هفته گذشته و تغییراتی در او ایجاد کرده است.

 فصل پایانی، که شاید اگر در خیابان و با دورنماهایی از زارعی و مباشراش، (که در شوک مرگ فرید اند )، بود ، کمتر سفارشی و دارای رنگ و بوی فارابی می نمود، کمی تحمیلی و توضیح واضحات به نظر می رسد.

 

 

خشایار سنجری


 تاريخ ارسال: 1392/7/8
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>نیما فریبرزی:

اقای شهبازی کارگردان باهوشی است.سینما را به خوبی میشناسه ودر تمامی سال های گذشته فیلم هایی سا خته که باز خورد خوبی داشته .این رو میتو نیم توی نفس عمیق و مسافر جنوب هم ببینیم.فیلم دربند ظرافت های نامرئی زیادی داره که همش توی نگاه اول مشخص نیست و این نکته سنج بودن و دقیق بودن فیلمنامه رو میرسو نه.مثلا اون جا که سحر میره سر یخچال و با ولع شروع به خوردن ترشی میکنه و بعد در ادامه متوجه باردار شدن او توسط اقای زارعی می شیم.در کل فیلم دربند در مقابل این همه فیلم گیشه ای و به درد نخور سینمای ما فیلمی قابل تامل به حساب میاد که اسیب و واقعییت های جامعه امروز رو نشون میده.نمی خوام بگم که خالی از ضعف نیست ولی این ضعف در برابر نگاه اسیب شناسانه کارگردان و بازی خوب نازنین بیاتی که ممکنه در اینده به ترانه علیدوستی دیگه ای تبدیل بشه زیاد به چشم نمیاد.

1+0-

شنبه 2 آذر 1392



>>>امین:

دربند فیلم چرندیه

70+10-

سه‌شنبه 9 مهر 1392



>>>Hamed:

!!Goold!!! liki it

7+0-

سه‌شنبه 9 مهر 1392



>>>سعید مهرپور:

با منتقد عزیز موافقم- دربند یکی از فیلمهای موفق جشنواره گذشته بود و یک بازیگر جدید را به سینمای ایران معرفی کرد تا از کلیشه تماشای بازیهای تکراری رهایی یابیم. پرویز شهبازی گزیده کار است اما آثارش، آثاری ماندگار هستند. دربند میتوانست با داشتن پخش کننده جهانی نماینده شایسته ما در اسکار باشد اما .... نشان دادن تهران بیرحم را در دربند دوست داشتم. واقعا چهره تهران با این همه جمعیت این جوری است که در دربند به نمایش گذاشته شده. همه دوست دارند سر هم کلاه بگذارند. دیگر از رفاقتهای و مردانگیهای کیمیایی وار قدیم خبری نیست. دربندی یکی از فیلمهای مورد علاقه من است.این فیلم را به اندازه نفش عمیق و عیار 14 دوست ندارم اما همان طور که گفتم چیزهایی در دربند هست که میتوان به آنها ساعتها فکر کرد. بازیها خوب است مخصوصا احمد مهران فر که زیاد بازی ندارد اما در همان چند سکانس نشان میدهد که نباید به دیگران اتکا کرد. خیلی وقت بود به خاطر مسائلی از پگاه آهنگرانی اصلا خبری نبود اما همین طور که دوست عزیزمان اشاره کرده است جایزه جشنواره به او رسید. سینمایی که به معضلات جوانان میپردازد را دوست دارم در دربند شعار و تصنع وجود ندارد هر چه هست سینما هست و هنر هنرمندی چون پرویز شهبازی. یا علی

15+2-

سه‌شنبه 9 مهر 1392



>>>محمد رضا:

فیلم دربند بسیار ضعف دارد.. بازی ها ضعیف است،پگاه آهنگرانی یک نقش ساده عطر فروش را نتوانسته در بیاورد. غرور بازیگری در نقشش بیداد میکند. فقط سکانس گریه سحر پشت در خوب است. صداگذاری فیلم افتضاح است.. دیالوگ ها بعدا عوض شده است و روی فیلم گذاشته شده است.. بازیگر چیز دیگری میگوید، صدا چیز دیگریست.. صدای بطری آب در اول فیلم انگار دریاکنار است. قصه فیلم ، فارسی است و پایانش بسیار خنده دار و دم دستی.. اما تدوین فیلم خوب است. دکوپاژ فیلم عالی است.. بازی خود تهیه کننده به عنوان یک آدم شارلاتان اصلا خوب نیست. بازی فرید سماواتی خیلی مصنوعی است.. ولی بهرنگ علوی و نازنین بیات خیلی خوش میدرخشند. البته اگر نازنین بیات خودش نباشد و واقعا نقش را ایفا کرده باشد.

40+6-

دوشنبه 8 مهر 1392




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.