پرده سینما

تهیه کننده سابق «لاله»: به فارابی دستور داده شده بود رأساً یک میلیارد تومان به نیک نژاد پرداخت کند!

پرده سینما

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 گفت‌وگو باسیدعلیرضا سبط احمدی تهیه‌کننده سابق پروژه جنجالی لاله

 

-اسدالله نیک‌نژاد عوامل تولید سینمای ایران را «ترشی‌پز خطاب می‌کرد!

 

-وضعیت فارابی در این پروژه خیلی جالب بود. سه سال قبل و پیش از آنکه من به پروژه ملحق شوم، بر اساس دستوری که به فارابی داده شده بود، این بنیاد باید یک میلیارد تومان از بودجه‌اش را رأسا به آقای نیک‌نژاد پرداخت می‌کرد! در حالی که قاعدتا اگر این پول برای پروژه لاله بود، باید به تهیه‌کننده داده می‌شد!

 

 

سید علیرضا سبط احمدیتهیه‌کننده سابق فیلم سینمایی لاله حرف‌های جالبی درباره این پروژه و کارگردان جنجالی آن می‌زند؛ از فیلمنامه «خوب» این فیلم تا پرداخت 350 هزار دلار توسط بنیاد فارابی به نیک‌نژاد و هزینه این پول برای منشی و کارپرداز این کارگردان در آمریکا و کانادا

 

سید علیرضا سبط احمدی - تهیه‌کننده سابق لاله - در گفت‌وگویش با ایسنا، علاوه بر پرده‌برداری از یک‌سری نکات جدید درباره لاله از حضور سرمایه‌گذار و بازیگر هالیوودی در پروژه صحبت می‌کند و به بعضی از ابهامات آن پاسخ می‌دهد. همچنین او تلاش کرده بعد از 12 ماه دلایل استعفای خود و تیم اش را ازتولید لاله روشن کند و بگوید 950 میلیون تومانی که در پیش‌تولید فیلم دریافت کرده به چه سرنوشتی دچار شده است!

صحبت درباره شیوه برخورد کارگردان با بازیگران و عوامل سینمای ایران، سابقه کارگردانی نیک‌نژاد در هالیوود، شایعه اخراج او از پروژه لاله، توصیه‌هایش به نیک‌نژاد درباره منت نگذاشتن بر سر سینمای ایران و... بخش‌های دیگر گفت‌وگوی صریح تهیه‌کننده سابق پروژه پرحاشیه لاله است که در زیر می‌خوانید:

 

 

-آقای سبط ‌احمدی! وقتی سال قبل شما و تیم‌تان به‌صورت دست‌جمعی از حضور در پروژه لاله استعفا کردید، چندین دفعه من با شما تماس گرفتم که دلیل این اقدام را بیان کنید اما صحبتی در این‌باره نمی‌کردید. فکر نمی‌کنید صحبت درباره لاله آن‌هم پس از پایان مدیریت مدیران قبلی کمی شائبه‌بر‌انگیز باشد؟

 

-واقعا من قصد نداشتم درباره لاله اصلاً صحبت کنم اما آقای نیک‌نژاد سخنانی را در مصاحبه با خبرگزاری شما (ایسنا) مطرح کردند که احساس کردم باید حداقل از آن تیمی که با من کار می‌کردند، دفاع کنم.

باید تاکید کنم که من از 12 ماه قبل تاکنون (زمان استعفاء از تهیه‌کنندگی پروژه لاله) در هیچ‌جا حاضر به صحبت درباره آن نشده‌ام. حتی از جاهای مختلف تماس گرفته شد و درخواست ملاقات بود و من تاکید کردم درباره لاله صحبت نمی‌کنم.

 

 

 

 

-چرا؟

 

-واقعاً نمی‌خواستم دلایل استعفایم رسانه‌ای شود، چون قصد نداشتم پروژه را پس از خودم با حاشیه مواجه کنم اما با توجه به سخنان آقای نیک‌نژاد متن استعفانامه خودم و گروه را آماده کرده و امیدوارم آن را منتشر کنید. (متن استعفای علیرضا سبط‌احمدی و تیم تولید اولیه پروژه لاله دو روز قبل در ایسنا منتشر شد).

آن زمان از نامه استعفایم که دلایلی را در آن مطرح کرده بودم، رونوشتی به دفتر آقای دکتر حسینی (وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی) دادم اما گویا این رونوشت به دست ایشان نرسید. همچنین رونوشت دیگری را به آقای شمقدری دادم تا وضعیت پروژه را بداند. در هر صورت احساس کردم که نباید حاشیه‌سازی برای پروژه انجام دهم.

 

 

-آن‌طور که گفته می‌شود، حدود یک میلیارد تومان در مرحله پیش‌تولید لاله و زمانی‌که شما تهیه‌کننده پروژه بودید، هزینه شده است. این همان مبلغی است که آقای نیک‌نژاد در مصاحبه‌اش معتقد بود که شما باید پاسخگوی آن باشید!

 

سیدعلیرضا سبط احمدی

-از زمانی که مسوولیت تهیه‌کنندگی پروژه به اینجانب محول شد، در طول سه ماه کل پیش‫تولید فیلم را جلو بردیم و در این مدت 950 میلیون تومان از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی دریافت کردیم. از این میزان، اسناد و فاکتورهای هزینه‌کرد حدود 870 تا 880 میلیون تومان را پس از استعفایم به مدیر مالی مرکز گسترش تحویل دادم که تمام‌شان بررسی شد و دیدند که هیچ مشکلی در آن‌ها نیست. تنها اخلاف نظرمان در حد 2 تا 3 میلیون تومان بود که به لوازم مصرفی پروژه مربوط می‌شد.

از آن رقم 950 میلیون تومان، تنها 60 تا 70 میلیون تومان دست من باقی مانده است که آن را هم مخصوصاً نگه داشتم، چون سند تعدادی از اتومبیل‌های خریداری شده برای پروژه به نام شخص من است و هر اتفاقی ممکن است برای آن‌ها بیافتد.

زمانی که خواستم استعفا بدهم، به آقای شفیع آقامحمدیان تأکید کردم که لطفا بگویید این ماشین‌ها تغییر نام داده شوند، چون هر اتفاقی بیافتد پای من گیر است اما کسی گوش نداد. من حتی موضوع را حقوقی کردم و به قوه قضاییه اطلاع دادم. در هر صورت، چون اگر هر اتفاقی بیفتد، من از نظر حقوقی درگیر ماجرا هستم، این رقم را در حسابم نگه داشته‌ام. حتی در دیدار با آقای طباطبایی‌نژاد دوباره خواهش کردم که سند اتومبیل‌های خریداری شده تغییر نام داده شود تا من بلافاصله مبلغ فوق را به حساب مرکز گسترش بازگردانم.

در هرصورت آنچه گفتم، خلاصه وضعیت کل بودجه‌ای است که من از مرکز گسترش گرفتم. البته من پس از استعفایم به آقای آقامحمدیان تاکید کردم که کاملا برای هر ریال هزینه‌هایی که انجام دادم، پاسخگو هستم. این موضوع را چندی قبل به آقای طباطبایی‌نژاد هم عرض کردم.

 

 

 

-با این پیش‌تولید گران‌قیمت، چرا نتوانستید به مرحله فیلمبرداری وارد شوید؟

 

-ما کار را شروع کردیم و همراه با آقای نیک‌نژاد حدود یک ماه و نیم در جلساتی که در دفتر من برگزار می‌شد، عوامل را انتخاب و درباره فیلمنامه صحبت می‌کردیم. قول آقای نیک‌نژاد این بود که در این جلسات، فیلم لاله دور میز ساخته خواهد شد.

به عنوان مثال، ما در این فیلم به 50، 60 بازیگر نیاز داشتیم که برای انتخاب آن‌ها از 130 بازیگر مسلط به زبان انگلیسی را تست گرفتیم. همچنین تمام لوکیشن‌ها بازدید و انتخاب نهایی شده بود و آماده امضاء قرارداد بودند. همچنین قرارداد کلیه عوامل پشت دوربین هم بسته شده بودند و آماده شروع فیلمبرداری بودند.

در مورد علت هزینه زیاد برای پیش تولید به دلیل طولانی‌تر شدن این پروسه پیش تولید و پرداخت عواملی که در این پروسه فعالیت می‌کردند و همچنین پرداخت بیش از 500 میلیون تومان برای خرید و آماده سازی اتومبیل‌ها پرداخت شد، به همین دلیل هزینه پیش تولید مقداری گران‌تر شد.

پ

س از این مرحله، آقای نیک‌نژاد به یک سفره پنج روزه خارج از کشور که متاسفانه 27 روز طول کشید، رفتند و آن هم بنا به ادعای ایشان برای جذب سرمایه گذار خارجی و صحبت نهایی با دو بازیگر درجه یک هالیوودی که اساساً بدون نتیجه بازگشتند. ما در این مدت تست دوربین را هم انجام دادیم و کسانی که اهل فن هستند، می‌دانند انجام تست دوربین یعنی اینکه همه چیز آماده است که فیلمبرداری شروع شود.

 

 

-پس چرا این اتفاق نیافتاد؟

 

-مشکل سر انتخاب بازیگر نقش اول و دوم بود که مثلا قرار بود از آمریکا بیایند. به همین دلیل آقای نیک‌نژاد بازیگران نقش‌های سوم، چهارم و پنجم که تست گرفته بودیم را هم انتخاب نهایی نمی‌کرد. وقتی بازیگران نقش اصلی ما انتخاب نشده بودند، ما نمی‌توانستیم با بازیگران نقش فرعی پروژه که چند سکانس محدود را داشتند، قرارداد ببندیم.

 

 

سیدعلیرضا سبط احمدی

-بالاخره یا می‌توانستید بازیگر خارجی بیاورید یا نه. اگر پاسخ «نه» بود هم باید کار را سریع‌تر آغاز می‌کردید.

 

-دقیقا همینطور است. به‌خاطر همین انتخاب بازیگر ما عملا در ورطه‌ای افتاده بودیم که آقای نیک‌نژاد نمی‌خواست کار کند یا شاید نمی‌خواست با من کار کند. حتی آن موقع به آقای آقامحمدیان گفتم که به نظر من ایشان نمی‌خواهد با تیم فعلی کار کند، چون اگر می‌خواست همه امکانات برایش فراهم بود.

یادم می‌آید یک‌بار آقای شمقدری از من پرسید «مشکل پروژه کجاست؟». به ایشان گفتم احساس می‌کنم که آقای نیک‌نژاد تمامیت را می‌خواهد. یعنی دوست دارد علاوه بر کارگردانی‌، تهیه‌کنندگی فیلم را هم برعهده داشته باشد که به این موضوع در استعفانامه‌ام هم اشاره کرده‌ام.

 

 

 

-پس از استقرار تیم جدید در پروژه لاله، عملا باید تمام این یک میلیارد تومان دوباره هزینه می‌شد، درست است؟

 

-وقتی تهیه‌کننده یک پروژه تغییر می‌کند، عملاً بخش‌هایی از پیش‌تولید باید دوباره تکرار شود. حدود نیمی از هزینه‌های بخش پیش‌تولید لاله مربوط به خرید ماشین‌ها و تبدیل آن‌ها به اتومبیل ریس و رالی بود که به هزینه دوباره نیازی نداشت. ضمن آنکه در آن زمان بسیاری از لوکیشن‌ها دیده شده و به تایید آقای رامین‌فر رسیده بود. از آنجا که آقای رامین‌فر مجدداً با پروژه و تیم جدید همکاری کردند بخش‌هایی مربوط به ایشان نیز متحمل هزینه مجدد نشد.

اما در هر صورت وقتی تیم تهیه و تولید جدید وارد کار می‌شوند، برخی از اقدامات به دوباره‌ کاری نیاز دارد چون طبیعتا شیوه‌کاری تیم من با خانم پرتو و تیم‌شان متفاوت است.

 

 

-یکی از نکاتی که از ابتدای صحبت درباره لاله مطرح می‌شد، حضور بازیگر سوپراستار خارجی در پروژه بود. همان زمان یک سری می‌گفتند که آوردن بازیگر سوپراستار هالیوودی صرفا یک بحث ژورنالیسیتی است؛ که البته همین هم شد.

 

-ببینید! از اولین جلسه‌ای که با آقای آقامحمدیان داشتم، ایشان به من گفتند که قرار است آقای نیک‌نژاد یک سرمایه‌گذار خارجی وارد پروژه کند و این سرمایه‌گذار به واسطه ارتباطش با خارج از کشور، دو بازیگر سوپراستار خارجی را به لاله بیاورد.

شاید اگر مثلا شما بگویید من بازیگر خارجی به پروژه‌ات می‌آورم، غیرقابل باور باشد اما یک شرکت معتبر فیلمسازی آمریکایی یا سرمایه‌گذار خارجی معتبر می‌تواند، چنین کاری کند. در این‌صورت ما می‌توانستیم به واسطه حضور یک یا دو بازیگر درجه یک خارجی در لاله، امکان اکران و پخش جهانی را به دست بیاوریم.

 

 

-بحث حضور بازیگران خارجی جدی هم شده بود؟‌ یعنی نامی مطرح شد که شما ببینید کار جدی شده است؟

 

-بله. در اولین جلسه‌ای که با آقای نیک‌نژاد داشتیم، این موضوع به میان آمد و نام‌هایی مطرح شد که جدی‌ترین‌شان رابرت دنیرو بود. آن موقع آقای نیک‌نژاد جلوی همه دوستان گفتند که «من با آقای دنیرو تلفنی صحبت کردم و ایشان اعلام کرده دوست دارد به ایران بیاید و کاری غیر متعارف نسبت به هالیوود انجام دهد». به گفته آقای نیک‌نژاد این بازیگر دوست داشت یک سری کارهای غیرمعمول انجام دهد و به همین دلیل از حضور در پروژه لاله استقبال و حتی دستمزد دو میلیون دلاری‌اش را نیز اعلام کرده است.

آن زمان برای اجرایی کردن حضور رابرت دنیرو یا هر بازیگر درجه یک خارجی دیگری، به آقای آقامحمدیان گفتم اگر سرمایه‌گذار خارجی که از آن صحبت می‌کنید، تنها وظیفه تامین دو بازیگر خارجی پروژه را تقبل کند و در مقابل از فیلم امتیاز بگیرد، کافی است.

 

 

-اما آخر کار رابرت دنیرو به یک بازیگر ترکیه‌ای تبدیل شد!

 

-متأسفانه وضعیت به‌ گونه‌ای پیش رفت که ما حتی به یک بازیگر خارجی هم راضی شده بودیم اما از یک جایی به بعد احساس کردیم که اصلاً از سرمایه‌گذار یا بازیگر خارجی خبری نیست و به نوعی سرکار هستیم که این موضوع را مکتوب کرده و به آقای آقامحمدیان اعلام کردم.

 

 

 

 

سیدعلیرضا سبط احمدی-با توجه به مجموع گفت‌وگو‌های آقای آقامحمدیان یا نیک‌نژاد می‌توان دو دلیل را برای حضور نیافتن بازیگر خارجی متوجه شد. اول آنکه ایران در تحریم بود و دوم هم اینکه حواشی پیرامونی پروژه زیاد شد. حقیقتاً باید بگوییم این دو دلیل خیلی قابل درک نیست، چون بحث تحریم که بحث تازه‌ای نیست و بحث حاشیه‌های پیرامونی هم آنقدر جدی نبود و فقط در سطح مطالب ژورنالیستی مطرح می‌شد.

 

-به‌نظر هر دو دلیلی که گفتید غیرقابل دفاع است. مشکل جای دیگر بود. یادم می‌آید حدود 20 روز پس از آغاز پروژه به سبب دوستی‌ام با آقای آقامحمدیان گفتم: «شفیع! بحث سرمایه‌گذار و بازیگر خارجی اساساً خالی بندی است، چون اگر این موضوعات درست بود باید از همان ابتدا تکلیف اش مشخص می‌شد.»

همانطور که شما اشاره کردید کشور ما 30 سال است که تحریم است این تحریم‌ها در دو سال آخر هم کمی حاد شده بود. بنابراین آقای نیک‌نژاد یا هر فرد دیگری نمی‌تواند ادعا کند که چون تحریم بودید، من نتوانستم سرمایه‌گذار و یا بازیگر خارجی بیاورم.

نکته‌ای دیگر را هم بگذارید همین جا اشاره کنم. در همین شرایط تحریم، یک سری از افراد، بازیگران‌ و آدم‌های سیاسی و سینمایی به ایران می‌آیند و هیچ اتفاقی هم نمی‌افتد. نمونه‌اش هم شان استون است که در هالیوود بود اما بدون مشکل به ایران آمد و کار کرد. جالب است حتی وقتی متوجه شدیم که بعضی از ادعاها درباره حضور بازیگر خارجی درست نیست، به حضور شان استون در لاله هم راضی شدیم اما نخواستند که این اتفاق بیفتد.

در بحث سرمایه‌گذار هم اگر شما یک مکاتبه یا یک ارتباط با کسی که برای حضور در پروژه ابراز علاقه‌مندی کرده باشد را دیده‌اید،‌ ما هم دیده‌ایم! ضمن آنکه حتی یکی دو بار آقای آقامحمدیان با آقای نیک‌نژاد سر این موضوع بحث اش شد اما ایشان همیشه با سیاستی، از زیر بار این قول و قرار شانه خالی می‌کرد.

 

 

 

 

-یکی از نکاتی که از همان ابتدا درباره پروژه لاله و حضور اسی نیک‌نژاد پس از 27 سال در ایران مطرح می‌شد، آشنایی وی با رییس‌جمهور وقت در نیویورک است. به‌صورت خیلی مشخص می‌گویند که آقایان احمدی‌نژاد و مشایی پشت نیک‌نژاد و لاله ایستاده بودند که به هر ترتیبی باید ساخته می‌شد.

 

-واقعاً من چیزی به صورت رسمی در این‌باره ندیده یا نشنیده‌ام، بنابراین نمی‌توانم در این زمینه به درستی اظهارنظر کنم.اما این را هم باید بگویم که وقتی دیدیم کار پیش نمی‌رود، در جلسه‌ای با آقایان شمقدری و آقامحمدیان در شهریورماه سال گذشته گفتم اگر «اجازه دهید یکی از کارگردانان سینمای ایران را بالا سر پروژه بگذاریم تا کار را به سرانجام برساند. در این صورت می‌توانیم لاله را با همین گستردگی‌ای که دارد، در جشنواره فجر مشاهده کنیم». اما آقای شمقدری گفتند: «نه، لاله بدون آقای نیک‌نژاد نمی‌شود». هم آقای شمقدری و هم آقای آقامحمدیان می‌گفتند که ساخت این فیلم بدون آقای نیک‌نژاد امکان ندارد. معلوم است که بالاخره آقای نیک‌نژاد از جایی ساپورت می‌شد.

البته آقای آقامحمدیان همیشه تأکید می‌کند که بودجه از جایی جز وزارت ارشاد تامین شده بود. همین موضوع به‌نوعی ارتباط مجموعه ریاست جمهوری با این پروژه بود وگرنه تا آنجا که مشاهده می‌شد، آقای حسینی، وزیر ارشاد هم خیلی مایل به انجام این پروژه نبود. حتی در مقطعی بحث شد که آقای میرعلایی به دلیل اجبار برای ساخت لاله در فارابی شاید از سمت خود استعفاء بدهد.

وضعیت فارابی در این پروژه خیلی جالب بود. سه سال قبل و پیش از آنکه من به پروژه ملحق شوم، بر اساس دستوری که به فارابی داده شده بود، این بنیاد باید یک میلیارد تومان از بودجه‌اش را رأسا به آقای نیک‌نژاد پرداخت می‌کرد! در حالی که قاعدتا اگر این پول برای پروژه لاله بود، باید به تهیه‌کننده داده می‌شد!

 

 

 

-با چه عنوانی؟‌

 

-نمی‌دانم! فکر می‌کنم مسئولان فارابی هم نمی‌دانند اما دستور داشتند این‌کار را انجام دهند. در نهایت دوستان در بنیاد فارابی در جلسات مختلف آنقدر مقاومت کردند که این رقم به 350 میلیون تومان (با دلار یک‌هزار تومانی) کاهش یافت و در نهایت، با دستور، مجبور به پرداخت این رقم شدند.

نکته قابل توجه، تأمل و البته قابل تأسف این است که تا چند وقت آقای نیک‌نژاد حاضر نمی‌شد وضعیت این دریافتی‌اش را مشخص کند. آن زمان آقایان شمقدری و آقامحمدیان از من چندین بار خواستند که تکلیف این پرداخت مشخص شود. در واقع آقای نیک‌نژاد یا باید ریز هزینه می‌داد، یا آنکه این رقم جزو دریافتی‌های‌شان می‌آمد اما هر بار که می‌پرسیدم، ایشان با ترش‌رویی جواب می‌ داد که من خودم می‌دانم! اما چند بار دیگر باز هم موضوع را از ایشان پیگری کردم. تا اینکه یک روز آمدند گفتند که این 350 هزار دلار را دولت کانادا بلوکه کرده است! من هم پاسخ دادم «خیلی خوب است. اگر سند و کاغذی از بلوکه شدن پول بیاورید، می‌توانیم ادعا کنیم دولت کانادا که ادعای حقوق بشر و ... دارد، اکنون بودجه یک پروژه فرهنگی را بلوکه کرده است». اما ایشان دو روز بعد گفت «نه! پول بلوکه نشده است، بلکه من با آن حقوق منشی و عوامل ام را در شرکتی که در کانادا و آمریکا برای پروژه کار کرده‌اند، داده‌ام!» من که نمی دانم چه فعالیت و حرکتی برای این پروژه در کانادا و آمریکا صورت گرفته است که ما باید حقوق عوامل آقای نبک نژاد در آنجا را پرداخت می‌کردیم.

 

 

 

-در این یکی دوهفته هرچه درباره این پروژه جلوتر می‌رویم، متاسف‌تر می‌شویم! حالا که از پروژه فاصله گرفته‌اید انصافا لاله از نظر فرهنگی می‌ارزید که چنین هزینه‌ای برای آن انجام شود؟

 

-نمی‌توانم از حق بگذرم که فیلمنامه پروژه لاله انصافاً فیلمنامه خوبی بود. دوستان کمیسیون فرهنگی مجلس نکاتی روی فیلمنامه داشتند که آقای عرفان‌منش در همین جهت آن را بازنویسی کرد.

پس از بازنویسی بعضی از لحظات فیلمنامه از نظر ارزشی بهتر شده بود ولی همان زمان معتقد بودم اگر کمی دقت کنیم با توجه به فیلمنامه‌ای که وجود دارد می‌توانیم فیلمی خوب از نظر تکنیکی و ارزشی بسازیم که هیچ اعتراضی به آن نشود.

 

 

 

-از نظر بودجه‌ای این ارزش را داشت؟ همین الان که مثلا 70 درصد پروژه جلو رفته است، باز هم گفته می‌شود که چند میلیارد تومان برای پایان اش نیاز است.

 

-آقای نیک‌نژاد گفته‌اند می‌خواهند مراحل پُست پروداکشن لاله را در خارج از کشور انجام دهند که طبیعتاً هزینه‌ای بیشتر از داخل ایران دارد. این بحث سال قبل هم وجود داشت که به عنوان یک‌ تهیه‌کننده به آقای شمقدری گفتم: «لاله باید صفر تا صد در ایران تولید شود». آقای شمقدری پرسیدند چرا و من پاسخ دادم به دلیل اینکه اگر این فیلم به خارج از کشور برود دیگر صاحب آن نیستیم، به همین راحتی!

 

 

 

-این عینا نکته‌ای است که آقای آقامحمدیان به آن اشاره می‌کند. چرا می‌گویید اگر لاله به خارج از کشور برود دیگر صاحب آن نیستیم؟‌

 

-به دلیل همین بازی‌هایی است که آقای نیک‌نژاد شروع می‌کنند. ایشان می‌گوید شما بنای تان را در زمین دیگری علم کرده‌اید و فیلمنامه برای شما نیست! در حالی که من به عنوان تهیه‌کننده اولیه لاله می‌گویم که از آقای نیک‌نژاد امضای رسمی گرفته‌ام که ایشان فیلمنامه را به من واگذار کرده‌اند.

نمی‌توان یک بام و دو هوا رفتار کرد. تأکید می‌کنم آقای نیک‌نژاد فیلمنامه پروژه لاله را به من و آقای آقامحمدیان واگذار کرد و مدرک آن هم موجود و قابل ارایه است.

 

 

 

 

-مسأله رایت لاله صدیق برای فیلمنامه یا رایت آقای نیک‌نژاد چیست؟

 

-اگر برای نگارش فیلمنامه لاله، خانم لاله صدیق مدعی دریافت رایت یا مبلغی هستند، طبیعتاً باید در مرحله نگارش فیلمنامه به ایشان پرداخت می‌شد. وقتی آقای نیک‌نژاد فیلمنامه را به تهیه‌کننده واگذار کرده‌اند، فرض بر این است که تمامی مبانی حقوقی آن را درنظر گرفته‌اند.

آقای نیک‌نژاد هم که خودشان به عنوان کارگردان رایتی ندارند. ایشان دستمزدی گرفتند و فیلمی ساختند. بنابراین صحبتی درباره «رایت» باقی نمی‌ماند، مگر آنکه بخواهیم نوعی بازی ژورنالیستی را آغاز کنیم که معتقدم ایشان خیلی این بازی را خوب بلد است.

 

 

 

-آنچه درباره دستمزد‌های چند ده میلیونی بازیگران ایرانی حاضر در پروژه مطرح می‌شود، درست است؟ مثلا می‌گویند فلان بازیگر چهره که چند سکانس اندک دارد، حدود 100 میلیون تومان دستمزد گرفته است.

 

-واقعاً نمی‌دانم چون تا زمانی که من با پروژه بودم هیچ قراردادی با بازیگران بسته نشده بود و به همین دلیل نمی‌دانم کدام یک از بازیگران چقدر دستمزد دریافت کرده است.

به عنوان مثال یکی از بازیگران شاخص سینمای ایران برای نقش یک مدیر کانون تبلیغاتی در نظر گرفته شد که تنها سه الی چهار سکانس بازی داشت. کل سکانس‌های ایشان در یک روز و نیم تا دو روز فیلمبرداری می‌شد. به همین دلیل واقعاً نمی‫دانم آن دستمزد مثلا 100 میلیون تومانی برای ایشان اصلاً قابل هضم هست یا نه! البته این را هم باید بگویم وقتی پروژه‌ای با نام فاخر خوانده شده و هفت میلیارد تومان برای آن هزینه پرداخت می‌شود حتماً بازیگر هم پول خوبی می خواهند.

 

 

 

 

-حضور سینان تازچو بازیگر ترکیه‌ای که اخیرا در عشق و جزا که از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شد هم در برنامه‌های‌تان بود؟‌

 

-خیر. آن موقع درباره ایشان اصلاً بحثی نبود چون قرارمان بازیگر درجه یک هالیوودی بود.

 

 

-آقای نیک‌نژاد در پشت صحنه لاله درباره سینان گفته بود که این بازیگر ترک مدعی است تا همین چند وقت قبل نمی‌دانسته که ایران اینقدر پیشرفته است و پایتخت آن «هتل» هم دارد! البته این مطلب را که نوشتیم از طریق تهیه‌کننده تماس گرفت و توضیح داد که نظرش عوض شده و یک‌جورهایی آن را تکذیب کرد. اما انصافاً برای ما به عنوان ایرانی، برخورنده بود...

 

-چنین سخنانی واقعا مسخره است. من سال 75 سریال مزد ترس را برای تلویزیون کار کردم و بازیگر تاپ و سوپر استار آن زمان ترکیه را به ایران آوردم. او بهترین بازیگر اکشن آن زمان ترکیه بود و با این وجود اصلاً چنین بحث‌هایی نداشت. علاوه بر این، توجه کنید که حضور او در ایران برای سال 75 بود که هنوز آثار جنگ در اجتماع وجود داشت و هنوز تا این حد پیشرفت نکرده بودیم.

نمی‌دانم چگونه رفتار کرده‌اند که بازیگر درجه چندمی به خود اجازه می‌دهد این‌گونه در مورد کشور ما صحبت کند و این را با افتخار هم اعلام می‌کنند!

 

 

 

 

 

-ما پس از آن مصاحبه، چند تماس از طریق خبرگزاری داشتیم که چرا اصلاً چنین سخنان برخورنده‌ای را منتشر کردید.

 

-داشتم فکر می‌کردم که این موضوع چقدر برایم جالب است، چون آقای نیک‌نژاد چنین جملاتی را برای نظر رابرت دنیرو و چند بازیگر خارجی دیگر درباره ایران به ما گفته بودند که مدیر تولید و سایر عوامل‌ هم شاهدش بودند. گویا ایشان یک‌سری جملات مشخص دارند که برای همه استفاده می‌کنند.

 

 

 

 

-بگذریم. شما گویا درباره پروژه لاله با آقای طباطبایی‌نژاد (مدیر جدید مرکز گسترش) هم جلسه‌ای داشته‌اید. چه صحبت‌هایی در این جلسه رد و بدل شد؟

 

-آقای طباطبایی‌نژاد اطلاعاتی از من خواستند که در آن جلسه به ایشان اعلام کردم و همچنین تأکید داشتم که هر کمکی از دستم بربیاید و هر توضیحی نیاز باشد را دریغ نخواهم کرد چون به عنوان یک تهیه‌کننده در سینمای ایران، دوست ندارم چند میلیارد تومانی که برای لاله هزینه شده است دور ریخته شود.

من هم به آقای طباطبایی‌نژاد گفتم و هم در اینجا برای ثبت شدنش می‌گویم که حاضرم هر لحظه که نیاز باشد درباره ریال به ریال فاکتورها و ارقامی که در مدت حضورم در پروژه هزینه شده است، توضیح دهم. البته قبلاً یک بار این کار را کرده‌ام اما باز هم حاضرم برای شفاف‌سازی توضیحاتی را ارائه دهم.

 

 

 

-این روز‌ها بحث بایگانی لاله و یا حداقل شروع مجدد آن با یک کارگردان دیگر شنیده می‌شود. نظرتان در این‌باره چیست؟

 

-ما تاکنون هفت میلیارد تومان برای پروژه هزینه کرده‌ایم. درست است که گفته می‌شود چند میلیارد تومان دیگر تا پایان پروژه نیاز است اما خانم پرتو (تهیه‌کننده فعلی پروژه لاله) در مصاحبه‌ای عنوان کردند که فیلمبرداری لاله با یک میلیارد تومان به پایان می‌رسد.

 

 

 

-البته به این رقم باید یک و نیم تا دو میلیارد تومان هزینه پُست پروداکشن در خارج از کشور را نیز اضافه کنیم.

 

 

-بله. اما باید پرسید چرا باید پُست پروداکشن حتماً در خارج از کشور انجام شود؟ همان‌طور که صدابردار و فیلمبردار ایرانی در پروژه حضور داشت، مگر صداگذاری و ویژوال افکت و تدوین را بچه‌های ایرانی نمی‌توانند انجام دهند؟

ما سال گذشته با آقای جواد مطوری، ویژوال افکت مورد نیاز را تست زده و به تأیید آقای نیک‌نژاد رسانده بودیم. حالا گروه جدید با آقای دکتر معتمدی به نتیجه رسیدند و فکر می‌کنم ایشان هم به خوبی از پس ویژوال‌افکت‌ها برمی‌آیند.

قبلاً گفته بودند انجام ویژوال‌افکت و مراحل پُست پروداکشن در خارج از ایران دو میلیون دلار هزینه دارد که این رقم چند ماه قبل گویا به 600 هزار دلار (یک میلیارد و 800 میلیون تومان) کاهش پیدا کرده است. چرا باید چنین هزینه‌ای انجام شود؟ هر تهیه‌کننده‌ای می‌داند بهترین ویژوال افکت و بهترین کیفیت‌ انجام مراحل فنی یک فیلم در داخل کشور، نهایتاً خیلی کمتر از یک میلیارد تومان تمام می‌شود. یعنی مقصودم این است که کلا می‌توان کار را با یک میلیارد و 700 – 800 میلیون تا دو میلیارد تومان تمام کرد.

 

 

 

 

-اما بحث بایگانی فیلم هم داغ است. چون الان سازمان سینمایی مدام می‌گوید پولی ندارد، حال در این شرایط می‌تواند با دو میلیارد تومان هزار کار کند!

 

-به نظرم بایگانی لاله در چنین شرایطی اشتباه است. در هر صورت ما از بیت‌المال حدود هفت میلیارد در این پروژه هزینه کرده‌ایم و با حدود یک و نیم تا دو میلیارد تومان دیگر می‌توانیم نتیجه را روی پرده ببینیم. فکر می‌کنم بهتر است مسئولان اجازه دهند این فیلم به هر نحوی تولید خود را پشت سر بگذارد تا اینکه این پول را صرفا برای بازی‌های کسی که دوست داشت در سینمای ایران کارگردانی کند، هزینه نکرده باشیم!

البته تأکید دارم که من یک سکانس لاله را هم ندیده‌ام. شاید نتیجه آنقدر جالب است که مسئولان می‌بینند به هیچ وجه این دو میلیارد تومان هزینه برای آن نمی‌ارزد. این موضوع دیگری است.

 

 

-نکته‌ای را باید اول اشاره می‌کردیم که فراموش شد. چرا تیم تولید ترجیح داد همراه با شما دست‌جمعی استعفا دهد؟‌ نکته جالب در اکثر استعفانامه‌ها که در اختیار ایسنا گذاشتید، گله از کارگردان است. چرا؟

 

-متاسفانه آقای نیک‌نژاد، عوامل و بچه‌های سینمای ایران در همه حوزه‌ها را از بالا می‌دید. ایشان فکر می‌کرد بچه‌های سینمای ایران یکسری آدم مبتدی هستند که کارشان را بلد نیستند و در مقابل نعوذبالله خودش را خدای حرفه فیلمسازی می‌دانست. ایشان سینمای ما را سینمای دو اتاق خوابه می‌نامید و توانایی هنر بازیگر را کم ارزش‌تر از چهره و فیزیک او می‌دانست!

حتی در یکی از گفت‌وگوهایی که گروه هم شاهد آن هستند، بازیگران محترم و نجیب سینمای ایران را (با عرض پوزش) یک مشت کور، کچل،‌ چلاق و ناتوان خطاب کرد و زحمتکشان عرصه تولید را ترشی‌پز خطاب کردند!

ریشه و اختلاف ما با آقای نیک‌نژاد از همین نکته سرچشمه می‌گرفت، به علاوه اینکه ایشان به عنوان یک کارگردان توانایی تصمیم‌گیری نهایی برای راه‌اندازی پروژه را نداشت.

البته لازم است نکته‌ای را هم اضافه کنم که بی‌انصافی نشود. آقای نیک‌نژاد تئوریسین و مدرس بسیار خوبی هستند که من هم در مرحله پیش‌تولید چیز‌هایی را یاد گرفتم اما این دلیلی برای کارگردانِ خوب بودن نیست.

جالب است بدانید در آن مقطعی که ما با ایشان کار می‌کردیم هم من و هم آقایان رامین‌فر و عابدینی (طراح صحنه و طراح لباس) بارها از ایشان خواستیم پنج دقیقه از یکی از فیلم‌هایی که در خارج از کشور به عنوان کارگردان ساخته‌اند را بدهند که ببینیم تا با فضای کارشان آشنا شویم.

 

 

 

-خُب، با توجه به آنچه I.M.D.B نوشته، حتماً نمی‌شده که ببینید!

 

-(با خنده) اولاً که منظور من فیلمی بود که خودشان ساخته باشند نه کارهایی که در دفتر ایشان انجام شده است. تازه اگر همان‌ها را هم به‌عنوان نمونه کار می‌دادند که مثلا یک قسمت اش را خودم کار کرده‌ام تنهایی در دفتر می‌دیدیم! بالاخره فرض بر این است کارگردانی که می‌خواهد یک پروژه 10 میلیارد تومانی را تولید کند، چند دقیقه کارگردانی کرده است.

 

 

 

 

 

 

-گویا ایشان علاوه بر سریال پاییز صحرا، یک مستند به نام درد همسنگرم را هم کارگردانی کرده‌اند.

 

-بله، اما ساخت این مستند به 30 سال قبل باز می‌گردد.

در هرصورت آن موقع من حتی به آقای آقامحمدیان گفتم که از ایشان بخواهید یکی از نمونه‌کارهایشان را به ما بدهند تا بتوانیم با سبک فیلم‌سازی‌شان آشنا شویم اما آقای آقامحمدیان پاسخ داد: «اگر شما پنج دقیقه از کار ایشان را دیده‌اید من هم دیده‌ام!»

راستش هم من و هم تیمی که یک‌سال قبل با آقای نیک‌نژاد کار می‌کردیم (و احتمالاً با مشخص شدن وضعیت این پروژه، خیلی‌های دیگر) فکر می‌کنیم ایشان به ایران آمد تا عدم توفیق 30 ساله خود در هالیوود را به‌عنوان کارگردان، یک شبه، رفع کند. البته ایشان در رسانه‌ها کاملاً موفق بود و توانست شهرتی کسب کند اما واقعا به ایشان توصیه می‌کنم یک تئوریسین و مدرس خوب باقی بمانند و کارگردانی را به اهل اش بسپارند.

 

 

 

-بعد از ارسال خلاصه گفت‌وگو در خبرگزاری ایسنا، آقای نیک‌نژاد در مصاحبه‌ای گفته‌اند که شما از پروژه لاله اخراج شده‌اید.

 

-باید به آقای نیک‌نژاد عرض کنم که این حقیر، تهیه‌‫کننده سینمای ایران هستم و برای تهیه این پروژه از طرف مدیرعامل وقت مرکز گسترش آقای شفیع آقامحمدیان دعوت به کار شدم و یقیناً هیچ تصادفی در کار نبوده است.

تکلیف اینجانب برای عنوان و مسئولیتم کاملاً روشن و واضح است و سال‌هاست کار و حرفه‌ام این است. همانطور که یک‌بار دیگر گفتم از آقای نیک‌نژاد خواهش می‌کنم لطفاً فقط پنج دقیقه نمونه‌ای از کارگردانی خود را در آمریکا به ما نشان دهند.

در خصوص اخراج من از پروژه باید به عرض ایشان برسانم حداقل متن استعفاء من را که در خبرگزاری «ایسنا» منتشر شده را ملاحظه کنند. حتی چندبار از اینجانب درخواست شد که استعفاء خود را پس بگیرم ولی بنده قبول نکردم. آقای نیک‌نژاد لطفاً با سند و مدرک صحبت کنید و بازی ژورنالیستی به راه نیندازید.

 

 

 

 

 

 

-پرسش‌های من به اتمام رسید. اگر فکر می‌کنید لازم است موضوعی را اشاره کنید، بفرمایید.

 

-من به آقای نیک‌نژاد یک توصیه دوستانه دارم. ایشان چندین بار در مقابل ما و دیگران این نکته را گفته‌اند که من آمده بودم به سینمای ایران کمک کنم، به اهالی سینمای ایران کمک کنم، من لطف کردم به ایران آمدم، آمده بودم یک چیزی به بچه‌های سینمای ایران یاد بدهم.

ایشان باید بداند که با حربه مستند درد همسنگرم به ایران آمد و کار گرفت. یعنی آن فیلم را تابلوی خودش کرد تا وارد عرصه فیلم‌سازی ایران شود. ایشان باید خیلی مخلص و متشکر همان بچه‌های درد همسنگرم باشد. ایشان باید ارادتمند بچه‌های سینمای ایران باشد که با جان و دل در پروژه لاله حضور پیدا کردند.

ایشان نه‌تنها نباید هیچ منتی به سر بچه‌های سینمای ایران داشته باشد، بلکه منت تک‌تک بچه‌های پابرهنه این کشور که پول بیت‌المال که حق آنها بوده در پروژه ایشان هزینه شده بر گردن‌شان است.

سخن آخرم هم این است که اگر کسی چند دقیقه فیلمی که ایشان کارگردانی کرده را به ما نشان بدهد خوشحال می‌شویم، چون ایشان حاضر نشد به ما چیزی نشان بدهد!

 

 

 

گفت‌وگو از سید محمد صادق لواسانی

عکس ها از مهدی قاسمی 

 

 


 تاريخ ارسال: 1392/8/1
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.