پرده سینما

فیلم پلیسی فقط کلاه و پالتو نیست! نگاهی به فیلم «گناهکاران» ساخته فرامرز قریبیان

سعید توجهی

 

 

 

 

 

 

 

 

فرامرز قریبیان در فیلم گناهکاران

در جایی از فیلم وکیل آقای القانیان (امید روحانی ) در جواب پرسش های کاراگاه تدین (فرامرز قریبیان) از موکل اش می گوید: "مثل اینکه شما فیلم پلیسی زیاد می بینید؟" حالا پس از دیدن فیلم گناهکاران این پرسشی است که نخست باید از فیلمنامه نویس آن سام قریبیان بپرسیم و البته منتظر جواب هم نمانیم چرا که با دیدن فیلم متوجه می شویم که فیلم پلیسی زیاد می بیند، آنقدر زیاد که به عنوان فیلمنامه نویس فرصت دقیق شدن در چرایی کنش ها و دیالوگها در مسیر قصه ها نشده و تنها تعدادی پلیس و کاراگاه بارانی پوش را با اکشن ها و دیالوگ هایشان به این فیلم آورده است. اگر از تعارفهای  معمول منتقدان در قبال بازیگر/ کارگردان پیش کسوتی همچون فرامرز قریبیان بگذریم و همچنین نخواهیم به خاطر اینکه پس از مدتها یکی برای ساخت فیلم پلیسی پیش قدم شده تخفیف بدهیم و ضعف های فیلم را نبینیم و گناهکاران را به صورت یک اثر مستقل روی پرده بررسی کنیم، می توان از همان نکته ابتدای نوشته شروع کرد و برای آن ارجاعات مختلفی از فیلم آورد.

از همان دیالوگ شروع کنیم که شاید در فیلم ها زیاد شنیده ایم اما به آن صحنه دوباره نگاه کنید. یک کاراگاه دارد از یک مظنون به قتل سوال می کند و بعد جناب وکیل با تمسخر او را خطاب قرار می دهد که «ظاهراً شما فیلم پلیسی زیاد می بیند؟»، یعنی چه؟ کاراگاه برای انجام کارش نیاز به دیدن فیلم پلیسی دارد؟ آشکار است که این لحن کنایی با این صحنه و این موقعیت جور در نمی آید. این یعنی دریافت ظاهری و سطحی از دیالوگ بدون توجه به اینکه چه کسی و در چه موقعیتی آنرا می گوید.

یکی از شاخصه های دیگر فیلمهای پلیسی دهه های اخیر نزدیک کردن  شخصیت کاراگاه - در عین باهوش بودن- به مردم عادی با همان دغدغه ها و مشغله های روزمره شان است، که این به همراهی بیشتر تماشاگر با کاراگاه  و فیلم خواهد انجامید. اما در گناهکاران اشاره به برخی ویژگی های شخصی کاراگاه هم که می توانست به باور پذیر شدن اش کمک کند، در حد ایده رها شده و پرداخت نشده است. به عنوان نمونه وقتی در چند جا به خوش خوراک بودن کارآگاه اشاره می شود، کله پاچه سر ظهر و خوردن آجیل در سفارت نمایش داده می شود. این خصوصیت وقتی هیچ کاربردی در گشودن گره داستان نداشته باشد ضرورتی ندارد و اضافه به نظر می رسد. و این هم نتیجه همان نگاه سطحی و زیاد فیلم دیدن است.

فرامرز قریبیسان سر صحنه فیلم گناهکاران

مشکل مهم فیلم فرامرز قریبیان، علیرغم اینکه تماشاگر را تا انتها با خود همراه و داستان اش را خوب تعریف می کند این است که به عنوان یک فیلم پلیسی ایرانی کمی دیر ساخته شده است، به خصوص بعد از سریال تلویزیونی کیومرث پوراحمد (سرنخ) که ضمن وفاداری به قواعد شناخته شده این ژانر محبوب سینمایی یک شخصیت کاراگاه کاملاً اینجایی را در خاطرمان ثبت کرده و حالا با همین یک مرجعی که داریم پذیرفتن «تدین» حتی اگر ظهر هم هوس کله پاچه کند و یا با سوال دستیارش درباره همسر و خانواده اش غیرتی شود، به عنوان یک کاراگاه ایرانی سخت است، حالا به سر و شکل بارانی اش – علیرغم که شخصاً از  آن خیلی خوش ام می آید و می پسندم – کاری ندارم.

توضیح سام قریبیان نویسنده فیلمنامه هم درباره اینکه این فیلم قرار نبوده در ایران ساخته شود و یا اینکه این داستان می تواند در هر کجای دنیا اتفاق بیفتد هم دردی را دوا نمی کند. چرا که پر واضح است در همه جای دنیا جرم و شیوه ارتکاب آن و حتی نحوه کشف آن توسط کاراگاه مشابهت هایی دارد و اصولاً یکی باید- حالا با هر انگیزه ای یکی را بکشد تا بعد کارآگاه به دنبال کشف انگیزه و شناسایی قاتل برآید.  بنابرین آنچه قصه را قابل باور و اینجایی می کند نحوه رفتار شخصیت ها و روابط آنها با یکدیگر است. به عنوان نمونه، با شرایط روحی و روانی اکثریت جامعه اطرافمان در همین چندساله اخیر، چند نفر را می توان پیدا کرد که مانند افراد نمایش داده شده در فیلم  به هنگام حضور مامور پلیس برای سؤال و جواب به سبک فیلم های پلیسی غربی راحت و آرام به کارش ادامه دهد و در جواب سوال های پلیس پرت و پلا بگوید؟ و حتی با او شوخی کند؟ فیلم پلیسی فقط ریتم و ضزباهنگ که نیست، به هرحال تماشاگر برای همراه شدن با فیلم باید آدم های روی پرده را در مکان و فضا یاد شده باور کند.

فرامرز قریبیان و رامبد جوان در فیلم گناهکاران

هرچه صحنه تعقیب و گریز داخل سینما با مقدمه چینی درست و تقطیع آن با فیلم هفت که روی پرده سینما در حال نمایش است خوب درآمده، صحنه تعقیب و گریز داخل دیسکو در ترکیه به شدت به فیلم ضربه زده و تأثیر آن سکانس خوب را هم از بین برده است. همین بس که پس از آن تعقیب و گریز بی حاصل داخل دیسکو تماشاگر از خود می پرسد که پلیس خیلی راحت می توانست متهمی را که مست برای خودش در خیابان میگردد و در دیسکو به خوشگذرانی – و نه کار غیر قانونی- مشغول است، صبح فردا به اداره پلیس احضار و یا در منزل اش دستگیر کند تا نیازی به اینهمه آرتیست بازی هم نباشد. فکر کنم نیازی به تکرار نباشد که گنجاندن این صحنه ها در فیلم به خاطر چیست؟

 

 و اما نکته پایانی که ربط چندانی به فیلم ندارد اما باعث شده بود تا در طی نمایش به ساعت ام نگاه نکنم و فیلم را تا به آخر دنبال کنم و آن اینکه شخصاً به عنوان تن پوش زمستانی عاشق این مدل بارانی هستم که کاراگاه «تدین» به تن دارد و انصافاً برازنده قامت آقای قریبیان است که شمایلی  از یک ستاره سینما است. تصویری که این روزها در فیلم های ایرانی کمتر روی پرده سینما دیده می شود و مغتنم است. واقعاً نمی دانم چرا زیبایی شناسی مردان ما در انتخاب لباس اینچنین دچار خدشه شده است که وقار و مردانگی این تن پوش زیبا را فراموش کرده اند و بازار پر شده است از این کاپشن ها و اورکت های بدقواره که انگار برای تمام رده های سنی یکسان تولید می شوند، به اطراف که نگاه می کنی تفاوتی در پوشش تین ایجر 15 ساله با میانسال 55 ساله نمی بینی. بنابرین چند سالی در شروع پائیز تمامی مغازه های راسته خیابان ولی عصر حد فاصل میدان تا خیابان طالقانی و ساختمان پلاسکو در خیابان جمهوری را به دنبال یکی از این بارانی ها گشته ام و چیزی نیافتم... همین!


 تاريخ ارسال: 1392/9/4
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>کیمیا:

دیدن آونس فیلم برام کافی بود تا یاد رکس و سریالا و سینمایی های ده پونزده سال پیش آمریکا بیوفتم...یه جورایی آدمو جذب میکنه ...به نظرم تو ایران که بیشتر کارای پلیسی و معمایی -سینماییشون- کشکن این خوب بود...حداقل ظاهر قریبیان و جوان با اون پالتو ها شون -هرچند تو ایران رواجی نداره- دوست داشتنی بود...سبکشم رفته بود تو سبک سینمای جنایی غرب و اصلا شباهتی به فیلمای ایران نداشت...در کل فکر میکنم همین به سمت غرب سوق پیدا کردنش باعث شد خیلی ها-از جمله خودم- از فیلم خوششون بیاد!

1+0-

چهارشنبه 14 خرداد 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.