علی زادمهر
سینمای ایران در سال 88 مانند سایر موضوعات و بخشهای متاثر از تحولات سیاسی و اجتماعی، با تاثیرپذیری فراوانی از سیاست بر پیشانی خود همراه بود. اگرچه درآستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری، دامنهی نقدها از اظهارنظرهای سیاسی هنرمندان بالا گرفت اما این گروه از هنرمندان به همان اندازه كه زمینههای اجتماعی را در انعكاس واقعگرایانه تصاویر خود بر پرده سینما ضروری میدیدند، توجه به مسایل سیاسی را لازمه بازتابهای هنری خود میدیدند. پس به مقابله با موج برآمده از نهی نفوذ سیاست بر هنر برخاستند. اما آنچه در سینمای 88 اتفاق افتاد؛ به جدال میان سیاست و هنر محدود نمیشد كه رقابت پولی میان طلایهداران سینمای گیشه و سینمای هنری هم به اوج خود رسید. برای بالا گرفتن این دعوا نیز پرونده اخراجیها برای سینمای ایران بسنده میكرد. این همه رویداد در سینما درست در دو شقه زمانی روی داد. 6 ماهه اول كه با پایان مدیریت جعفری جلوه در سینما به اتمام رسید و 6 ماهه دوم كه حاكمیت شمقدری در سینمای ایران آغاز شد. از این روز باید سال 88 را سال آمد و رفت مدیران سینمایی دانست.
بهار 88
درباره الی، اخراجیها و انتخابات
فصل بهار همیشه همواره یكی از دوههای مهم سینمای ایران تلقی میشود ازسویی عید نوروز، شور و شعف و انرژی مثال زدنی فوق العادهای در مردم به دنبال دارد و ازسوی دیگر با پایان فصل جشنوارهها، اكران بهاری سینماهای كشور از راه میرسد. معمولا در این فصل بهترینهای جشنواره برای ازدست ندادن فضای مطلوب رسانهای در اكران باهم رقابت میكنند.
در پایان سال 87 مقرر شد تا فیلمهای اخراجیهای 2، بیست، سوپراستار، وقتی همه خوابیم و درباره الی، نوروز 88 اكران شوند. اكران اخراجیها، بیست و سوپراستار تقریبا قطعی بود اما كمتر كسی به اكران فیلم سینمایی درباره الی خوشبین بود. آخرین اثر اصغر فرهادی از زمانی كه گلشیفته فراهانی در فیلم مجموعه دروغهای ریدلی اسكات؛ بدون اجازه وزارت ارشاد حضور پیدا كرد، تبدیل به یك فیلم جنجالی شد و این جنجالها؛ اكران و نمایش آن را در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر را نیز تحت تاثیر قرار داد. درنهایت باوجود آنكه پوسترها و بنرهای فیلم آماده شده بود؛ درست یك روز مانده به آغاز اكران فیلم درباره الی، معاونت سینمایی از اكران آن جلوگیری كرد تا اخراجیها2 به فروش خیرهكننده 7 میلیادری دست پیدا كند و مسعود دهنمكی سوار بر موج اخراجیها به فكر ساخت قسمت سوم آن نیز بیفتد. فیلم ده نمكی در زمان اكران، واكنشهای بسیاری را برانگیخت و علاقمندان و مخالفان سرسختی هم داشت. كار در دو جبهه دفاع و نقد فیلم به جایی رسید كه شرفالدین(رئیس انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس) اعلام كرد؛ از دید او، فیلم اخراجیها یك فیلم دفاع مقدسی نیست. علی شاه حاتمی(كارگردان) نیز سخنان شدیدی علیه كسانی كه از فیلم حمایت كردهبودند، ایراد كرد.
اما در آستانه انتخابات، سینما نیز حال و هوای سیاسی به خود گرفت. دو جبهه اصلی در سینما به وجود آمده بود و هریك از طرفداران این دو گرایش سیاسی، سخنوری در حمایت از نامزد موردنظر خود را به اوج رساندند. وزارت ارشاد در حوزه سینما نیز وارد همین فضا شده بود. بحثها درباره حضور احتمالی شمقدری درصورت برنده شدن احمدی نژاد در پست وزیر ارشاد و بعادها معاونت سینمایی بالا گرفته بود.
در همین فصل، حاضرنشدن محمود اربابی در محل کارش در اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد كه ماهها طول كشیده بود، شایعه استعفای او را قوت بخشید سرانجام محمدرضا جعفری جلوه با استعفای اربابی موافقت كرد و مقرر شد كه به زودی جانشینی برای او در یکی از پرچالشترین ادارات کل وزارت ارشاد معرفی شود. فشارهای وارد بر اداره کل نظارت برای تشدید سختگیریها در اعطای پروانه ساخت یا نمایش فیلمها، نبودن نام مدیر اداره نظارت درمیان مدیران تقدیرشده ازسوی معاون سینمایی ارشاد و عدم موافقت با مرخصی طولانی مدت اربابی ازسوی جعفری جلوه، ازجمله دلایلی بود كه گفته میشد محمود اربابی را مجبور به استعفا کرده است.
جدیترین گزینهها برای جانشینی اربابی هم جواد علیمردانی(مدیرکل دفتر توسعه همکاریهای سمعی و بصری معاونت سینمایی)، ابراهیم داروغهزاده(مدیرعامل موسسه رسانههای تصویری) و محمد آفریده(مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی) بودند كه درنهایت هیچیك انتخاب نشدند تا سرانجام با رفتن جعفری جلوه از معاونت سینمایی، گزینه تازهای به نام علیرضا سجادپور مطرح شد.
بهار به پایان نرسید مگر با یك خبر بد. پیمان ابدی(بدلكار نامدار و كار بلد سینما)، پروین سلیمانی(بازیگر پیشكسوت) و مهین بزرگی(دوبلور باسابقه سینما) درگذشتند و جامعه سینمایی كشور را تنها گذاشتند.
بهار 88 برای سینمای ایران با مشخص شدن نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دركنار تمامی حواشی و پیامدهای اجتماعی؛ فرهنگی و سیاسیاش به پایان رسید. انتخاباتی كه بیشتر هنرمندان سینما از نامزدی طرفداری كرده بودند كه سرانجام برنده انتخابات نبود.
تابستان 88:
درگذشت سیفاله داد و برگزار نشدن جشن سینما
پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد 88 ، اتفاقات تازهای در كشور رخ داد كه همانطور كه تمامی جامعه ایران را زیر نفوذ خود برده بود؛ سایه آن بر سینما نیز گسترده شد. دامنه این اتفاقات به اندازهای بود كه باوجود قطعی شدن قرارداد فیلم درباره الی كه نتوانسته بود در نورز اكران شود، در تابستان فیلمی كه میرفت تا اكران بسیار موفقی را پشت سر بگذارد اما شرایط اجتماعی این اكران موفق را به رتبههای بعدی به عقب راند.
شاید بتوان تابستان 88 را یكی از سیاسیترین دورههای سینمای ایران دانست. پس از اعتراض به نتایج انتخابات در اول تیرماه و نقدهایی كه به جانبداری هنرمندان از یكی از كاندیداهای ریاست جمهوری وارد آمده بود؛ علیرضا سجادپور(دبیر هیات اسلامی هنرمندان و یكی از طرفداران محمود احمدی نژاد) در یك گفتگو به سكوت خانه سینما و عدم واكنش اعضای این خانه نسبت به اتفاقات روزهای پس از انتخابات معترض شد. این حركت سجادپور باعث شد تا عسگرپور(مدیرعامل خانه سینما) به نمایندگی از خانه سینما پاسخ شدیدالحنی را آماده كند. عسگرپور گفته بود: اظهار نظر خانه سینما در در دوره تفتیش عقایدی كه شما بنای راهاندازی آن را دارید؛ ممكن است باعث ویرانیاش شود هرچند ازسویی سكوت آن هم میتواند به شما برای راهاندازی پادگان سینمایی به جای خانه سینما كمك كند.
از دیگر اتفاقات ناخوشایند تابستان 88، درگذشت سیفاله داد(كارگردان سینمای ایران و معاون سینمایی دولت خاتمی) بود. درحالیكه همه انتظار میكشیدند تا سیفالله داد با فیلم تهران- طهران به جامعه سینما بازگردد اما این كارگردان خوشنام سینمای ایران پس از ماهها دست و پنجه نرم كردن با بیماری، مردادماه 88 درگذشت تا سینمای ایران یكی از خوشفكرترین مدیران و هنرمندان خود را ازدست بدهد. در مراسم تشییع و ختم مرحوم داد، افراد مختلفی از گروههای مختلف سیاسی و فرهنگی شركت كرده بودند و مراسم ختم داد، تبدیل به محلی برای اعتراض شد. حاضران معتقد بودند كه وصعیت نابهنجار و التهابات پس از انتخابات، بسیاری ازهنرمندان را دلزده و رنجور كردهاست كه آنها كه تاب و تحمل این روزها را ندارند؛ رخت از جهان میبندند.
اما در همین روزها؛ مهدی اباسلط(كارگردان جوان سینمای ایران) نیز به فهرست درگذشتگان افزوده شد.
دامنه رویدادهای پس از انتخابات هنوز ادامه داشت. برگزار نشدن سیزدهمین جشن بزرگ سینمای ایران نیز از پیامدهای همین روزها بود. درنهایت21 شهریور همزمان با روز سینما؛ برترینهای سینمای ایران در طول یك سال ازسوی صنوف مختلف داوری و معرفی شدند. دیبری جشن سیزدهم را فرهاد توحیدی برعهده داشت. او قبل از انتخابات وعده داده بود كه امسال جشن بسیار خوبی برگزار میشود و نمایشگاهی هم درباره فناوری سینما در یكی از پاركهای تهران برگزار میشود اما التهابات بعداز انتخابات، برگزاری چنین جشنی را ممكن نكرد. بسیاری از شركتهای خارجی كه قصد حضور در نمایشگاه را داشتند از حضور در نمایشگاه امتناع كردند و درنهایت جشن سیزدهم، غیررقابتی برگزار شد و سینماگران با حضور در ضیافت شامی در هتل استقلال به تماشای تقدیر از چند چهره سینمایی( نیكو خردمند و ناصر تقوایی) نشستند.
این فصل یك اتفاق تازه دركنار تمام رویدادهای سیاسی با خود داشت: نمایش فیلمها در نیمه شب. این طرح برای اولین بار در سینما اجرا شد. هرساله با آغاز ماه مبارك رمضان، سینماداران نگران پایین آمدن میزان فروش فیلمهای خود بودند به همین دلیل شورای صنفی نمایش در یك طرح ابتكاری، نمایش فیلمهای سینمایی را تا اذان صبح آزاد اعلام كرد. این طرح اذان تا اذان نام گرفت و توانست در یك زمان مرده، مخاطبان و روزهداران را بعداز مراسم افطار به سینماها بكشاند و نشان داد كه فروش فیلمها در ماه رمضان هم میتواند ادامه داشته باشد. اجرای این طرح بدون دردسر هم نبود. منصور ارضی(یكی از مداحان) در مراسمی، انتقادات شدیدی را به آن وارد كرد و بدنبال آن، نیروی انتظامی خواستار تعطیلی طرح شدكه با میانجیگری و گفتگو مشكل حل شد هرچند ساعت اجرای طرح به 2 بامداد كاهش یافت.
در روزهای پایانی تابستان 88 ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییركرد. سیدمحمد حسینی جانشین محمدحسین صفار هرندی شد. این تغییر ازسویی شادی كوتاهمدت هنرمندان را به دنبال داشت اما آنها به زودی دریافتند قرار نیست در سیاستهای فرهنگی ارشاد تغییر خاصی به وجود بیاید.
این فصل اگرچه به پایان خود نزدیك میشد اما التهابات پایان نیافته بود. بیست و سومین جشنواره فیلم كودك و نوجوان كه هرساله اخبار و حواشی بسیاری را به دنبال داشت، با حضور بسیار كم هنرمندان در سكوت برگزار شد.
فیلمهای سینمایی درباره الی ساخته اصغر فرهادی، هرچی تو بخواهی ساخته محمد متوسلانی، امشب شب مهتابه ساخته محمدهادی كریمی، دلخون ساخته محمدرضا رحمانی، خروس جنگی ساخته مسعود اطیابی، سایه وحشت ساخته عماد اسدی و خاك آشنا ساخته بهمن فرمان آرا در تابستان 88 اكران شدند. نمایش خاك آشنا با حذف چند سكانس اصلی، اعتراض شدید بهمن فرمان آرا را بهدنبال داشت. فرمان آرا گلایه كرد كه: عملكرد مسولان ارشاد درقبال فیلم وی، مانند كسی است كه چشمهای یك عكس را درمیآورد.
پایان این فصل با یك رویداد تلخ و حاشیهساز دیگر همراه شد. جعفر پناهی، مجتبی میرطهماسب و فاطمه معتمدآریا ممنوعالخروج شدند. هرچند بعدها ممنوعالخروجی میرطهماسب و معتمدآریا رفع شد اما پناهی هرگز نتوانست كشور را ترك كند.
پاییز 88:
معاون جدید برای سینما وآغاز اكران فیلمهای توقیفی
با آغاز پاییز 88، معاونت سینمایی تغییر كرد و محمدرضا جعفریجلوه جای خود را به جواد شمقدری داد. جعفری جلوه در دوران 4 ساله مدیریت سینمای كشور؛ دوران پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. در دوره او فیلمهایی چون سنتوری امكان اكران پیدا نكرد و نمایش فیلم سینمایی درباره الی با مشكلات بسیاری همراه بود. اما جواد شمقدری كه فیلم تبلیغاتی محمود احمدی نژاد را در انتخابات دهم ریاست جمهوری ساخته بود؛ بهعنوان معاون سینمایی معرفی شد. هرچند شمقدری یكی از كاندیداهای وزارت ارشاد بود؛ اما پذیرش این سمت هم اتفاق عجیبی نبود. شمقدری كه به طیف هیت اسلامی هنرمندان نزدیك است؛ دوست و همكار قدیمی خود(علیرضا سجادپور) را بهعنوان مدیركل اداره نظارت و ارزشیابی منصوب كرد تا این پست بدون رییس را پس از ماهها سامان دهد.
شمقدری در آغاز كارش، یك گام به جلو برداشت: رفع توقیف فیلمهایی كه در زمان جعفریجلوه توقیف شده بودند. اولین فیلم از این گروه؛ كتاب قانون بود كه از سال 86 امكان نمایش پیدا نكرده بود. سجادپور نیز با این شعار كه ما فقط دو خط قرمز در سینما داریم، از سرعت بخشیدن به روند صدور پروانههای نمایش و ساخت سخن به میان آورد.
اما انتخاب شمقدری، واكنشهای بسیاری را دربین اهالی سینما برانگیخت. عدهای بهدلی اینكه وی به رئیس جمهور بیشتر از معاونان قبلی نزدیك است، امیدوار شدند كه سیاستهای یك بام و دوهوا در حوزه فرهنگ ازبین برود. عدهای هم به دلیل وابستگی وی به یك جریان خاص در سینما، ابراز نگرانی كردند. شمقدری در زمان انتصاب از ریلگذاری جدید برای سینمای ایران سخن گفت و مدعی شد كه باید شان سینمای ایران ارتقا یابد زیرا وضعیت امروز سینمای ایران از لحاظ جذب مخاطب و ازنظر میزان فیلمهای تولیدی در شان مردم و فرهنگ ایران نیست.
ورود شمقدری به معاونت سینمایی همراه با تغییرات بسیاری بود. مجید شاهحسینی در بنیاد سینمایی فارابی جای خود را به احمد میرعلایی داد و محمود اربابی نیز جای خود را به علیرضا سجادپور در اداره كل نظارت و ارزشیابی داد. محمد آفریده نیز پس از برگزاری بیست وششمین جشنواره بینالمللی فیلم كوتاه تهران و آخرین دوره این جشنواره در زمان مدیریت خود؛ كنارهگیری كرد و جای خود را به شفیع آقامحمدیان داد.
شمقدری به محض ورود به معاونت سینمایی خبر از رفع توقیف فیلمهایی چون به رنگ ارغوان داد كه این وعده در جشنواره فیلم فجر عملی شد.
پاییز 88 یكی از رخدادهای مهم سینمایی كشور در عرصه مستند و درست در ادامه التهابهای پس از انتخابات روی داد. مستندسازان؛ جشنواره «سینماحقیقت» را تحریم كردند.
آنها نوشتند كه: نمیتوانیم جای خالی مستندهای ساخته نشده از رخدادهای اجتماعی اخیر را نادیده بگیریم و به دلیل ارزش و احترامی كه برای بیان حقیقت قایلیم، از هرگونه حضور و شركت در این جشنواره بهعنوان دستاندركار، منتقد و تماشاگر خودداری میكنیم.
سومین دوره جشنواره «سینماحقیقت» درفضایی سوت و كور برگزار شد. 136 مستندساز برجسته کشور كه درمیان آنها اسامی چون: رخشان بنی اعتماد، محمد شیروانی، کامران شیردل، فرهنگ آدمیت، مهرداد اسكویی، مهناز افضلی، مانی پتگر، فرزاد توحیدی، رضا درستكار، شادمهر راستین، محمد رسول اف، سامان سالو، ناصر صفاریان، احمد طالبینژاد، محسن عبدالوهاب، بایرام فضلی، بهمن كیارستمی و ...به چشم میخورد، با تأکید بر بیسابقه بودن سختگیری و جلوگیریهایی که بر مستندسازان در ارایه تصویر واقعی و منصفانه از جامعه اعمال میشود، اظهار كردند: باوجود اذعان به اهمیت برگزاری جشنواره «سینماحقیقت» از شركت در جشنواره امسال خودداری میكنیم.
اما برگزاركنندگان این جشنواره اعلام كردند، عدم حضور این افراد به جشنواره خللی وارد نمیکند!
و این جشنواره برگزار خواهد شد كه شد اما خالی از حرفهای جدی مستندسازان امروز سینمای ایران.
در همین فصل، اولین همایش ملی مدیریت هنری در خانه سینما با همكاری خانه موسیقی، خانه تئاتر و انجمن هنرهای تجسمی برگزار شد. در مهرماه نیز گروهی از سینماگران ایرانی به دعوت سینماگران و هنرمندان آمریكایی میهمان آكادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریكا اسكار شدند و گروهی دیگر به فرانسه سفر كردند.
اما درگذشت نیكو خردمند كه در جشن سیزدهم سینمای ایران از وی تقدیر شده بود، جمشید لایق، مسعود رسام، امیر قویدل وعباس شباویز خبرهای بد این فصل بودند.
زمستان 88 :
جشنواره فیلم فجر، اولین آوردگاه رسمی معاونت جدید
زمستان هرسال برای سینمای ایران مصادف با برگزاری جشنواره فیلم فجر است. امسال از آغاز زمستان؛ زمزمههایی درباره برگزار نشدن جشنواره شنیده میشد اما معاونت سینمایی آن را رد میكرد. شمقدری در اولین گام، مهدی مسعود شاهی را بهعنوان دبیر بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر منصوب كرد. دبیری كه بعدها بهعنوان رئیس سازمان جشنوارهها تعیین شد.
جشنواره فیلم فجر از آغاز با حاشیههای بسیاری همراه بود. غیبت نزدیك به 50 كارگردان از سه نسل سینمای ایران، انتخاب برج میلاد به عنوان محل دائمی جشنواره فیلم فجر، اكران و نمایش فیلمهایی چون بهرنگ ارغوان، تسویه حساب، هیچ و آتشكار... باعث شد تا جشنواره خبرساز شود. خبرسازیها تا پایان جشنواره و مراسم اختتامیه ادامه داشت. در اختتامیه هم دو اتفاق مهم رخ داد: ابتدا سخنان حاتمیكیا در زمان دریافت سیمرغ بهترین فیلم برای به رنگ ارغوان و دیگری، اعتراض خبرنگاران و پوشش ندادن مراسم اختتامیه.
در این فصل، یازدهمین جشن دنیای تصویر و اهدای تندیس حافظ هم پس از دوسال وقفه برگزار شد كه مورد استقبال هنرمندان قرار گرفت. فعالیت شورای صنفی نمایش هم پس از پایان جشنواره فیلم فجر تمام شد و شورای جدید نمایش با 4 تهیهكننده، 4 سینمادار و یك نمایندگان كانون كارگردانان تشكیل شد.
در بهمن ماه هم گروهی از سینماگران ایرانی به برلین سفر كردند. در رزوهای پایانی سال 88 جواد شمقدری، مهدی مسعودشاهی را به سمت مدیر سازمان امور جشنوارهها منصوب كرد تا از این پس جشنوارههای فیلم زیرنظر این سازمان فعالیت كند. اما جعفر پناهی هم در آخرین روزهای سال بازداشت شد.
منبع: ایلنا
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|