پرده سینما

جذاب، خوب و قابل اعتنا؛ نقدی بر فیلم «روز روشن» ساخته حسین شهابی

محمدمعین موسوی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقدی بر فیلم روز روشن ساخته حسین شهابی

 

 

روز روشن ساخته حسین شهابی«یه خواستگار واسه دخترم اومد، وقتی برای تحقیق رفتم دیدم کلی حرف پشت سرشه و من به کل گیج شده بودم. بعد تصمیم گرفتم با خود طرف صحبت کنم و دیدم اصلاً اون آدمی که می گن نیست. نباید از روی حرف ها در مورد یه نفر قضاوت کرد»... این دیالوگ مهران احمدی در فیلم روز روشن خلاصه فیلم است.

روز روشن را به جرأت می توان یکی از سه فیلم برتر دو سال قبل سینمای ما دانست. فیلمی با کارگردانی و تدوین عالی، بازی های خوب، و فیلمنامه ای قابل اعتنا.

وقتی فیلم به نیمه رسید مدام منتظر بودم از ریتم بیافتد. از ابتدا، چیزی که در لوکیشن های مختلف می بینیم را می شود در یک عبارت خلاصه کرد: در جست و جوی یک شاهد. مدام دویدن های خانم فرهودی را می بینیم و اصرار و التماس اش به آدم های مختلف برای اینکه بیایند و به بی گناه بودن پویان شهادت دهند. نه تغییری در روند داستان می بینیم و نه تغییری در رفتار آدم هایی که سراغشان می رود. با این وجود، فیلم تا آخرین ثانیه مخاطب را نگه می دارد و این اصلاً کار کمی نیست.

با وجود اینکه عامل های مختلفی در این قضیه نقش دارند، به عقیده من مهمترین دلیل تدوین است. فیلم در یک لوکیشن ثابت روایت نمی شود و دائماً در حال جا به جایی هستیم، با این حال کات ها اصلاً به چشممان نمی آید و ریتم تند و جذاب فیلم به همین دلیل است.

روز روشن از لحاظ شخصیت پردازی، حتی فراتر از فیلم های خوب سینمای ما عمل می کند. می توان این اثر را مقایسه کرد با سایر فیلم های شلوغ و پرشخصیتی که موفق بودند، مثل سعادت آباد و درباره الی. فیلمنامه و بازیگرها، به کمک هم فیلمی ساخته اند که حتی آدم های فرعی اش (به جز خانواده شیرزاد)، تیپ نیستند. هر کدام از کارمندهای شرکت را در برخورد کوتاهی می بینیم، ولی در همان چند دقیقه، به شدت فاکتورهای شخصیت ساز در رفتارشان مشاهده می شود که نشان از عدم سهل انگاری در نگارش فیلمنامه است. می توان مثال زد از برخورد اولیه با غیاثی، وقتی در اوج بحرانی که شخصیت های فیلم در آن گرفتارند، به بستن بار موتورش فکر می کند، یا آن پیرمرد دکه ای که صحبت از تکلیف و یا تکلیف نبودن شهادت دادن می کند، نوع نگاه اش به کیانی وقتی او را از عاقبت عمل اش ترساند و رفت، و حتی جنس رفتار پسرش با دو شخصیت اصلی فیلم. می توان بر خورد آن خواهر و برادری که سر ساختمان بودند را تحسین کرد و اصرار خواهر به اینکه برادرش برای شهادت دادن در دادگاه حاضر شود، و از خطرات احتمالی اش هراسی نداشته باشد. همه این ها رفتارهایی هستند که باعث می شود آدم های فرعی فیلم از تیپ فاصله بگیرند و به عنوان یک آدم خاص شناخته شوند.

کیانی، با بازی خوب مهران احمدی، شخصیت کلیدی فیلم است. در دقایق ابتدایی به نظر می آید که نگران ماجرا نیست و پرسش هایی هم که می پرسد، فقط برای تظاهر به همدردی است، احتمالاً همینطور هم هست. ولی به تدریج خودش درگیر قضیه می شود و در انتها هم که دغدغه آزادی پویان برایش از خود فرهودی بیشتر می شود. محتوای فیلم هم از دل رفتاها و دیالوگ های این آدم است.

مهران احمدی و پانته آ بهرام در فیلم روز روشنفیلم با خانم فرهودی شروع می شود و ادامه پیدا می کند. در همان سکانش ابتدایی که متوجه می شویم او متاهل نیست و پویان هم همسری ندارد (نمی دانیم مرده یا جدا شده و اصلاً هم برایمان اهمیتی ندارد)، حدس می زنیم که دلیل پیگیری های او رضای خدا نیست و عشق است. خیلی زود هم از حدسمان مطمئن می شویم. با جلو رفتن فیلم و به خصوص در اواخر، کیانی شخصیت پویاتری می شود و خانم فرهودی با شنیدن شایعاتی در مورد پویان و افشار، جا می زند. او که در سراسر فیلم به آدم های مختلف اصرار می کرد که بر اساس شنیده ها قضاوت نکنند و آن چه که خود دیده اند را بیان کنند، حال خود با شنیدن چند جمله به شک می افتد. این جا فیلم می توانست به این دام بیفتد که با عقب نشینی کاراکتر اصلی، حق را به همان شاهد های شکاک بدهد. ولی کیانی به داد فرهود می رسد و اجازه نمی دهد که راه آمده را در نیمه رها کند. کیانی باعث می شود که دغدغه شخصیت اصلی ما، از عشق فراتر رود و به انسانیت برسد. در صحنه پایانی وقتی کارهای دادگاهی انجام شده و منتظر آزاد شدن پویان هستیم، صحنه ای هست که کیانی از ماشین فرهودی فاصله می گیرد و تلفنی با دخترش صحبت می کند. به عقیده من در این صحنه محتوا خلق می شود. اهمیت ندادن به شایعات و حرف ها، و قضاوت بر اساس آن چه که خود می بینیم و باور داریم، محتوای فیلم است.

حال اینکه پویان از زندان بیرون بیاید یا نه، و آیا حضور خانم افشار در آن محل به معنی رودست خوردن ما و کاراکتر اصلی است یا نه، اهمیت ندارد. مهم ایستادگی و تلاش کاراکترهای فیلم است برای رسیدن به چیزی که به آن اعتقاد داشتند. صرف نظر از اینکه به چه نتیجه ای ختم شود.

نکاتی که می توان به عنوان ضعف فیلم مطرح کرد یکی شخصیت ذاکری است که شاید تنها آدمی باشد که بر خلاف سایر آدم ها تیپ باقی می ماند. می شد او را به عنوان یک آدم منفعت طلب قبول کرد و در همین حد نگه داشت، ولی متأسفانه باز هم شاهد هستیم که در اینگونه فیلم ها ، فیلمساز متوسل به رابطه جنسی می شود برای افزودن بر التهاب و بحران اثر. در حالی که نه به فضای فیلم می خورد و نه شخصیت خانم فرهودی. و نکته مهم تر اینکه باز هم شخصیت های منفی ضعیف اند و کار نشده. مثال اش برخورد وحشیانه خواهر شیرزاد است با فرهودی در مقابل مسجد. و همینطور برادرهای شیرزاد در دادگاه.

با این همه، روز روشن را باید دید. به خاطر ریتم جذاب اش، و کاراکتر ها و بازی های خوب. و اینکه انسان را در راستای امید و تعالی نشان می دهد. و نه نا امیدی، عقوبت و مجازات.

(امتیاز: 1.5 از 4)

 

محمدمعین موسوی


 تاريخ ارسال: 1392/10/28
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>سهیل:

جناب موسوی درود برشما با این تحلیل منطقی و ریزبینانه تون.من هم فیلمو دیدم.آنهم دوبار.واقعآ درمسیر فیلمهای فرهادی،به همان قوت والبته به دور از تقلید است.کار فیلمساز واقعآ ستودنی است،آن هم به عنوان یک فیلم اول.از همین فیلم اولش معلوم است که فیلمهای خیلی بهتری از اودر سینما خواهیم دید،امیدوارم نوع نگاه وفرم فیلمسازیش را حفظ کند.

16+0-

شنبه 28 دي 1392




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.