پرده سینما

چ به روایت ح؛ نگاهی به فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا

خشایار سنجری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چ در کنار اینکه از منظر محتوایی، دریچه های بدیعی در این حیطه گشوده است، (مضمون  اعتدال گرا و افراط گریزی که دارد)، از لحاظ ساختاری نیز پیشنهادات جدیدی برای سینمای نحیف ایران  (از منظر تکنیکی) دارد.

 

 

چ را باید فارغ از گرد و خاک رسانه ای که این روزها  ابراهیم سینمای ایران به پا کرده است، به نظاره نشست و  پیشنهادات اش را  کشف  و در اذهان ثبت کرد. آنان که منتظر بودند چمران اسلحه در دست بگیرد و رمبو وار همه را تار و مار کرده و یک تنه همچون قهرمانان کوتاه فکر هالیوودی به دل دشمن بزند، شکست سختی خوردند و  در این میان، حاتمی کیا پیروز میدانی شد که باروت و غضب  در آن حرفی برای گفتن  ندارند.

 

 نقد و بررسی فیلم چ ساخته ابراهیم حاتمی کیا

 

پوستر فیلم چ ساخته ابراهیم حاتمی کیاچ فیلمی نیست که تماشای آن منجر به شناخت تمام و کمال از دکتر چمران و سیر تحولات زندگی پر فراز و نشیب او شود. داستان چ در مقطع خاصی از زندگی دکتر چمران یعنی مرداد ماه ۱۳۵۸ و تلاش او برای فرونشاندن غائله شهر پاوه می‌گذرد و نمایش دهنده دو سه روزی از زندگی دکتر چمران است. ابراهیم حاتمی‌کیا نهایت هوشمندی اش را در انتخاب عنوان فیلم به کار برده و به جای استفاده از نام کامل شهید چمران، از بخشی از آن بهره جسته است. هرچند که نام فیلم تداعی کننده ی چه گوارا، چریک انقلابی آمریکای جنوبی ست، اما حاتمی کیا در چ فارغ از نگاه چریکی و جنگجویانه ی مدنظر مخاطب به چمران،  تمام تلاش اش را معطوف به آن کرده تا فرزند زمانه خودش باشد و وجهی از شخصیت دکتر چمران را که ریشه در تلاش همیشگی او برای دوری از افراطی‌گری دارد، به تصویر در آورد.

چمران، دوربین در دست می گیرد تا لحظات اش در کنار خانواده را ثبت کند. درجایی از نماهای فلش بک گونه ی هشت میلیمتری، خود چمران را هم در کادر در کنار همسر و فرزندان اش می بینیم.این همان جایی ست که حاتمی کیا دوربین را به دست می گیرد و روایتگر شهید چمران می شود.

حاتمی کیا در این فیلم فاجعه ی پاوه را در سال 58 به تصویر می کشد و در این برهه ی حساس، به بررسی نقش تأثیرگذار شهید چمران می پردازد. نقشی که به هیچ وجه در این فیلم قابل حذف یا نادیده گرفتن نیست. چمران در ابتدای فیلم، با کت و شلوار و لباس رسمی وارد منطقه می شود و نشان می دهد که برای صلح و مذاکره ی مبتنی بر منطق آمده است، اما با دیدن شقاوت های گروه معاند و بی رحمی شان در کشتار انسان های بی گناه و زخمی، لباس رزم بر تن می کند، اسلحه دست می گیرد و  همچون کهنه چریکی عارف، به مقابله با دشمنی می رود که هم وطن اش است. او  تسلیم طلبی را در دستور کار خود قرار نداده و منطق و واقعیت را برهم منطبق می کند و سپس به تصمیم گیری در مورد پیش آمد های جنگ و پاتک به دشمن همت می گمارد.

فردین خلعتبری موسیقی این فیلم را با ضرباهنگ جنگی و حماسه گون و ریتمی تند و کوبنده ساخته و تلفیقی از موسیقی کردی محلی را نیز به آن افزوده که سبب شده با حال و هوای فیلم منطبق و بر بافت فیلم سوار شود.

چ همه ی مؤلفه های یک فیلم کلاسیک در ژانر جنگ را دارد. قهرمان، اضطراب، تعلیق، کشمکش، نقاط عطف مهندسی شده و دارای ساختار دقیق، پیرنگ های قوی و پاساژهای نجات بخش و اتصال دهنده و ...

فریبرز عرب نیا در فیلم چحاتمی کیا برای خارج شدن فیلم اش از فضای خشک و مردانه، از زنان در ساختار دراماتیک قصه ی چ به شکل مناسبی استفاده می کند و روابط انسانی را با بیانی سینمایی در فیلمی سراسر کشتار و تیراندازی، به نمایش در می آورد. هانا که سردسته زنان رنج کشیده ی منطقه است در دوراهی غریبی وامانده و در تصمیم گیری اش بارها دچار خطا می شود. او زنانی را نمایندگی می کند که زیر بار مشکلات جنگ داخلی قرار گرفته اند و باید در آن اوضاع آشفته از پایگاه خانواده شان حفاظت کنند.

شهید چمران را باید مرد صلح دانست  ولی نه به هر قیمتی و با از دست دادن هر آرمانی، که این موضوع با تسلیم طلبی متفاوت است. قهرمان سازی فرازمینی آفتی ست که بسیاری از فیلم های بیوگرافی به آن دچار اند. اما حاتمی کیا در پرداخت شخصیت او ، برای خارج کردن چمران از حالت کاراکتری ماورایی و رویین تن، در جاهایی از فیلم او را درمانده در مذاکره و تصمیم گیری نشان می دهد تا او را از آسمانی بودن، به زمین بیاورد و برای مخاطب تلقی درست و منطبق بر حقیقتی  را  از او بسازد. موضوعی که بر خاکستری بودن قهرمان قصه ی حاتمی کیا دلالت دارد .

نقطه ضعف فیلم را باید کاراکتر تیمسار فلاحی دانست. این شخصیت ( که با بازی درخور توجه سعید راد همراه شده ) در فیلم هیچ بزنگاهی در ساختار فیلمنامه ایجاد نمی کند، تصمیمات و افعال اش ، در هیچ پیرنگی از داستان مؤثر نیست و تنها بار نمایندگی قشری از  ارتشی های متعهد به انقلاب را بر می کشد که این موضوع به شخصیت اش حال و هوایی شعاری و غیردراماتیزه داده و حالتی وصله گون می یابد.

حاتمی کیا در به رنگ ارغوان، نمونه ای کامل و موشکافانه از تقابل عشق و وظیفه را در قالب تریلری عاشقانه، به مخاطبان اش ارائه داده بود و در چ نیز نگاهی دقیق اما کم گو و مینیمال به این مساله ی خطیر و تصمیم سرنوشت ساز شهید چمران دارد. او برای شهادت لحظه‌شماری نمی‌کند بلکه می‌داند و می‌فهمد که در آن شرایط مهم‌تر است زنده بماند و ناجی مردمی باشد که به او احتیاج دارند.

 مریلا زارعی در فیلم چچمران می داند چریک حق ندارد وابستگی عاطفی داشته باشد؛ او از پس دو روزی که خودش در خاطرات‌ ا ش آن را «رستاخیز انقلاب» نامیده، انتخاب می‌کند که چریک باشد، بی‌دل‌بستگی؛ اما چریک متفکر. این شجاعت درعین تعقل، نسخه‌ی حاتمی‌کیا برای ایران امروز است. قهرمان قصه به فکر مردمی است که در میان دو گروه مسلح داستان، گیر کرده‌اند. او باید در کشاکش جنگ کردستان، مردمی را حفظ کرده و زنده نگه‌ دارد که در میان آرمان‌های دو گروه دیگر دارند له می‌شوند بی آنکه گناهی مرتکب شده باشند.

چ در کنار اینکه از منظر محتوایی، دریچه های بدیعی در این حیطه گشوده است، (مضمون  اعتدال گرا و افراط گریزی که دارد)، از لحاظ ساختاری نیز پیشنهادات جدیدی برای سینمای نحیف ایران  (از منظر تکنیکی) دارد. فیلمبرداری چ گامی رو به جلو در سینمایی ست که این روزها برای راحتی هرچه بیشتر و آسودگی خیال عوامل فیلم، به سوی فیلم های آپارتمانی محض پیش رفته و هیچ تنوعی در دکوپاژ و میزانسن آنها یافت نمی شود. حتی در مواردی شلختگی دکوپاژ و قاب های چرک و بی سلیقه را فضیلت می پنداریم و آن را می ستاییم. خارج شدن از محیط بسته ی خانه و دل به اجتماع زدن، مسأله ای ست که بار سنگین فقدان اش بر دوش سینمای ایران سنگینی می کند و نیاز به کارگردانانی چون حاتمی کیا در این عرصه، مشهود است.

نگاه به کارنامه ی حاتمی کیا، نشان می دهد او همواره در راستای دغدغه های اجتماعی–سیاسی مردم اش گام بر می دارد و به دنبال نگرش های آوانگاردی و ساختارشکنی های صرفا فرمی نیست . حاتمی کیا در محتوا به دنبال خط شکنی، خرق عادت و فرار از خط قرمزهایی ست که حرکت به حول آن، جسارتی مثال زدنی و بینشی غنی و همه جانبه می طلبد.

چ را باید فارغ از گرد و خاک رسانه ای که این روزها  ابراهیم سینمای ایران به پا کرده است، به نظاره نشست و  پیشنهادات اش را  کشف  و در اذهان ثبت کرد. آنان که منتظر بودند چمران اسلحه در دست بگیرد و رمبو وار همه را تار و مار کرده و یک تنه همچون قهرمانان کوتاه فکر هالیوودی به دل دشمن بزند، شکست سختی خوردند و  در این میان، حاتمی کیا پیروز میدانی شد که باروت و غضب  در آن حرفی برای گفتن  ندارند.

 

 

خشایار سنجری

 

در همین رابطه بخوانید

نه جنگ، نه صلح؛ نقدی بر فیلم چ ساخته ابراهیم حاتمی کیا- محمدمعین موسوی

در ستایش عقل و صلح؛ نقدی بر فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا- موحد منتقم


 تاريخ ارسال: 1393/1/23
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>سامان.الف:

فیلم دعوت از حاتمی کیا که چندان حاتمی کیا گونه نبود. من فیلم چ رو ندیدم اما امیدوارم ناامیدمون نکنه. برای از دست دادن یک کارگردان ایرانی دیگه!

1+0-

پنجشنبه 19 تير 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.