پرده سینما

کاهانی: سرانجام فیلم پرفروش می سازم

علی زادمهر

 

 

 

 

 

 

 

 

کاهانی: هیچ نشان می‌دهد پول خوشبختی نمی‌آورد

 

از نگاه كاهانی وقتی قشر متوسط جامعه آسیب‌ دید، جامعه آسیب جدی می‌بیند. در این جامعه، بخش كارگر و كارمند در اصطكاك اقتصادی بسیار ضعیف است. زنان در آثار وی، مظلومانی هستند كه هیچگاه حقی ندارند و می‌گوید: زنان ما از خیلی حقوق‌ها محروم هستند.

فیلم سینمایی هیچ، به كارگردانی عبدالرضا كاهانی از آغاز سال 89 در سینماهای تهران اكران شده و با استقبال خوبی مواجه شده است.

كاهانی پس از ساخت فیلم‌های آدم، آنجا و بیست با ساخت فیلم هیچ نشان داد كه به روابط بین‌ آدم‌ها توجه خاصی دارد. نگاهی به فیلم‌های كاهانی نشان می‌دهد وی همیشه در فیلم‌هایش یك خط فكری را دنبال می‌كند.

 

کاهانی: هیچ را بر اساس مشاهداتم ساختم. عکس از خبرگزاری مهر* سینمای اجتماعی، بهترین راه برای بیان مشكلات

كاهانی درباره نگاه مولف در سینما می‌گوید:‌ به نگاه مولف اعتقاد دارم اما هرگز نخواسته‌ام تا این نگاه سطحی باشد. من سلیقه‌ای در فیلمسازی دارم و اجرای آن سلیقه، نگاه مولف را به دنبال دارد به صورتی كه بعداز ساخت یك فیلم مشخص شود كارگردان آن كیست اما تاكید من بیشتر بر ساخت فیلم خوب است زیرا به نظر من در درون یك فیلم خوب، نگاه مولف عملی می‌شود.

كاهانی تاكید می‌كند، فیلم‌هایش فقط جنبه شخصی بودن ندارند: فیلم‌های من هم شخصی هستند و هم عمومی. به این دلیل شخصی هستند كه سلیقه خود من در آن جاری است و به این دلیل عمومی است كه داستان دارد و تماشاگر متوجه آن می‌شود. هرچند كه تلاش می‌كنم سلیقه خود را به تماشاگر تحمیل كنم.

كاهانی، سینمای مورد علاقه خود را سینمای اجتماعی می‌داند و می‌گوید: سینما، به خصوص سینمای اجتماعی، به مشكلات می‌پردازد. مشكلات هم صرفا مربوط به طبقه پایین نیست بلكه در همه سطوح امكان پذیر است. وقتی شخصیت‌پردازی‌ می‌كنیم مشكلات آدم‌ها همراه با خوشبختی‌ها روی پرده دیده می‌شود.

 

* هیچ را براساس مشاهداتم ساختم

كاهانی در فیلم‌های خود به دنبال روایت زندگی طبقه متوسط و پایین‌تر از آن است اگرچه خودش فیلم آنجا را استثنا می‌داند: فیلم‌های بیست و هیچ به طبقه فقیر جامعه پرداخته است البته باید بگویم طبقه فیلم را من معلوم نمی‌كنم بلكه ایده‌ای همیشه مرا جذب می‌كند و آن ایده است كه طبقه افراد فیلم را مشخص می‌كند.

كاهانی نگاه ویژه‌ای نیز به خانواده دارد هرچند خود معتقد است، روایت داستان در بستر خانواده امری است كه داستان فیلم آن را تعیین می‌كند. او اعتقاد دارد مهمترین بخش جامعه قشر متوسط هستند و می‌گوید: قشر متوسط مهمترین قشر است. در هر جامعه‌ای كه قشر متوسط آسیب‌ ببیند، جامعه آسیب جدی می‌بیند و امروز بخش كارگری و كارمندی در اصطكاك اقتصادی ضعیف شده‌اند و فقیر و غنی فاصله زیادی پیدا كردند.

كاهانی می‌گوید: به جز فیلم آنجا كه درباره جدا شدن و طلاق یك زوج است، در دو فیلم بعدی به دلیل آنكه تمایل دارم در یك لوكیشن محدود كار كنم و ازسویی لوكیشن محدود یك معنای زیرمتنی دارد كه آن جامعه است، جامعه نیز نماد یك خانواده است. می‌توان این برداشت را داشت اما اینكه حتما به طور اخص به خانواده توجه داشته باشم، اتفاقی است.

كاهانی درباره مراحل شكل‌گیری فیلم هیچ می‌گوید: فیلمنامه نزدیك به ده‌بار بازنویسی شد و حتی یكی از نسخه‌های فیلمنامه 146 صفحه بود كه نصف بیشتر آن وصف شخصیت‌ها بود و لباس و نوع راه رفتن آنها در فیلمنامه قید شده بود اما از آنجاكه فیلمنامه نسخه نهایی نیست و حتما باید ساخته شود در بخش بازنویسی نهایی به آن جان دادیم و بخش‌هایی كه موردنیاز نبود را حذف ‌كردیم و به شدت فضا و فیلمنامه را كنترل می‌كردیم تا فضای ذهنی مورد علاقه خودم را فارغ از غلو شدن بیان كنم و آن فضای ناتورالیستی كه مدنظرم بود، بوجود بیاید. در این راه فیلمنامه كمك كرد كه ساختارمان تغییر نكند و منضبط كار كنیم.

وی ادامه می دهد: قطعا درباره مشاهداتم فیلم می‌سازم و امكان ندارد مشكلی را نبینم و فیلم بسازم. لذا بیشتر شخصیت‌ها را دیده‌ام و فیلم را براساس آنها ساخته‌ام.

كاهانی درباره انتخاب بازیگران و نقش آنها در ساخت فیلم و همچنین تغییرات فیلمنامه می‌گوید: بازیگران باتوجه به نگاه من به فیلمسازی، همیشه در خدمت فیلم‌ هستند و ساعت‌های طولانی بحث و مناظره درباره گفتگوها و نقش می‌كردیم. من هرگز نگاه ابزاری به بازیگران و سایر عوامل فیلم ندارم.

و ادامه می‌دهد: فیلمنامه برای تك‌تك نقش‌ها نوشته شده بود البته یكی دو نفر انتخاب اول نبودند. به‌دلیل آنكه در زمان انتخاب بازیگران سر فیلم‌های دیگر بودند، مجبور شدیم نقش را برای انتخاب‌های جدید بنویسیم. حتی برای دو نفر فیلمنامه را نوشتیم و نوشتن مجدد فیلمنامه باعث شد تا فیلمنامه ارتقاء پیدا كند. هرچند پروسه نوشتن سخت است اما اگر به آن تن بدهیم فیلمنامه را قوت می‌دهد.

 

* كمدی مطرح نبود

هر چندفیلم هیچ یك فیلم كمدی است اما كاهانی معتقد است، از ابتدا قصد نداشته كمدی بسازد و می‌گوید: نمی‌توانم بگویم فیلم كمدی است. فیلم به شدت كنترل شده و به اندازه‌ای كمدی است كه زندگی واقعی، كمدی است. همه نسبت‌های فیلم اعم از كمدی، تراژدی و سمبولیسم مانند واقعیت زندگی است.

كاهانی ادامه می‌دهد: نمی‌خواستم فیلم كمدی باشد الان هم می‌گویم فیلم كمدی نیست و بیشتر از آنكه كمدی باشد، جدی است و بیشتر به زندگی نزدیك است. ما در لحظاتی از زندگی به موقعیتی می‌خندیم و در لحظاتی اندوهگین هستیم. در طول ساخت فیلم از آنجاكه بزرگترین پتانسیل قصه، فانتزی و كمدی بود، بزرگترین خواهش من از بازیگران این بود كه بازی واقعی و دیالوگ واقعی خود را بگویند و به شدت در اجرا این امر را كنترل كردم زیرا فیلمنامه، كمدی‌تر از فیلم بود.

 

صابر ابر (وسط) در فیلم هیچ؛ گریم صابر ابر عجیب و غریب نیست* نمادپردازی‌های هیچ

شخصیت‌های فیلم هیچ هركدام به نوعی ما به‌ازاء بیرونی دارند و به نوعی نماد یك شخصیت در جامعه هستند. كاهانی درباره نمادپردازی شخصیت‌ها و همچنین گریم ویژه و لهجه آنها می‌گوید: درباره تمامی نمادها و سمبل‌ها همراه با حسین مهكام در زمان نگارش بحث و گفتگو كردیم.

كاهانی ادامه داد: گریم‌ صابر ابر عجیب و غریب نیست این سئوال به این دلیل مطرح می‌شود كه بیننده ایرانی صابر ابر را می‌شناسد و او را در نقش‌های دیگر دیده است مانند اتفاقی كه برای مهتاب كرامتی در فیلم بیست افتاد و اگر فیلم در خارج كشور نمایش داده شود، این برداشت وجود ندارد. اینگونه افراد نمونه بیرونی دارند. در هنگام گریم نیز تست‌های بسیاری درباره گریم ابر انجام دادیم. ابتدا قرار بود صابر ابر سفیدرو و زال شود و بعد به این گریم رسیدیم.

وی همچنین درباره استفاده از لهجه گفت: لهجه تركی باران كوثری بسیار ملایم است و اصلا دلقك بازی نیست. این قصه را می‌توانستیم به صورتی بسازیم كه با نگاه رایج در سینمای تجاری ایران استقبال زیادی از این فیلم در گیشه شود اما من معتقدم كه این نگاه اشتباه است.

 

* زنانی كه همیشه مظلومند

زنان در فیلم‌های كاهانی همیشه یك نقشه ویژه داشته‌اند. آنها مظلوم هستند. هیچگاه حقی برای آنها در نظر گرفته نمی‌شود. مجبور هستند تا از تصمیم‌گیران تبعیت كنند. كاهانی می‌گوید: زنان ما از خیلی حقوق‌ها محروم هستند. نمی‌خواهم فیلم فمینیستی بسازم و هرگز گرایش خاصی به كسی ندارم. من بازتاب‌های جامعه را در ذهن خودم می‌سازم. وقتی عادلانه نگاه كنیم می‌بینیم كه زنها شرایط خیلی خوبی ندارند البته نه وخیم. وضعیت زنان در فیلم مانند وضعیت واقعی جامعه است.

یكی از شخصیت‌های ثابت فیلم‌های كاهانی حضور یك انسان نجات‌دهنده و ناجی است. هرچند خود وی معتقد است، منظورش سرپرست است نه ناجی. می‌گوید: اگر سرپرست بگوییم بهتر از ناجی است. مثلا در فیلم بیست، پرویز پرستویی رئیس رستوران سرپرست كارگران است ولی نسبتی با آنها نداشت و در فیلم هیچ نیز خانواده تصور می‌كنند كه شاید صاحب یك سرپرست شدند و تصور می‌كنند كه با آمدن نادر سیاه دره دیگر مشكلات حل شده است اما به محض اینكه می‌فهمند قلابی است وی را بیرون می‌كنند. در بخش دوم هم این بحث جدی‌تر می‌شود و به خدمت وی درمی‌آیند اما خود سیاه دره به دنبال مشكلات بوجود آمده فرار می‌كند.

كودكان نیز در فیلم هیچ از وضعیت مشخصی برخوردار نیستند، كاهانی درباره حضور كودكان می‌گوید: زمانی كه وارد چنین خانواده های می‌شویم به هیچ عنوان متوجه وضعیت كودكان و شرایط زندگی آنها نمی‌شویم. البته نشان دادن وضعیت كودكان به صورت مشخص هم كمكی به روایت قصه نمی‌كند. حضور آنها در فیلم جدا از اینكه بوی زندگی به فیلم می‌دهد، شاید این برداشت را متبادر كند كه خانوداه‌ای كه بزگسالان در آن وضعیت مشخصی ندارند، كودكان هم وضعیت مشخصی ندارند.

لوكیشن‌های آثار كاهانی نقش عمده‌ای در روایت داستان فیلم دارند. كاهانی می‌گوید: لوكیشن در فیلم برای من بسیار مهم است. هنگام ساخت فیلم بیست نزدیك به 70 درصد رستوران‌ها را از نزدیك دیدم زیرا هم از لحاظ تولید و صدا، هم از لحاظ حركت دوربین، فضا برای من بسیار مهم است. داستان در یك لوكیشن واحد اتفاق می‌افتد پس باید لوكیشنی باشد كه فیلمبردار بتواند زوایا و قاب‌های خوبی را در آن ارائه كند تا چشم تماشاگر خسته نشود. لوكیشن برای من یك شخصیت است. وقتی تماشاگر اهالی خانه را نماینده یك ملت می‌داند پس لوكیشن هم باید نمادی از آن باشد.

در ورودی نیز در لوكشین‌های كاهانی اهمیت به سزایی دارد، می‌گوید: یك‌بار فیلمنامه را به دلیل یافتن این لوكیشن بازنویسی كردم. جالب بود كه هر دو در ورودی لوكشین نیز شبیه هم بود و همین ویژگی به فیلم بسیار كمك می‌كند. این در، بسیار به بافت و درونمایه فیلم می‌تواند بصورت حسی كمك كند. از طرفی در، همیشه نگاه من را در فیلم و لوكیشن جذب می‌كند زیرا معتقدم خیلی قابلیت سینمایی دارد. خصوصا در سینمای ایران كه به دلیل بعضی محدودیت‌ها نمی‌توان بسیاری از مسائل را نشان داد، در نقش مهمی دارد و پشت آن، حادثه‌ها و اتفاقات را نشان داد.

باوجود فضای مهیای فیلم هیچ برای نشان دادن خشونت، اما كاهانی از نشان دادن آن خودداری كرده است. خودش می‌گوید: به نشان دادن خشونت علاقه‌ای ندارم. در فیلم فقط نشان دادیم كه سقط جنین باعث مرگ وی شده است زیرا سقط جنین برای بار دوم معادل خودكشی است.

كاهانی در فیلم هیچ نگاه ویژه‌ای به رسانه و به خصوص صدا و سیما دارد. می‌گوید: بسیاری از رسانه‌ها، قهرمان‌های پوشالی می‌سازند. امروز در صدا و سیما، اهل فرهنگ و هنر جایی ندارند درحالی‌كه پایین‌ترین بازیكنان فوتبال، مهم‌تر از اهل فرهنگ و هنرمندان هستند. این بحث جهانی است كه بیشتر تلویزیون‌های دنیا قهرمان پوشالی می‌سازند. در تلویزیون ما هم كه افراد فرهیخته كمتر دیده می‌شود.

 

مهدی هاشمی در فیلم هیچ. نادر سیاه دره چه کسی است؟* نادر سیاه دره چه كسی است؟!

شخصیت نادر سیاه دره كه مهدی هاشمی آن را ایفا می‌كند، شخصیت اصلی فیلم است. او فقط یك غریضه دارد، خوردن. سایر غرایض وی تقویت نشده. كاهانی می‌گوید: این كار عمدا صورت گرفته است. شخصیت نادر سیاه دره فقط به خود فكر می‌كند و به شدت دنبال غریضه است. او دغدغه دیگری ندارد. برای خود نگران است. چنین شخصیتی، لج تماشاگر را بدنبال دارد. هرچند مهدی هاشمی به خاطر جذابیتی كه دارد، این بحث را كمرنگ كرده است و الا تماشاگر با دیدن وی عصبانی می‌شد.

كاهانی درباره نقش مرضیه برومند و برداشتی كه عده‌ای از آن دارند و وی را نماد تاریخ می‌دانند، می‌گوید: این معانی در ذهن من نبود. زمانی‌كه یك فیلم به نتیجه می‌رسد و دیده می‌شود این حق تماشاگر است كه برداشت‌های فراتر از ذهن ما داشته باشد. البته این مطلب را رد نمی‌كنم اما صادقانه بگویم این برداشت در ذهنیت من وجود نداشت.

 

* پول، نجات بخش نیست

كاهانی در هیچ نشان می‌دهد كه اقتصاد به تنهایی نمی‌تواند مشكلی را حل كند. می‌گوید: پول صرفا نجات‌بخش نیست،: كمك‌كننده است. اگر نباشد بدبختی به دنبال دارد ولی آنچه‌كه كمك‌ می‌كند تا جامعه رشد كند، فرهنگ و توسعه فرهنگ است. باید بینش و روح آدم‌ها و تفكر آدم‌ها رشد كند. ثروتمندان زیادی هستند كه بینش پایین و فقیری دارند. ازنظر من، پول بینش نمی‌آورد. پول باید در روند ساخت‌وساز كمك كند. من در فیلم نشان دادم كه پول وارد جامعه‌ای می‌شود كه آن جامعه ظرفیت‌ آن را ندارد.

 

* سرانجام فیلم پرفروش می‌سازم

هرچند فیلم هیچ با استقبال خوب تماشاگران رو به رو شده، اما خودش معتقد است، باید نگاه به سینما و دیدن فیلم ازسوی تماشاگران تغییر كند. امروز نگاهی كه در سینما از طرف مردم وجود دارد یك نگاه مفرحانه و تفریحی است. سینمارفتن مانند پارك رفتن است. تا زمانی‌كه این تعریف وجود دارد فیلم‌هایی پرفروش می‌شوند كه مفرح هستند. در این میان فیلم‌هایی مانند هیچ، بیست یا فیلم‌های از این جنس، مفرح نیستند. آنها دغدغه‌هایی دارند تا با مخاطب رابطه داشته باشند. قصد آنها فقط درآمدزایی نیست. این نگاه در شبكه نمایش خانگی متعادل شده و من اعتقاد دارم، در خانه‌ها فیلم‌ها جدی‌تری دنبال می‌شود اما در سینما، اكثر سینماروها بدنبال تفریح هستند. البته این نگاه، نگاه بدی نیست بلكه كامل نیست به همین دلیل سینماروهای امروز از گران شدن بلیط سینما ناراحت می‌شوند زیرا تفریح‌ یعنی یك عمل رایگان. این تفكر كه سینما تفریح است، اشتباه است و نگاه ما به رفتن به سینما باید عوض شود.آن‌وقت میزان فیلم‌های پرفروش هم عوض می‌شود. این اتفاق كمی مقاومت و استمرار می‌خواهد و من همین مسیر را ادامه می‌دهم تا روزی یكی از فیلم‌هایم به فروش بالایی دست پیدا كند هرچند معتقدم فروش فیلم هیچ و بیست بسیار خوب بود.

وی ادامه می‌دهد: سینما رفتن یك فرهنگ است و هنوز تمام و كمال در كشور ما جا نیفتاده است. من خوش‌بین هستم كه روزی اتفاقی بیفتد. سیاست‌گذارهای فرهنگی و ‌وضعیت اقتصادی هم در این امر دخیل است.

 

گفتگو از :علی زادمهر-ایلنا


 تاريخ ارسال: 1389/1/28
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.