پرده سینما

پایانی بر یک فیلمساز پر سر و صدا؛ نگاهی به فیلم «آتش بس۲» ساخته تهمینه میلانی

علیرضا انتظاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد و بررسی فیلم آتش بس ۲ ساخته تهمینه میلانی

 

 

بهرام ردادن و میترا حجار در آتش بس 2پر واضح است که تهمینه میلانی به دلیل موفقیت چشمگیر آتش بس در گیشه که  نزدیک به یک دهه قبل برایش به دست آمده بود دست به ساخت فیلم آتش بس2 زده است. غافل از آنکه به دلیل عدم نگرش صحیح بر فرم و محتوای فیلمش دیگر نمی تواند مخاطبان و منتقدان را از فیلم خود راضی نگهدارد.

در آتش بس 2 فیلمساز به طور مرتب بیانیه صادر می کند. بیانیه هایی که در آنها اغراق شدیدی نیز وجود دارد. در این فیلم زبان سینمایی وجود ندارد و معلوم نیست میلانی در آتش بس 2 چه چیزی را دنبال می کند. فیلم تنها یک کپی برداری ساده از سخنرانی های روانشناختی دکتر فرهنگ هلاکویی است که در شبکه های ماهواره ای با عنوان «باید و نبایدهای زندگی زناشویی پخش» می شود و سی دی های آن نیز به فروش می رسد. علیرغم اینکه میلانی با ساخت فیلم های درخشانی همچون دو زن، واکنش پنجم، نیمه پنهان و تسویه حساب، نشان داده که حرف های زیادی برای گفتن دارد در آتش بس2 تنها و تنها به مشاجره های به شدت معمولی یک زوج می پردازد و جالب آنکه دیگر نگاه فمینیستی گذشته اش در این اثر هم آنچنان که باید دیده نمی شود و میلانی به طور مساوی زن و مرد قصه اش را مقصر تمامی اختلافات می داند.

آتش بس2 از دو منظر محتوایی و ساختاری ضعف های متعددی دارد که به دلیل تکثر ضعف های محتوایی ترجیح می دهم که آن ها را مورد بررسی قرار دهم. از لحاظ محتوایی این فیلم نسبت به نسخه ابتدایی اش بسیار ضعیف تر است چرا که اگر در نسخه ابتدایی اشاراتی درباره مباحث متنوع روانشناختی از جمله مبحث مهم روانشناسانه «کودک درون» مطرح می شد در آتش بس2 هیچ اشاره ای از مباحث روز روانشناختی مطرح نمی شود و تنها سخنرانی های کپی برداری شده از برنامه های ماهواره ای روانشناسان ایرانی خارج نشین را نشان می دهد که با مراجعه به شبکه های فارسی زبان ماهواره ای به راحتی می توان به آن ها دسترسی پیدا کرد.

از سوی دیگر هیچ انسجامی بین رویدادهای فیلمنامه وجود ندارد و فیلمساز روایت های خود را بسیار پراکنده بیان می کند و به همین دلیل است که در انتها، فیلم نه تنها به نتیجه معینی نمی رسد بلکه مخاطب که نزدیک به 2 ساعت در این فیلم به طور مرتب مرتب موعظه شنیده است و از این موعظه ها سرخورده شده، با نارضایتی سالن سینما را ترک می کند.

بهرام رادان و میترا حجار در آتش بس 2این عدم هماهنگی و انسجام به حدی در این فیلم شدید است که اگر تمام سکانس های این فیلمنامه جا به جا شوند هیچ تغییری در فیلم حاصل نمی شود. چون ماجراها هیچ روند علت و معلولی با یکدیگر ندارند و هر کدام در بخشی از فیلمنامه گردن کشی کرده و ساز خود را می زنند. آنچه که مسلم است اینکه اگر میلانی این فیلم را به صورت برنامه ای «آیتمی» برای پخش در تلویزیون و یا شبکه های ماهواره ای می ساخت به مراتب می توانست اثر مفیدتر و قابل قبول تری گذاشته باشد.

فیلمساز در این فیلم سعی داشته نقبی به معضلات مهمی که از منظر شخصی اش بسیار مهم بوده اند بزند و اشاره ای به تمامی آن ها داشته باشد و همین امر باعث شده آتش بس2 با شلختگی عجیبی روبرو شود، گویی میلانی این فیلم را فرصتی یافته تا برای دو ساعت هم که شده به صورت کاملاً رادیو گونه در مورد مشکلات فرزندان در خانواده ها، مشکلات زوجین، جایگاه زنان در خانواده، و امثالهم سخنرانی کند که در انتها هم هیچیک از آن ها به سرانجامی نمی رسند. به همین جهت است که می توان این فیلم را یک نمایشنامه رادیویی برشمرد که مسئولان «رادیو نمایش» به راحتی می توانند این فیلم را به جای یک نمایشنامه رادیویی پخش نمایند.

از سوی دیگر اگر در آتش بس مبحث تازه اختلافات زناشویی میان زوج های تحصیل کرده، جوان و مدرن مطرح می شد در نسخه دوم این فیلم نه تنها به هیچیک از این مباحث پرداخت نمی شود بلکه خط اصلی داستان به سمت حرف های پیش پاافتاده سوق داده می شود، که دست کمی از فیلمفارسی های دهه چهل و پنجاه ندارد! به عنوان نمونه می توان به جایی اشاره کرد که «ترانه» زن اصلی داستان فکر می کند که پیرزن خدمتکار خانه اش (نقره) می خواهد دل شوهرش را برباید و خانم خانه شود! و دقایقی متمادی از این فیلم درگیر حواشی این فکر نابخردانه و بی جا می شود. همچنین شیوه آشنایی زوج جوان این فیلم با یکدیگر نیز خود به شدت جای بحث دارد و معلوم نیست که به کدام دلیل منطقی زن داستان که زنی روشنفکر و تحصیل کرده است موقعی عاشق همسرش می شود که در کافه تریا خال گوشتی پشت گوش او را که شبیه به یک قورباغه است می بیند و یک دل نه صد دل عاشق آن خال گوشتی می شود!

در نمونه ای دیگر می توان به بحث نامگذاری فرزند این زوج جوان اشاره کرد که مرد تا انتهای داستان فرزند خود را جاوید و زن آن را سامی خطاب می کند و این مهم در یک بلاتکلیفی و سردرگمی رها شده و حتی دکتر روانشناس نیز راهی برای برون رفت از این معضل مهم نمیابد. نکته بسیار مهمی که می شد روی آن متمرکز شد و در اینجا از دید فیلمساز دور می ماند، این است که کودک این فیلم نماینده نسلی است که هویت شان دچار تزلزل شده است و به دلیل اختلافات سطحی والدینش از یک صبح تا آخر شب در حیاط کودکستان تنها می ماند و کسی به تنهایی او پی نمی برد، این مسئله مهم می توانست هدف اصلی فیلم جدید میلانی باشد که وی ترجیح داده تنها با اشاره ای کوتاه از آن عبور نماید.

میترا حجار، مهرانه مهین ترابی و بهرام رادان در آتش بس 2مخاطب از ابتدا تا انتهای فیلم همواره با پرسش های متعددی دست به گریبان است که در نهایت فیلمساز به هیچیک از پرسش های او پاسخ نمی دهد. معلوم نیست آیا قرار است در این فیلم اختلاف دو زوج با یکدیگر حل شود؟ آیا داستان این فیلم در مورد کودک است؟ آیا میلانی قصد هجو چنین اختلافاتی را دارد و آیا اصلاً آتش بس2 فیلمی جدی است و یا کمیک؟

هرچند که در برخی از صحنه های معدود فیلم دیدگاه های ستودنی و قدیمی تهمینه میلانی دیده می شود اما حیف از این دیدگاه ها در چنین فیلمی اینگونه سردستی به تصویر کشیده شده اند. از معدود دیدگاه هایی که میلانی در این فیلم مطرح می کند بحث برابری میان زن و مرد است. در آتش بس2 نشان داده می شود که زن داستان نانی را که مرد به خانه می آورد با 2 هزار تومان می خرد تا منتی بر سر نداشته باشد و یا اینکه علیرغم میل زیاد زن به باردار شدن وی ترجیح می دهد برای فرزندش پرستاری بگیرد تا بتواند به راحتی کارش را ادامه داده و وجهه اجتماعی خود را از دست ندهد اما همه این ها بر خلاف سایر آثار میلانی باعث قدرت زن فیلم شناخته نمی شود! زن در آتش بس2 به شدت ذلیل است و ای کاش اینگونه و با برخی شعارهای دم دستی فمینیستی وجهه اش خراب نمی شد!

علیرغم آنچه که احتمالاً میلانی در تصور شخصی اش داشته، در آتش بس 2 به صورت کاملاً ناخودآگاه به همگان ثابت کرده که دیگر هیچیک از دغدغه های ارزشمند گذشته اش را که سالیان دراز به آن ها پایبند بوده را ندارد و تنها به گیشه و جذب مخاطب عام اندیشیده است. این مهم زمانی آشکار می شود که در این فیلم هیچ اثری از دغدغه های مهم زنان، که همیشه عنصر اصلی فیلم های میلانی بوده اند دیده نمی شود و در این فیلم زن و شوهری مولتی میلیاردر و سرخوش نشان داده می شوند که در واقع دغدغه هایشان عین بی دغدغگی است، فیلمسازی که در دو زن بحث مهم ازدواج ناخواسته را به بهترین شکل ممکن بیان می کند و به تبعات منفی چنین ازدواج هایی به بهترین شکل ممکن می پردازد و یا در واکنش پنجم  به مسئله مهم حضانت فرزندان که طی سالیان دراز دغدغه بسیاری از زنان جامعه ما بوده است اشاره می کند و یا به شکلی متحیر کننده در نیمه پنهان به ابعادی ناگفته از زندگی زنان پرداخته بود، اینک در آتش بس 2 درگیر دعواهای تصنعی و مسخره یک زوج جوان بی دغدغه و بی مسئولیت شده است که شاید مهمترین دغدغه آن ها این باشد که خسرو به عنوان مرد اصلی داستان دیر به دیر به حمام می رود تا بدنش بوی عرق بگیرد و از این راه بتواند حرص همسرش ترانه را دربیاورد که همین مسئله بی اهمیت باعث می شود روانشناس فیلم دقایق متمادی به نصیحت کردن مرد داستان برای حفظ نظافت بپردازد. این فقط همه داستان نیست! زن و مرد اصلی این فیلم از ابتدا تا انتهای داستان همواره مشغول و درگیر چنین اختلافات سطحی و پیش پا افتاده ای هستند که مرتباً از سوی روانشناس به آن ها توصیه می شود که بهتر است کمی روش زندگی خود را تغییر دهند! گویی دغدغه های تهمینه میلانی به شدت رنگ باخته و شکلی بازاری به خود گرفته اند و آنچه امروز دغدغه اصلی فیلمساز است این مسئله است که بتواند فیلمش به فروش میلیاردی دست پیدا کند!

آتش بس 2. بهرام رادان، آتیلا پسیانی و میترا حجاردر فیلمنامه به کرات مسائلی مطرح می شود که اصلاً لزومی برای بیان آن ها نیست و معلوم نیست که فیلمساز به چه علت چنین مسائلی را در فیلمنامه گنجانده است! از جمله آن می توان به مسئله واهمه ی خسرو از پرواز اشاره کرد که در بخشی از فیلم به عنوان نقطه ضعف مرد داستان به آن اشاره می شود و پس از کمی صحبت در مورد آن ناگهان رها شده و به سمت دیگری پرتاب می شود. و یا این مسئله که خسرو با نامزد سابقش همچنان در ارتباط است در بخشی از فیلمنامه به عنوان معضلی مهم پرداخته می شود اما در نهایت این مسئله مهم که می توانست به نحوی گره گشای مشکلات زیاد این زوج با یکدیگر باشد به ناگهان رها شده و اصلاً دیگر بحثی از آن به میان نمی آید. گویی فیلمساز با مخاطبان فیلمش قصد شوخی دارد و می خواهد آن ها را مدتی مشغول کرده و به اصطلاح عامیانه آن ها را سر کار بگذارد! در این فیلم هیچ معضلی بسط و گسترش نمیابد و فقط تیتروار به آن ها اشاره می شود.

آتش بس 2 برشی دو ساعته از زندگی یک زن و شوهر به نام‌های خسرو (بهرام رادان) و ترانه (میترا حجار) است که برای اولین‌ بار در زندگی مشترک شان عازم سفر خارج از کشور هستند و فیلم با بگو مگوی آنها آغاز می‌شود. از همان ابتدای فیلم، تماشاگر شاهد نمایش قدرت میان زن و مرد است. هر یک از آن دو در پی اثبات خویش هستند. زن و مردی که هردو تحصیل‌کرده و امروزی اند و چنان روابط رقابت ‌جویانه‌ای دارند که حتی بهانه‌هایی مثل ارائه بلیط به باجه کنترل هم می‌تواند دلیل جنگ قدرت بین آن دو باشد. دعواهایی کودکانه و مسخره که حداقل از زن و شوهری تحصیل کرده به شدت بعید به نظر می رسد! هربار که این دو عزم سفر کرده‌اند، سفر با مشاجره ‌ای لغو شده است، اما این‌بار ترانه مصمم است روابط فی مابین را با این سفر ترمیم کند و به صورت اتفاقی در فرودگاه با مشاوری مواجه می‌شوند که چند سال پیش، از او کمک می‌گرفتند. آن دو باز به مطرح کردن مسایل گوناگون خود می‌پردازند و از این چند سال آزگار می‌گویند که بین آنها چه گذشته و حالا چه مشکلاتی با یکدیگر دارند. از مطرح شدن طلاق توسط مادر خسرو می‌گویند و این‌که هیچ‌کدام به طلاق راضی نشدند و مادر خسرو نتیجه گرفت که طلاق جربزه‌ای می‌خواهد که آنها ندارند و اینجاست که پز و ادای روشنفکر نماهایی که مدتی است مسائلی همچون ازدواج سفید، طلاق های آسان و... را در جامعه ما باب کرده اند در این فیلم بیان شده و توسط مادران داستان که اصولاً می بایست پایبند به برخی اخلاقیات باشند حمایت می شود و به نحوی فیلم قبح طلاق گرفتن را از بین برده و به شدت زوج ها را به گرفتن طلاق از یکدیگر و پرداختن به مسائل سردستی تشویق می نماید.

اما با تمامی این تفاسیر دیدن آتش بس2 برای قشر ثروتمند جامعه خالی از لطف نیست چرا که در این فیلم به وفور تبلیغات آخرین لوازم خانگی، لباس ها، نشان ها و... می شود. میلانی پیش از اینکه روی محتوای فیلمش مانور دهد سعی داشته با طراحی صحنه و لباس بر روی ضعف های مشهود فیلمش سرپوش بگذارد و از همین رو است که در تمامی سکانس ها لباس های فاخر و گران قیمت بازیگران اصلی فیلم عوض می شود و مرتباً لوکیشن هایی به مخاطب نشان داده می شود که به هیچ عنوان طبقه متوسط و فقیر جامعه با آن آشنایی ندارند و تنها طبقه مرفه هستند که در چنین شرایطی روزگار می گذرانند. فیلمساز گویی از شرایط جامعه ای که در آن زندگی می کند کمترین اطلاعی ندارد و از همین رو است که به دغدغه مندی افرادی می پردازد که در خانه های تشریفاتی و گرانقیمت سکونت دارند و صبح تا شب به بوتاکس کردن و گرفتن پرستار و بازی بولینگ و سفر خارج از کشور و عوض کردن دکوراسیون اتاقشان فکر می‌کنند! گویی در این فیلم صرفاً اتوموبیل های آنچنانی و زندگی اشرافی است که برای فیلمساز مدنظر است و و فرم و محتوای اثر کمترین اهمیتی برای وی ندارد!

میترا حجار و گوهر خیراندیش در آتش بس2از سوی دیگر جای مهناز افشار و محمدرضا گلزار که با بازی بسیار خوبشان آتش بس را دیدنی کرده بودند در نسخه دوم سینمایی این فیلم به شدت خالی است! میترا حجار و بهرام رادان به عنوان دو زوج جدید این فیلم به هیچ عنوان نتوانسته اند با نقش و شخصیت شان ارتباط برقرار نمایند و با بازی های به شدت تصنعی شان مخاطب را سخت آزرده خاطر می سازند. بازی این دو بازیگر در این فیلم نشان از آن دارد که هیچیک از آن ها برای بازی در فیلم های طنز ساخته نشده اند و بهتر است هرگز در چنین فیلم هایی ایفای نقش ننمایند! هرچند که باید اذعان کرد که یکی از دلایل مهم بازی های به شدت تصنعی این دو عدم شخصیت پردازی برای نقش هایشان است چرا که هیچ بازی خوبی بدون داشتن شخصیت پردازی اصولی حاصل نمی شود.

با اینکه شخصیت «نقره» که گوهر خیراندیش ایفای آن را بر عهده داشت یکی از معدود نقش هایی است که با بازی به شدت خوب وی خوب از آب درآمده است اما باز هم به دلیل اینکه اصلاً وجود چنین شخصیتی به نوعی وصله اضافی به فیلم محسوب می شود نمی تواند جذابیتی برای مخاطب ایجاد نماید. تسلط بسیار خوب خیراندیش بر لهجه شیرازی و بازی قدرتمند وی در نقش یک پرستار بچه آنقدر دلنشین است که برای دقایقی ضرباهنگ کسل کننده و یکنواخت فیلم را بر هم می ریزد و حرارتی در فیلم ایجاد می نماید.

در نهایت اینکه آتش بس2 تنها یک کاریکاتور از فیلم متوسط آتش بس محسوب می شود. فیلمی که شاید بتوان آن را پایانی بر یک فیلمساز پر سر و صدا همچون تهمینه میلانی دانست که چندین اثر خوش ساخت و ارزشمند را در کارنامه هنری اش ثبت کرده است و همیشه دغدغه مسائل زنان را داشته و دائم با صدای بلند از آنها در مقابل زورگویی های ناروای جنس مخالف حمایت می کرده، حمایت پر سر و صدایی که باعث شده تا میلانی به عنوان یک کارگردان «فمینیست» در سینمای ایران مطرح شود و مخالفان و موافقان زیادی را در سینمای ایران پیدا کند. دیدگاه میلانی در برخی از فیلمهایش آنقدر تند شده که برخی او را به سیاه نمایی و حتی سادیسم متهم کرده اند و در طرف مقابل هم عده ای از اینکه وی چنان بی پروا حرف زده را زده می ستودند. اما اینک با ساخته های اخیر خود مثل یکی از ما دو نفر  و یا آتش بس2 ثابت کرده که به سمت و سوی تولید فیلم های نازل و دست چندم و بی مایه ای رفته که به هیچ عنوان نمی توان نام فیلم را بر آن نهاد.

 

رضا منتظری

آبان 1393

 

در همین رابطه با دیدگاهی متفاوت بخوانید


سفر از دوران سنتی به دوران مدرنیته؛ نقد و بررسی فیلم آتش بس2- موحد منتقم


 تاريخ ارسال: 1393/8/3
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>زهره:

اتفاقا به نظر من این فیلم خوب بود چون بعضی از مسائلی که توی فیلم بیان شده بود توی جامعه ما وجود داره وبا اینکه پیشرفت کردیم اما هنوز هم بعضی مشکلات که توی این فیلم بیان شد در زندگیمون وجود داره چرا یه زن باید از خواسته هاش بگذره به چه قیمتی مثلاً قسمتی که ترانه بچه دار شد ودلش میخواست که کار کنه برای اینکه که دلیل نمیشه بخاطر بچه یا هر چیز دیگه از پیشرفت کردن جا بمونی به نظرم این انتقاد ها بسیار کم لطفی هست هر فیلم هم براساس چیزی حرف زده میشه که توی جامعه وجود داره این فیلم هم در مورد مسائلی صحبت کرد که توی جامعه ما وجود داره همون میگیم این موضوعات پیش پا افتاده هست اما چرا هنوز هم افراد این مشکلات رو دارن ؟

0+0-

پنجشنبه 27 مهر 1402



>>>ناشناس:

جالبه فک کنم خانم میلانی زیادی عاشق معماری بوده چون هر دو سری حاجیه خانم ملت رو معمار کرده البته مسائل روانکاوی خوبی داشت

0+0-

جمعه 11 فروردين 1402



>>>فاطمه:

فیلم خوبی نبود اما نمیفهمم کجای فیلم فمینیستی بود که هی تکرار میکنین/ یعنی چی زنا رو وقیح تر کرده/نهایت بیشعوری رو میشه تو بعضی نظرات فهمید

1+0-

دوشنبه 26 آذر 1397



>>>بهروز میلانی فر:

دیگه اینجورام که شما نوشتین بد نبود آقای منتظری ... در ضمن شاهکار اصلی میلانی بچه های طلاقه یادتون نره که ایشون به غیر از فیلم های اخیرشون آثار بسیار خوبی رو برای سینمای ایران به ارمغان آوردن از افسانه آه و دیگه چه خبر تا دو زن و نیمه پنهان

3+3-

پنجشنبه 8 آبان 1393



>>>اهوارکی:

با تمام این نقد جناب منتظری موافق هستم بجز آن چهار فیلم میلانی که استثناء کرده اند، به ویژه فیلم تسویه حساب که بدترین فیلم میلانی و بدترین فیلم سینمای ایران است. اگر درست به یادم مانده باشد بنده در نقدی که جناب فاضلی در همین سایت در بهمن 1388 منتشر کرد نوشته بودم که به همراه بلیت این فیلم یک پاکت نیز باید به مخاطبان داد برای کسانی که ممکن است دچار «غثیان» شوند از تماشای آن. لذا نام آن وجیزه را «تهوع» گذاشتم. و اما بعد. حیف از وقت و عمر که در راه تماشای فیلم های این خانم تلف شود. کسی که ضدیت او با دین، همچون کفر ابلیس مشهور است حالا خودش فیلمی ساخته که سراسر پند و موعظه است! واضح است که ایشان سینما را با ضبط صوت اشتباه گرفته. ثانیاً پیامبران اگر موعظه داشتند لااقل مردم را به خدا دعوت می کردند. ولی «پیامبران دروغین» مردم را به خودشان دعوت می کنند و سعی دارند همگان را به قواره خودشان قالب بزنند. شباهت بسیاری میان میلانی و شخصیت پولس در صدر مسیحیت وجود دارد. اگر نامه های این شخص را در ملحقات اناجیل مسیحی خوانده باشید خواهید دانست که پولس کسی بود که مردم را به خودش دعوت می کرد و می گفت اگر می توانید مانند من ازدواج نکنید (باب هفتم از نامه اول به قرنتیان). در حالیکه خود او در فصل نهم از همان نامه، مردم قرنتیه را ملامت می کند که چرا مرا منع می کنید از اینکه با دختران شما ارتباط داشته باشم!!! استدلال او این است که «من که شما را هدایت کردم و آخرتتان را آباد نمودم چرا از نعمت های دنیایی منع می کنید؟» (یعنی از مراوده با زنانتان)!! عزوبت کشیشان به خاطر همین نامه از پولس است که ازدواج را در آن مکروه دانسته. جل الخالق. آیا کسی هست که این نامه را خوانده و سخن مرا تأیید کند؟ و اکنون حکایت خانم میلانی است که آنقدر در این بیست سال فیلم های مردستیز ساخت که آمار ازدواج پایین آمد و شمار دختران ترشیده رو به افزایش گذاشت. حالا ایشان در آخرین افاضه خود برای رفع مشکلات ازدواج، نسخه پیچیده اند: زندگی خود را با طلاق آغاز کنید و یک روانشناس خانگی داشته باشید! فیلمی خزعبل که بیش از 90 درصد از زمانش با دیالوگ و موعظه پر شده است. واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند/ چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند. شباهت دیگر میلانی و پولس کار کردن آنها برای مزد است که از شرح آن می گذرم چون صلاح نیست بیش از این وقت را تلف کرد.

7+6-

چهارشنبه 7 آبان 1393



>>>m-n:

ASHGHAL

5+0-

سه‌شنبه 6 آبان 1393



>>>melodi:

فیلم نامه بد نبود ولی انتخاب بازیگر خیلی بد بود اصلا این دو زوج بهم نمیومدن و بازی میترا حجار هم خیلی مسخره و بد بود !!! شاید اگه کسه دیگه ای جاش بازی میکرد خیلی فیلم تاثیر گذار تر میشد ...

3+7-

دوشنبه 5 آبان 1393



>>>مهدی:

این فیلم را با ارفاق میتوان هجویه ای همانند خارش هفت ساله, اسکری موویز, یا 22 جامپ استریت و از این قبیل فیلم ها بر شمرد و نه بیشتر .

9+0-

دوشنبه 5 آبان 1393



>>>امیر-ف:

خیلی رو دارین ...

6+4-

دوشنبه 5 آبان 1393



>>>نفیسه رضایی:

خوب بودفقط نمیدونم این خانم حجارچرااینقدرخودشولوس میکردوکارای لوس بازی درمیاورد

9+2-

دوشنبه 5 آبان 1393



>>>نجفی:

فیلمسازی تو ایران رسما در تعصیلاته

8+2-

دوشنبه 5 آبان 1393



>>>همه کاره:

بابا دست از سر این سینما بردارین شماها ... هم شما هم تهمینه میلانی ها!

3+7-

يكشنبه 4 آبان 1393



>>>ali:

mozakhraf

10+1-

يكشنبه 4 آبان 1393



>>>دانشجوی روانشناسی:

من فقط یک سوال از خانم میلانی دارم که آیا به نظر ایشون چند درصد از زوج های جوان جامعه ما چنین دغدغه هایی دارند؟ در زمانه ای که بیکاری، فقر، فحشا، اعتیاد، قسط، بدهی، بیماری و هزار و یکی دیگر از مسائل این چنینی باعث شده تا همه خانواده ها وقت سر خاراندن هم نداشته باشند طرح چنین مسائل سطحی و پیش پا افتاده ای چه دلیلی می تواند داشته باشد؟

16+0-

يكشنبه 4 آبان 1393



>>>feri:

فیلم اتش بس 2 واقعا ناموفق از اب رداومده . ای کاش همان مهناز افشار و گلزار بازی می کردن . در تمام لحظات فیلم توی ذهن بازی مهناز و محمدرضا را با بازی رادان و میترا حجار مقایسه مکنی . رادان وحجار بازی نمی کنند . انها می خواهند گلزار و افشار باشند که بسیار ناموفقند . از خانم میلانی بسیار بسیار بعید است . ای کاش خانم میلانی به سینما بروید واین فیام را یکبار دیگر ببینید . افتضاح است .

13+0-

يكشنبه 4 آبان 1393



>>>زهرا - م:

چرا دیگه لینک مطالبت رو چند ماهیه رو فیس بوکت نمیزاری ؟

11+1-

يكشنبه 4 آبان 1393



>>>a:

mozakhraf mahz bod vaghean heif polam elahi haromet bashe tahmine milani

12+1-

شنبه 3 آبان 1393



>>>منتقد کبیر:

پاراگرافی در نقد شما بود که به شدت من را تکان داد... شما دیگه چرا آقای منتظری عزیز؟ از شما بعیده؟ من شما رو اینجوری نشناخته بودم ... یکی دو بار دیگه در مورد برخی از نقدهایتان با شما گپی زده بودم اما نمیتونم ببینم رضا منتظری نازنین در سطح امثال مسعود فراستی ها که رسما از سینما چیزی نمیفهمن نقد بنویسه! نقد شما شده مثل نقدهای روزنامه جوان و فارس و سینما پرس که! آقای منتظری عزیز... منظورم این پاراگرافه! اما با تمامی این تفاسیر دیدن آتش بس2 برای قشر ثروتمند جامعه خالی از لطف نیست چرا که در این فیلم به وفور تبلیغات آخرین لوازم خانگی، لباس ها، نشان ها و... می شود. میلانی پیش از اینکه روی محتوای فیلمش مانور دهد سعی داشته با طراحی صحنه و لباس بر روی ضعف های مشهود فیلمش سرپوش بگذارد و از همین رو است که در تمامی سکانس ها لباس های فاخر و گران قیمت بازیگران اصلی فیلم عوض می شود و مرتباً لوکیشن هایی به مخاطب نشان داده می شود که به هیچ عنوان طبقه متوسط و فقیر جامعه با آن آشنایی ندارند و تنها طبقه مرفه هستند که در چنین شرایطی روزگار می گذرانند. فیلمساز گویی از شرایط جامعه ای که در آن زندگی می کند کمترین اطلاعی ندارد و از همین رو است که به دغدغه مندی افرادی می پردازد که در خانه های تشریفاتی و گرانقیمت سکونت دارند و صبح تا شب به بوتاکس کردن و گرفتن پرستار و بازی بولینگ و سفر خارج از کشور و عوض کردن دکوراسیون اتاقشان فکر می‌کنند! گویی در این فیلم صرفاً اتوموبیل های آنچنانی و زندگی اشرافی است که برای فیلمساز مدنظر است و و فرم و محتوای اثر کمترین اهمیتی برای وی ندارد! میشه ازتون سوال کنم پولدار بودن مگه از نظر شما مشکلی داره؟ شما که خانواده تان در اروپا زندگی می کنند چرا اینجور قلم میزنید؟

3+18-

شنبه 3 آبان 1393



>>>حمید:

متاسفانه من اشتباه کردم و این فیلمو دیدم.اولا باید بگم اصل ساخت این فیلم کپی از فیلم موفق خانم و آقای اسمیت بوده که نباید یادمون بره.دوما کارگردان نویسنده این فیلم نشان داده عقاید بشدت فمنیستی دارد و این را در آثار قبلیش بخوبی نشون داده سوما این فیلمنامه حرف جدیدی برای گفتن نداشت و تنها به مشاجره های معمولی زن و شوهر ها که عمدتا هم مقصر مرد خانواده بود منتهی می شد.جالب بود که این خانواده با داشتن کار مناسب،خونه سوبلکس،ماشین آلفارومئو و شاسی بلند و ... نگران پرداخت خرید های روزمره برای خورد و خوراکشون بودن که صد البته مقصر هم آقا خونه بوده!!!! هر وقت مشاور میخواست نصیحتی بکنه به مرد خونه تذکر میداد هر ازچندگاهی به خانم خونه هم یه تیکه مینداخت اونم بگه که توهم مقصری.اگر قرار فیلمی ساخته بشه که مشکلان زناشویی را به مردم آموزش بده بهتره که دید منصفانه ای داشته باشه.اینکه مردها زور میگن و یا مشکل دارن شکی نیست اما آیا خانومها همشون بی عیب و بی نقص هستند؟ خانم میلانی انتقام خودتو از مرد ها نگیر ببین کجای کار مشکل اساسی داره

14+3-

شنبه 3 آبان 1393



>>>رها:

به عنوان یک زن به شدت طرفدار تهمینه میلانی هستم اما تهمینه میلانی سازنده دو زن و نیمه پنهان . کجاست تهمینه میلانی که دو زن و نیمه پنهان می ساخت؟

14+1-

شنبه 3 آبان 1393



>>>فیلمساز مستقل:

رضای عزیز، نقد بسیار خوبی بود، هرچند که از علاقه تو به خانم میلانی خبر دارم اما می دونم که همیشه حق و حقیقت رو میگی، خلاصه کلام این فیلم بسیار بی سر و ته و مزخرف بود، واقعا برای خانم میلانی افسوس میخورم، آدم هایی که کمترین سررشته و کوچکترین اطلاع رو از عالم سینما دارند میدونن ساخت نسخه دوم این فیلم به هیچ عنوان قابل قبول و درست نیست ... آتش بس هیچی نداره واقعا، نه فیلمنامه داره، نه بازی داره، نه ساختار داره، همه چیز انقدر بد و تصنعیهه که حال بیننده رو بهم میزنه واقعا، من با دو سه تا از دوستان فیلمساز مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی رفتیم این فیلم رو دیدیم باورت نمیشه میخواستیم در ریم از سالن اما متاسفانه سالن شلوغ بود و امکان فرار برامون وجود نداشت. نکته ای که مهمه اینه که ای خاک بر سر این سینما با این سینماش و فیلماش و فیلمسازاش. خیلی وقته که تو سینمای ایران فیلم خوبی نیست، و اگر فیلم خوبی هم ساخته میشه مثل خانه پدری کیانوش عیاری یا توقیفش می کنن یا میره خاک میخوره و اکران نمیشه. در هر صورت واقعا خسته نباشی، اشاراتت به نقاط ضعف فیلم فوق العاده بود حتی به مسائلی اشاره کردی که من اون رو ندیده بودم اما با نقدت متوجه شدم. موفق باشی

15+1-

شنبه 3 آبان 1393



>>>منتقد:

وحشتناک بود این فیلم..در حد برنامه خانه و خانواده!!!میلانی تموم شد با این فیلم

21+1-

شنبه 3 آبان 1393



>>>فوق لیسانس بیکار:

آقا ما به زنا خیلی رو دادیم. طوری که تو بازار کارم جامونو گرفتن..... واقعا متاسفم برای جامعه ی که مردان آن بیکارند و زنها سر کارند.... بعد میگن چرا جوونا ازدواج نمیکنن... (عرضه هم داریم فقط چون خانوم و به حقوق کم راضی نیستیم بهمون کار نمیدن)

4+23-

شنبه 3 آبان 1393



>>>نسرین:

فیلم خوب یعنی شهر موش ها، 4 بار دیدمش هر بار از دفعه قبل بیشتر لذت بردم مخصوصا اون شخصیت کپلک ناز و دوست داشتنیش، در مورد این فیلم بنویسین

15+2-

شنبه 3 آبان 1393



>>>سینماگر:

شما ثبات شخصیتی ندارید آقای منتظری، خودتون میدونین دلیلش چیه! متاسفم براتون... گویا غم نان از تعهدتان به یک فیلمساز برایتان مهم تر است

1+17-

شنبه 3 آبان 1393



>>>parsa:

به نظر من خيلي هم عالي بود بازي گوهر خيرانديش ،بهرام رادان و ميترا حجار عالي بود براي اونايي كه ميگن اين فيلم مسخره است متاسفم

3+21-

شنبه 3 آبان 1393



>>>علی:

من نمیدونم این تب ساخت ورژن های دو و سه و چهار که داره تو ایران به شدت فراگیر میشه چه معنایی میتونه داشته باشه؟ تو سینمای جهان تنها فیلم هایی ورژن های بعدی شون ساخته میشه که اولا دلیل منطقی برای ادامه اون ها وجود داشته و همینطور در گیشه موفق بوده اما تو ایران بر عکسه هرچی فیلم مزخرفه ورژن های بعدیش هم ساخته میشه مثل اخراجی ها !!!!!!!!! حالا گاهی از این ور بوم می افتند گاهی از اون ور بوم یهو یه فیلمساز جناح چپی هوس میکنه یهو یه فیلمساز افراطی مثل تهمینه میلانی

17+1-

شنبه 3 آبان 1393



>>>محمد:

آتش بس 1 هم آش دهن سوزی نبود که شما اینقدر ازش دفاع کردید!

19+5-

شنبه 3 آبان 1393



>>>شقایق:

آقای منتظری عزیز سلام. اولا که خوشحالم بعد از مدت ها دارم یه یادداشت جدید از شما میخونم. اما یه سوال دارم آیا به نظرتون این نقد بی انصافی نسیت به تهمینه میلانی نیست که شما مانند بسیاری از افراد خردمند دیگه ایشون رو قابل ستایش قلمداد میکردید؟ حالا دلیل این نقد چیه؟

4+17-

شنبه 3 آبان 1393



>>>محمد طاها:

فیلمساز درخشان؟ ای آقا این بنده خدا اصلا نمیدونه سینما چی هست؟ یه زن جیغ جیغو که فقط و فقط بلده شعار بده و سر و صدا راه بندازه، حرف از حقوق زنایی میزنه که تو این جامعه جای نفس کشیدن برای مردها نذاشتن. الان تو هر اداره ای میری واسه استخدام یه کارمند زن جای مرد رو گرفته همین باعث بیکاری مرد میشه و این بیکاری باعث هزار و یک مشکل روحی و خانوادگی ... اون وقت شما میاین میگین فیلمساز قبلاً درخشان بوده؟؟؟؟؟ کدوم فیلمش درخشان بوده؟ به نظر من اتفاقا تمام فیلم هایی که شما نام بردین یعنی از دو زن به بعد این خانم فقط مشغول بیانیه دادن و وقیح کردن زناست همین قربون

6+23-

شنبه 3 آبان 1393



>>>امیر-ف:

اااا، بازم که داری اینجا مقاله مینویسی بنده خدا، چرا آخه؟ هنوز بزرگ نشدی معلومه

12+15-

شنبه 3 آبان 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.