امیر اهوارکی
عبدالرضا کاهانی متولد سال 1352 در نیشابور، تاکنون پنج فیلم سینمایی ساخته است: رقص با ماه (?138) که در مرحله تدوین دچار خودسانسوری جناب تهیهکننده (محمدرضا شرفالدین) شده متوقف ماند؛ آدم (1385)، آنجا (1386)، که این هر دو هنوز اکران نشدهاند؛ بیست (1387) که اکران نوروزی نسبتاً خوبی داشت؛ هیچ (1388)، که فیلم مورد بحث ماست و امسال در بخش خارج از مسابقه جشنواره به نمایش در آمده است.
کاهانی فیلمنامه این آثار را با همکاری دوست نمایشنامهنویس خود جناب حسین مهکام که متولد 1359 است نوشته. فیلم هیچ به مراتب بالاتر از بیست ایستاده و گویا همکاری این دو هنرمند قرار است به تولید آثار بهتری بیانجامد.
فیلم قصه نادر سیاهدرّه (مهدی هاشمی) مرد آسوپاسِ بیکاری را میگوید که به بیماری جوعالکلب دچار است و هیچگاه سیر نمیشود. فیلم، هیچ تلاشی برای باوراندن این شخصیت عجیب به مخاطب نمیکند. فقط از زبان عمه (مرضیه برومند) بهطور ناقص گفته میشود که این بیماری نادر به سبب پر کاری غده هیپوفیز در او است.
معاویه بن ابوسفیان ظاهراً اولین کسی بود که به این بیماری مبتلا شد. پس از فتح مکه و اسلام آوردن منافقانه معاویه، وقتی او در سه نوبت متوالی دعوت رسول خدا(ص) را برای کتابت وحی به دلیل اشتغال به غذا خوردن رد کرد، پیامبر(ص) یک جمله انشاء فرمود: «سیر نشود!». و معاویه تا به آخر عمر به این مرض مبتلا شد که دیگر احساس اشباع و سیری نکرد. او مدام غذا میخورد و برای آنکه به مشکلات گوارشی دچار نشود دست بر حلقوم برده قی میکرد و کار خود از سر میگرفت. هرچند که فیلم هیچ، هیچگاه به مشکل هضم غذا و بیرونروی نادر نپرداخته بود و گرچه این شخصیت غریب برای مخاطب به درستی تعریف نشده بود اما در مجموع باورپذیر بود. فیلم قصه خود را از وسط شروع میکرد و هیچ دیالوگ توضیحی برای معرفی شخصیتها وجود نداشت، و البته اشکالی هم ندارد. چنانکه ما در آخر نفهمیدیم که بیگ داماد عفت (همسر نادر) است یا برادر او، و یا فرزند او.
ما در ابتدا میبینیم که این جمع فقیر که به خرسندی با هم در یک خانه زندگی میکنند پس از ثروت بادآورده و عجیبی که به نادر از قلوهاش میرسد رو به اضمحلال میگذارد. بیگ هوس میکند تا بیخبر از زن الکن خود تجدید فراش کند. زنش وقتی میفهمد خانه را ترک میکند. عفت به کار سابق دلاکی باز میگردد و دخترش پس از طرد نامزدش از خانه فرار کرده و یکتا هم که بر سر نگه داشتن یا نداشتن فرزند با شوهر نزاع میکند در نهایت خود و جنین را میکشد. نادر نیز از خانه فرار میکند و ما میفهمیم که در این ثروت عجیب «هیچ» خیری نبوده و نیست.
موضوع این فیلم، شکم و زیرِ شکم است و بدین سبب کمی آزاردهنده بود. گرچه سوپر استارهایی مثل پانتهآ بهرام و باران کوثری و نگار فروزنده توانسته بودند در این فیلم از پسِ نقشهایشان بهخوبی برآیند، اما بایست گفت که جمال هر چهار زن این فیلم بیش از حد اعتدال است و ایشان به آدمهای این طبقه نمیمانند. سخن دیگر این است که نرخ خرید و فروش کلیه در فیلم، ده برابر واقعیت بود. و کلام آخر اینکه بنده هیچ نفهمیدم که نام این فیلم چه مسمّایی دارد.
A.Ahvaraki@yahoo.com
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|