علیرضا انتظاری
تب بازیگری در یک دهه گذشته به شکل فزاینده ای گریبان نسل جوان را گرفته است. گرفتن یک نقش هرچند کوتاه در یک فیلم سینمایی یا سریال، یا حتی حضوری چند ثانیه ای بر صحنه تئاتر، چیزی است که امروزه ارزش بسیار زیادی برای نسل جوان پیدا کرده و بسیاری از آنها حاضر هستند به خاطر رسیدن به آن بهای گزافی پرداخت کنند. این پدیده منجر به شیوه های تبلیغاتی جدید برای جذب این افراد به کلاس های بازیگری شده است. هر روز آموزشگاه جدیدی در عرصه آموزش بازیگری دائر می شود و با علم کردن یک شعار جدید، یا یک چهره معتبر و موفق سینمایی سعی در جذب افراد بیشتری برای ثبت نام در دفتر آموزشگاه دارد مجلات و روزنامه ها هر روز مزین به آگهی های رنگی و سیاه و سفید بیشتری مبنی بر «آموزش بازیگری» می شوند. اما بخش عمده این ماجرا چیزی بیش از یک فریب بزرگ نیست. فریبی که در نهایت منجر به سوءاستفاده از اشتیاق و شور معصومانه جوانان مشتاق به ورود به عرصه بازیگری می شود.
متاسفانه از سوی جوامع و صنوف سینمایی هم در این زمینه روشنگری نمی شود. چرا باید بشود؟! دائر بودن کلاس های بازیگری باعث می شود بسیاری از هنرپیشه های درجه دوم و سوم و چهارم و پنجم که عملاً بازنشسته شده اند ممری برای درآمد پیدا کنند؛ باعث می شود بسیاری از آدم های بازنشسته یا بیکار یا کم درآمد در حوزه هایی که به پشت دوربین مربوط می شوند کاری با درآمد مکفی برای خودشان دست و پا کنند. آگهی های کلاس های بازیگری موجب سوددهی بیشتر و بیشتری برای رسانه های سینمایی می شود. بنابراین چرا باید با کلاس های بازیگری مخالفت شود؟ متأسفانه رسانه قدرتمندی مثل تلویزیون هم حاضر نیست خودش را درگیر بررسی عملکرد کلاس های بازیگری کند. از این رو اکثر افرادی که در این کلاس ها ثبت نام می کنند اطلاع دقیقی از کم و کیف این کلاس ها ندارند و با دیدن نام یا چهره یکی دو هنرپیشه یا کارگردان صاحب نام، در این کلاس ها ثبت نام می کنند. در حالی که در بسیاری از موارد چهره هایی که تبلیغات مؤسسات آموزش بازیگری بر اساس آنها تبلیغات یا معرفی اش را انجام می دهد، اصلاً در این کلاس ها حضور ندارند و فقط مثل کالای زینتی با برچسب «فروشی نیست» در ویترین آموزشگاه گذاشته می شوند تا علاقمندان مفتون بازیگری را به آموزشگاه بکشانند.
مسئله قابل توجه این است که آیا تا به حال دیده شده که به جز عده انگشت شماری، هنرجویی از کلاسهای بازیگری به جایگاهی رسیده باشد؟ آیا در این آموزشگاهها واقعاً به این افراد سینما یاد داده می شود؟ آیا مافیای سینمای ایران این اجازه این را به فارغ التحصیلان این آموزشگاهها می دهد که بتوانند از طریق کلاسهای بازیگری وارد این عرصه شوند؟ حتی اینکه از فیزیک بدنی مناسب، چهره ای تجاری، استعدادی در بازیگری و... هم برخوردار باشند. متأسفانه نه! این افراد در دوره های طولانی مدت دهها میلیون ریال به حساب آموزشگاههای بازیگری واریز می کنند، بدون اینکه آموزش کافی به آنها داده شود و بدون اینکه توانایی ورود به فضای سینمای حرفه ای به آنها داده شود.
از طرف دیگر در سینمای امروز ایران رابطه جای ضابطه را گرفته است. هنوز همان «پ»های قدیمی: پول ، پارتی ، پررویی، پدر و مادر و... می تواند تا حدودی ضامن حضور موفق در عرصه سینما شود. این حقیقت تلخ و اسفباری است، اما کسی از طریق کلاسهای بازیگری، در سینمای ایران به جایی نخواهد رسید.
واقعاً تا کنون کدام یک از بازیگران بزرگ سینما و تلویزیون و تئاتر ایران (چه قدیمی ها و چه جدیدها) از طریق کلاس بازیگری به جای رسیده اند؟ اصلا در دوران جوانی انبوه بازیگر شاخص و بزرگ سینمای ایران که اکنون به مقام پیشکسوتی رسیده اند کلاسی تحت عنوان «کلاس بازیگری» وجود داشته؟ یا این افراد به واسطه مسائل دیگری دیگر توانسته اند وارد دنیای بازیگری شوند؟
**********
به این فهرست توجه کنید! فهرستی که در آن به بازیگران نامداری اشاره شده که به هیچ عنوان از طریق کلاس بازیگر نشده اند:
هدیه تهرانی، گلشیفته فراهانی، شیلا خداداد، امین حیایی، محمدرضا گلزار، نیلوفر خوش خلق، پگاه آهنگرانی، مهناز افشار، ارژنگ امیرفضلی، بهاره رهنما، شقایق دهقان، حسام نواب صفوی، ساعد هدایتی، الهام چرخنده، سعید پیردوست، پارسا پیروزفر، پروین قائم مقامی، مریم امیرجلالی، حمید لولایی، احمد پورمخبر، حمیده خیرآبادی، رضا داوودنژاد، بهمن دان، اصغر سمسار زاده، مهران رجبی، ملکه رنجبر، بهزاد رحیم خانی، شهربانو موسوی، رامبد شکر آبی، شقایق فراهانی، مهران مدیری و....
بنا به استناد به کتاب «فرهنگ بازیگران سینمای ایران» هیچکدام از این بازیگران شناخته شده حتی تحصیلات مرتبط با بازیگری نداشته و ندارند و به واسطه داشتن شانس یا معرف و یا هر چیز دیگری توانسته اند به سینما راه پیدا کنند. بنابراین به راحتی می توان دریافت که در سینمای ایران ورود به عرصه بازیگری از طریق آموزشگاه های بازیگری میسر نیست. و به طور کلی با داشتن روابطی که در بالا به آنها اشاره شد و یا داشتن پول هنگفتی برای خریدن نقش! امکان ورود به عرصه بازیگری وجود دارد. لازم به ذکر است که فهرست بالا تنها مشتی از خروار است. متأسفانه با اطمینان می شود گفت به جز تعداد قلیلی که به تعداد انگشتان دست هم نمی رسند، هیچ کس نتوانسته اند از طریق کلاسهای بازیگری راه ورودی به دنیای سینما پیدا کنند.
از نمونه بازیگرانی که توانسته اند از طریق کلاسهای بازیگری راهی به دنیای سینما پیدا کنند می توان از بازیگرانی مثل شهرام قائدی، نیوشا ضیغمی مریم بوبانی، ترانه علیدوستی، غزاله جزایری، بهرام رادان، امیر جعفری، نگار فروزنده، و یوسف تیموری نام برد
اما اگر افراد این لشگر چند نفره هم توانسته اند از طریق این کلاسها راه ورودی به دنیای بازیگری پیدا کنند به چند دلیل بوده است:
اولین دلیل اینکه آنها در سال های دور و در کلاسهای بسیار بسیار معتبر و زیر نظر اساتید بزرگ ثبت نام کرده اند.
دومین دلیل داشتن چهره و فیزیک مناسب بوده است.
سومین دلیل اعتماد کارگردان در آن برهه زمانی به آنها بوده.
چهارمین دلیل داشتن شانس و... بوده است.
و شاید مهم تر از همه اینکه ورود آنها به دوره بازیگری مربوطه به حدود یک دهه قبل بوده. زمانی که سینمای ایران به نیروهای جوان نیاز داشت ولی آنها را کشف نکرده بود. در حالی که امروز...
به هر حال برخلاف تصور بسیاری از جوانان علاقمند به بازیگری، ثبت نام در یک کلاس بازیگری به هیچ وجه متضمن ورود به دنیای سینما و تلویزیون و تئاتر نیست. راههای ورود به این رشته: شانس، داشتن رابطه (پارتی)، پدر و مادر و... است.
اما آموزشگاه های مختلف با هزاران فریب و ترفند جوانان علاقمند ورود به دنیای سینما را تشویق می کنند تا در کلاسهایشان ثبت نام کنند. استراتژی این آموزشگاهها به دو محور استوار است:
الف)استفاده از نام اساتید کلاسهای بازیگری است که از میان بازیگران مطرح، پیشکسوت و بعضا سوپراستار سینمای ایران انتخاب شده اند و شاید اصلا در طول دوره یک بار هم سر کلاسها حاضر نشوند.
ب) وعده دادن معرفی هنرجویان به سینما و تلویزیون و یا ساخت یک فیلم سینمایی با حضور هنرجویان و یا روی صحنه بردن یک تئاتر است که هیچیک از آنها تحقق پیدا نمی کند.
**********
یکی از اصلهای ورود به دنیای خوش رنگ و لعاب بازیگری امروزه از طریق داشتن قوم و خویشی در زمینه سینماست! البته این مسئله به خودی خود هیچ اشکالی ندارد و افراد معرفی شده مسلما هنرمند بوده اند که توانسته اند در سینما دوام بیاورند. اما به هر حال این یکی از اصلهای اساسی در این زمینه است .
تا وقتی که ما با چشمان خود مشاهده می کنیم که عده بی شماری از بازیگران امروز سینما و تلویزیون و تئاتر ایران از طریق خانواده های درجه اولشان وارد این عرصه میشوند دیگر چه نیازی به این تفاسیر است؟
در مثل مناقشه نیست! مهراوه و ملیکا شریفی نیا دختران آزیتا حاجیان و محمدرضا شریفی نیا به چه طریقی توانسته اند وارد عرصه حرفه ای بازیگری در سینما و تلویزیون و تئاتر ایران بشوند؟
گلشیفته و یا شقایق فراهانی چگونه وارد سینما شده اند؟ مگر نه اینکه آنها فرزندان بهزاد فراهانی بازیگر معروف ایران و همسرش فهیمه رحیم نیا بازیگر مطرح تئاتر ایران هستند؟
امثال باران کوثری چگونه توانستند به سینمای ایران راه یابند؟ فقط از طریق پدری تهیه کننده و مادری کارگردان، که باران را چند سال پروراندند و در همه آثارشان (چه آنها که کارگردانی کردند و چه آنها که تهیه کردند) به او نقشهای کلیدی دادند و او را مطرح نمودند.
سپند و یا کمند امیر سلیمانی چگونه توانستند وارد عرصه هنر شوند؟ جواب این سوال هم واضح و روشن است فقط از طریق پدرشان سعید امیرسلیمانی!
نمونه دیگر این ادعای ما را خانواده معروف ارجمند تکمیل میکنند آیا در خانواده محترم ارجمند، برزو ارجمند، امیریل ارجمند، بهار ارجمند و... ! از طریقی به جز انوشیروان و داریوش ارجمند بازیگر شده اند؟
مگر گلاب آدینه و مهدی هاشمی فرزند خود نورا هاشمی را به عنوان بازیگر مطرح نکردند؟
مگر ماه چهره خلیلی بازیگر سینما به واسطه اینکه مادربزرگش مرحومه استاد پروین سلیمانی روزی از پرکارترین بازیگران زن سینمای ایران بود وارد این عرصه نشد؟
مگر فتحعلی اویسی فرزند خود را بازیگر نکرد؟
گواه دیگر این مدعا خانواده بنفشه خواه هستند مگر به واسطه حضور رضا بنفشه خواه فرزندش بیژن بنفشه خواه و برادرش محمود بنفشه خواه وارد عرصه بازیگری نشدند؟
آیا بانو پروین قائم مقامی (مادر گرامی بهاره رهنما) و بانو شقایق دهقان (جاری بهاره رهنما) از طریق کلاس های بازیگری وارد عرصه بازیگری شدند؟
آیا ستاره پسیانی دختر آتیلا پسیانی از طریق آموزشگاههای بازیگری وارد این عرصه شد؟ آیا خود آقای پسیانی از طریق ثبت نام در کلاس های بازیگری وارد سینما شد؟ یا به پشتوانه حضور حرفه ای مادر مرحوم اش ( جمیله شیخی )؟
آیا علیرضا جعفری (برادر امیر جعفری) و ریما رامین فر (همسر امیر جعفری) از طریق آموزشگاههای بازیگری وارد این عرصه شدند؟
لیلی رشیدی چطور؟ آیا او به واسطه حضور پدرش داوود رشیدی و خاله اش مرضیه برومند وارد حرفه بازیگری نشد؟
آیا ایرج نوذری (فرزند زنده یاد منوچهر نوذری) در کلاس های بازیگری ثبت نام کرد؟
مگر مونا و مارال فرجاد به جز اینکه پدرشان جلیل فرجاد آنها را به سینما و تلویزیون معرفی کرد راه دیگری هم برای ورود به دنیای بازیگری داشتند؟
مگر السا و الناز فیروز آذر خواهر زاده های تهمینه میلانی از طریق خاله شان وارد سینما نشدند؟
تأکید می کنیم که ما منکر وجود و حضور استعداد ذاتی در این افراد نیستسم. چراکه اگر این افراد لیاقت و توانایی نداشتند خیلی زود از گردونه حرفه بازیگری خارج می شدند و اصلاً در جامعه پذیرش اجتماعی پیدا نمی کردند. آنچه که ما از مطرح کردن این نامه ها سعی در اثبات آن را داریم، بی تأثیر بودن کلاس های بازیگری است. این نکات در اینجا باید به علاقمندان ورود به دنیای بازیگری تذکر داده شود تا متوجه شوند اکثر آموزشگاههایی که کلاس بازیگری دائر کرده اند هیچگونه ثمری برای ورود آنها به این عرصه نخواهد داشت. متأسفانه کلاسهای بازیگری که امروز مثل قارچ سمی سر از اینجا و آنجا در می آورند فقط برای خالی کردن جیب هنرجویان هستند و بس!
**********
در زیر بخش کوچکی از زندگی یکی از دخترانی را که فریب کلاسهای بازیگری را خورده میخوانیم :
ا . ش – خانم جوانی از استان اصفهان است که به دلیل عشق و علاقه مفرط اش به بازیگری به تهران آمده و پس از تحقیقاتی که داشته از آگهی های یک روزنامه کلاسی را پیدا می کند که در تبلیغات آن نام چند بازیگر معروف و مطرح سینما و تلویزیون و تئاتر ایران به چشم می خورده است ، این خانم جوان پس از اینکه به این آموزشگاه مراجعه می کند، توسط دست اندرکاران آموزشگاه مزبور مجاب می شود که حتماً از طریق این کلاسها بازیگر خواهد شد! این خانم جوان که عشق و علاقه مفرطی به حضور در دنیای بازیگری داشته این رنج را به جان می خرد که در هفته دوبار از اصفهان به تهران بیاید تا بتواند بعد از اتمام کلاسهایش بازیگر شود!
اما امروز بعد از گذشت چندین ماه از اتمام دوره آموزش بازیگری و صرف مبالغ کلانی پول، آرزوی بازی در یک فیلم، ولو در یک پلان فیلم کوتاه بر دلش مانده و همچنان مشتاق به حضور در سینماست!
بر اساس بررسی ها، کلاسهای بازیگری حداقل سالیانه 4 ترم برگزار می شوند و در هر ترم حداقل 30 هنرجو ثبت نام می کنند و اگر با یک حساب سرانگشتی تعداد کلاسهای بازیگری را فقط در استان تهران 100 عدد قلمداد کنیم متوجه می شویم که سالیانه 12000 نفر در کلاسهای بازیگری ثبت نام به عمل می آورند و اگر می خواستند همه وارد سینما شوند الآن تمام ملت ایران بازیگر سینما بودند.
این فقط در عالم کلاسهای آزاد بازیگری است! اگر نگاهی کوچک به خیل عظیم دانشجویان که در دانشگاههای مختلف مشغول تحصیل در رشته های مرتبط سینما از جمله بازیگری هستند بیاندازیم، آمار ما سالی بیش از 50 هزار نفر را نشان خواهد داد که فارغ التحصیل رشته بازیگری میشوند اما بازار کاری برایشان وجود ندارد.
همانطور که گفته شد در سال های اخیر سینما فقط رابطه است و با رابطه می توان وارد آن شد. آن رابط هم باید یا پول باشد یا پارتی یا پدر و مادر و خاله و عمه و عمو و دایی و... و یا روابط دیگر.
**********
ر. م نیز پسر جوانی است که طبق گفته خودش در سال 1382 بعد از سالها عشق و علاقه مفرط به سینما توسط آگهی های یک روزنامه کلاس آموزش بازیگری را پیدا می کند و برای تست به آموزشگاه مزبور می رود. بنا به اظهارات ر . م در آموزشگاه مزبور توسط مدیر مسئول آموزشگاه چند دقیقه ای با او صحبت و به او گفته می شود که «فکر کن در حمام هستی و زدی زیر آواز. آوازی بخوان!» ر . م شروع به خواندن آواز می کند و بعد از خواندن آواز به او گفته می شود که برای حضور در کلاسها پذیرفته شده و حتما در آینده به یکی از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون ایران بدل خواهد شد.
ر . م نزدیک به 5/1 سال در این آموزشگاه که در تبلیغات خود اعلام کرده بود که در پایان آموزش برای تمامی هنرجویانش فیلمی خواهد ساخت تحصیل می کند اما بعد از اتمام دوره در می یابد که تمامی این وعده و عید ها پوچ و بی اساس بوده و نه تنها مسئولین این آموزشگاه هیچ قدمی برای راه یافتن او به سینما و تلویزیون بر نمی دارند که حتی طبق وعده شان راضی به ساخت فیلم هم برای هنرجویان آن دوره نیستند.
ر. م به همراه تعداد کثیری از هنرجویان آن آموزشگاه شکایتی بر علیه مدیر آن آموزشگاه که اتفاقا فرد مطرحی هم بوده است طرح می کنند و مدیریت آموزشگاه از ترس با گذاشتن 2 میلیون بودجه! شروع به ساخت فیلم برای هنرجویان آن دوره می کند که البته معلوم است فیلمی که با دو میلیون بودجه و کارگردانی بی سواد ساخته شود چه خواهد بود!
ر. م باقی حرفهای خود را اینگونه به پایان می برد که بسیاری از دوستان همدوره ای اش که از وضع مالی خوبی هم برخوردار نبودند و با هزار مشکل توانسته بودند مبلغ کلاس بازیگری را پرداخت کنند، پس از اتمام دوره افسرده شده اند اما هنوز که هنوز است عشق به سینما رهایشان نمی کند .
ر. م که پس از پایان دوره اش در آن آموزشگاه بازیگری در چند سریال ایفاگر نقشهای فرعی و مهمان بوده است در اظهاراتش اینگونه می گوید:
وقتی دیدم که 5/1 سال از عمرم را به اضافه نزدیک به دو میلیون تومان پولم را (دو میلیون تومان به ارزش پول در سال 1383) از دست داده ام و هنوز هم عاشق سینما هستم، شروع کردم به ارتباط گرفتن با دیگران و فقط توسط رابطه و تلاش بی وقفه و شبانه روزی ام بود که توانستم با چند دستیار کارگردان آشنا شوم و در چند سریال طنز مطرح هم ایفای نقش کنم، اما بعد از گذشت چند سال و بازی در بیش از 15 تله فیلم و سریال و تئاتر به این نتیجه رسیده ام که سینما جایی برای امثال من ندارد. چرا که نه از چهره ای جذاب برخوردارم نه پول فراوانی در جیب دارم که بتوانم نقش بخرم، نه واسطه ای و پارتی ای دارم که بتوانم در این عرصه ماندگار شوم.
**********
موضع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برابر درخواست های متعدد مجوز آموزشگاه سینمایی، طبیعتاً و به ناچار منفعلانه است. چراکه وقتی این وزارتخانه بر اساس قانون فقط به یک آموزشگاه مجوز داد، نمی تواند به هزارمین درخواست، مجوز آموزشگاه ندهد. چراکه در صورت خودداری از صدور مجوز ممکن است به اشکال تراشی غیرقانونی متهم شود. بنابراین این جوانان علاقمند به بازیگری هستند که باید بدانند با یک حساب سرانگشتی سالی 12000 در این کلاسها ثبت نام می کنند. در حالی که برای این تعداد در یک سال، سینمای قاره آسیا هم جا ندارد! در نتیجه اما 10 نفر از آنان هم به سینما راه نمی یابند.
در زیر نام آموزشگاههای بازیگری که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آنان مجوز داده است را برای شما آورده ایم.
فهرست آموزشگاههای آزاد سینمایی با مجوز موقت در تهران به این شرح است: آبنوس فیلم (منصوره جوادی اصل)، فیلم تهران (ماندانا صدیق دربندی)، انجمن صرع ایران (كورش قره گوزلی)، بنیان فرهنگ و هنر ایرانیان (محمد علی زم)، سینمای صاعقه (محمد كدخدایی)، سیمین (فاطمه معتمد آریا)، شیدا (حسین مدحت)، فرهنگ و هنر (احمد رستمی جم)، كمال هنر (حسین عطار)، كارون (عباس پورعباسی)، مانی (خسرو بامداد)، نقش آفرین (علیرضا اطیبی)، هنر گستران كیمیا (محمدجعفر میرزا پور)، عكس (مسعود امیرلوئی)، پویندگان عصر هنر (برنجیان)، نیم نگاه (محمدصادق آشتیانی)، موسسه فرهنگی و هنری رسانه پویا (جلال فاطمی)، سورنا گستر (رامین حدادی)، اندیشه (عباس مددیان)، امین (نوراله حیدری)، آوین (علیرضا خاتمی)، آفتاب (خاكسار هرسینی)، روزنه (سارا عمیدی محبی)، موسسه جهان مبینا (رضا پورمظفری)، موسسه فرهنگی و هنری خانه جوان (یدالله حبیبی)، كارگاه عكس (سیدمحمد معصوم)، موسسه فرهنگی و هنری اندیشمندان همراه (محمد ربیعی)، زبان تصویر (معصومه بهارلو)، مهرگان (محسن بابایی)، اندیشه نو (عمران دهقانی)، نقش (داوود قچاق)، شریفی (محمدجواد جعفری).
اما فهرست آموزشگاههای آزاد سینمایی در تهران كه مجوز دائمی دارند به این شرح است:
عاطفه رضوی نیا (آراویرا)، غلامعلی نوری (آموزش اندیشه آوا)، اصغر عمیدی محبی (ایران)، ابوالفضل معیری (آینه در آینه) محمدرضا بهنودی (آرتزین)، فروغ اعظم مقدم (آیدا)، جعفر صابری (آشتی)، خسرو سینا (انتخاب)، زهرا اصلاحچی (بانوی شرقی)، مهین دخت قوام صدوقی (پایا رایانه)، حمیدرضا آخوندی آذری (پارس آرمان)، میرمهدی رضایی مهر (تندر)، فرشید ذوالفقاری (تصویران)، ناهید خدوی (تك نگاه)، نادر سامانیان (جام جم)، جعفر علی عسگری (جهان نما)، حسن نیك آئین (چاپلین)، سعید كیوانمهر (چهرههای ماندگار)،علی رودكی (خاتون)، افشین سخائی فرد (خانه سینمای كرج)، ثریا خرمی قاضیانی (خرم)، سیدحسین مبینی (دماوند)، محمدمهدی تدین (دارالفنون)، بهروز یغمائیان (رسانه فرد)، انسیه زیدی (رسانه تصویر)، فریبا نور شعاع حسینی (رخسار)، افسانه قلیزاده (رنگ و رو)، كاملیا مدیری (ركسانا فیلم)، سید صدرالدین غیاثی (سوده) كورش نبیزاده (سپهر)، گرفمی (هنر سیاه و سفید)، حسین صاحبی (سینماگران جوان)، علی رضایی (سینمای جوان)، بهرام شهبازی (سینماگران نوین ایران)، پروانه مرزبان (سبز فیلم)، سیدرضا حسینی (سپند هنر)، پیشگامی فرد (سروش)، غلامرضا ایزدخواه (سپهر اندیشه امروز)، زهرا همتی (شكوه شفق)، محسن ملكی (صورتك)، پروین لطفی نژاد (صورتك)، مسعود علیپور دوانی (عرفان كهن)، محتشمی معالی (فیلم و سریال)، عبدالرضا ساعتچی فرد (فجر)، امین تارخ (كارگاه آزاد بازیگری)، حمید سمندریان (كانون آموزش هنری سمندریان)، نكار اسكندرفر (كارنامه)، علی ژكان (معاصر)، غلامرضا جهانمهر (مهر)، جلالالدین معیریان (مركز آموزش گریم)، حوزه هنری(مدرسه فیلمنامه نویسی)، منوچهر حقانیپرست (نوآور)، محمدعلی طاهری (نمایه هنر جوان)، حمیدرضا محسنی (نگاه نو)، سهیلا وهاب قلیانی (وهاب)، اسفندیار حبیبنژاد (هنركده تخصصی تدوین)، بیژن محتشم (هنركده گریم محتشم)، سیدغلامرضا موسوی نامقی (هفت هنر)، سعید دولتی (همای سعادت)، مهراعظم صادق شیرازی (هنرسرای گریم)، هومن صدری اردكانی (هنركده گریم مریم)، حسین خورشیدی (هنرهای تصویری سوره)، حمید اصغری تتماج (هلیا فیلم)، امیر شهاب رضویان (هیلاج)
**********
پونه.ع – یکی از هنرجویان یکی از آموزشگاههای آزاد بازیگری که اتفاقا مجوز دائمی هم دارد در رابطه با شرکت خودش در کلاسهای بازیگری این چنین می گوید:
«من از طریق یکی از اقوامم که بازیگر مشهور سینماست به این آموزشگاه معرفی شدم. مدیر آموزشگاه به من گفت که به خاطر اینکه خانم [...] من رو به ایشون معرفی کرده از من تست نمیگرد و من رو بدون آزمون برای کلاس بازیگری ثبت نام میکند. به ما گفتند که شما را به کلاسهای شمشیر بازی و سوارکاری می بریم و ... با این تفاسیر 600 هزار تومان در سال 1382 پول ثبت نام از من گرفتند و من وارد این کلاس شدم. از بدو ورودم به کلاس متوجه شدم که راهی که رفته ام به ترکستان است. دخترها و پسرهایی که در کلاس بودند همه برای خوش گذرانی به کلاس آمده بودند و از اساتیدی که نامشان در لیست بلند بالای آموزشگاه به چشم می خورد هیچکس به عنوان استاد سر کلاس ما نیامد و چند تا دانشجوی تازه فارغ التحصیل شده دانشگاه را برای درس دادن به ما آوردند.
بعد از اتمام دروه هم یک مدرک الکی دست ما دادند و همین این شد بازیگر شدن ما! در صورتی که هنگام ثبت نام به ما قول دادن که ما شما را به کارگردانان و آموزشگاهها معرفی می کنیم و... همه دروغ از آب درآمد.»
پونه در باقی صحبتهایش اظهار می دارد:
«با اینکه عاشقانه هنر بازیگری را دوست داشتم و چندین سال از عمرم را برای راهیابی به این هنر تباه کردم دیگر به هیچ عنوان مایل نیستم که در این عرصه فعالیتی داشته باشم چون فهمیده ام که برای ورود به دنیای بازیگری تنها چیزی که مهم نیست داشتن هنر است»
پونه در پایان حرف هایش هشدار می دهد:
مشتاقان سینما!
از روی عقل تصمیم بگیرید نه از روی دل!
برای بازیگر شدن کلاسهای بازیگری گزینه مناسبی نیستند!
این گوشزدی بود برای همگی مشتاقان سینما
بی راه نمی گوید. چراکه همانطور که در ابتدای مقاله اشاره رفت، هیچ یک از بازیگران مطرح سینمای ما چه از جوانها و سوپراستارها گرفته تا پیشکسوتان و میانسالان در کلاسهای بازیگری دوره ندیده اند و فقط از طریق رابطه، تحصیلات آکادمیک مرتبط، شانس و... توانسته اند وارد این حرفه شوند. در سینمای ایران داشتن رابطه خیلی مهم است. چون اگر رابطه نباشد بازیگران معروف هم خیلی زود فراموش می شوند و محو می گردند. تنها عده خیلی کمی از پشت صحنه و مافیای سینمای ایران خبر دارند.
**********
این افراد یکی و دوتا نیستند. بسیاری از جوانان امروزی زخم خورده ی وعده و وعیدهای آموزشگاه های بازیگری اند:
ح.ر جوانی است که اتفاقا از چهره ای جذاب و فیزیکی مناسب برخوردار است و خودش را شبیه به یکی از سوپراستارهای مطرح امروز سینمای ایران می داند. او می گوید: «من چند سال پیش با یکی از کلاسهای آزاد آموزش بازیگری آشنا شدم و چون سالها در حسرت بازیگر شدن می سوختم مثل بچه ای که مادرش را پیدا کرده بود با شوق فراوان در این کلاس ثبت نام کردم و خودم را در آستانه سوپراستار شدن می دیدم؛ اما با گذشت دوره فهمیدم که تمامی حرفهایی که هنگام ثبت نامم در آن آموزشگاه به من زده شده بود دروغ بوده. مسئولین آن آموزشگاه که اتفاقا با کارگردانانی هم مراوده داشتند به هیچ عنوان من و امثال من را به آنها معرفی نمی کردند و تنها تعدادی از نور چشمی هایشان را به این کارگردانها معرفی می کردند که البته آنها را هم بعد از هزار نوع تست گرفتن شاید برای ایفای نقشهای فرعی یکی دو دقیقه ای در سریالها انتخاب می شدند.
ح.ر در ادامه حرفهایش به جوانان علاقمند به ورود دنیای بازیگری می گوید:
«به همه جوانهایی که مشتاق بازیگر شدن هستند توصیه می کنم که آگاهانه در این راه قدم بگذارند تا مانند من فریب زبان چرب و نرم مسئولین آموزشگاهها را نخورند. تنها راه عاقلانه به نظر من رفتن مستقیم فرد به دفاتر کارگردانان است که شاید یک درصد از طرف خوششان بیاید و در فیلمشان از او استفاده کنند.
ن.ح خانمی نسبتا مسن است که چند وقت پیش در یکی از کلاسهای آموزش کارگردانی سینما ثبت نام کرده بود. وی درباره حضورش در این کلاس اینطور می گوید: «کلاسها فقط تبلیغ دارند و به هیچ عنوان به حرفهایی که موقع ثبت نام هنرجویان زده اند عمل نمی کنند، و وقتی که معترض می شویم می گویند که ما این حرفها را نزده ایم و ما هم مدرکی نداریم دال بر اینکه ثابت کنیم که شما با این وعده ها ما را خام کرده اید. من برای آموزش «اصول کارگردانی سینما» در یکی از کلاسهای مطرح ثبت نام کردم موقع ثبت نام نام چند استاد را به عنوان مدرس آموزشگاه به من گفتند. اما خدا شاهد است که ما یک نفر از آنها را در طول دوره ندیدیم! کلاسهای «تدوین عملی» و «صدابرداری» و «صداگذاری» و رفتن به استودیو که اصلا برگزار نمی شد. اساتید «فیلمنامه نویسی» و «کارگردانی» هم هیچ حرفی برای گفتن نداشتند. بالاخص استاد کارگردانی مان که یکی از کارگردانان به نام و مشهور سینمای ایران هم بود، فقط در مورد آثار خودش و مافیای سینما و پشت صحنه سینما و باند بازی برایمان حرف می زد. من دیگر اصلا این کلاسها را قبول ندارم چون فقط می خواهند جیب مشتاقان را خالی کنند و بس!»
م.ز نیز دختر جوانی است که چند سال پیش در یکی از کلاسهای آموزش بازیگری ثبت نام کرده بود. او که اتفاقا از چهره ای نسبتا خوب هم برخوردار است می گوید: در کلاسها به ما وعده دادند که ما را حتما بازیگر می کنند. اما این امر اصلاً اتفاق نیفتاد. من خودم شخصا چند جایی را که از این و آن شنیده بودم تست می گیرند سر زدم. اما در آنجا هم به من و امثال من که کسی پشتمان نبود بهایی نمی دادند. اما من هنوز به آینده امید دارم.
ب.ز هم دختر جوانی است که چندی قبل در یکی از کلاسهای آموزش بازیگری ثبت نام به عمل آورده بود، درباره حضورش در این کلاسها می گوید:
«موقعی که در کلاس ثبت نام کردم دیگه به خودم گفتم که کار تمام شده است و به زودی چهره ام را روی سر در سینماها و در کنار بازیگران مشهور خواهم دید، اما افسوس که این امر اتفاق نیفتاد. مدتها هم دنبال خریدن نقش بودم اما هنوز به کسی اطمینان نکرده ام که بتوانم پولم را در اختیارش بگذارم . اما مطمئن هستم به زودی به یکی از بازیگران مطرح سینمای ایران تبدیل می شوم نه به واسطه کلاس فقط به واسطه پول!»
**********
کلام آخر اینکه از بدو ورود سینما به ایران و آغاز فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی، بودند علاقمندان و مشتاقان زیادی که حتی حاضر بودند برای یکبار دیده شده بر پرده نقره ای سینما و یا جعبه جادویی تلویزیون و یا حتی یکبار حضور بر سن تئاتر از جان خود هم بگذرند. چه بسا هنرمندان قدیمی بسیاری که با زجر کشیدنهای فراوان و طرد شدن از خانواده هایشان مجوز حضور در سینما و تلویزیون را پیدا کردند و بعد در کنج عزلت چشم فرو بستند و دیگر امروزه کسی حتی از آنان یادی هم نمی کند و یا حتی نسل سینما رو امروزه هم آنها را نمی شناسد. سینما و تلویزیون و اصولاً حرفه و یا پیشه هنرپیشگی و بازیگری جادو می کند چرا که کمتر کسی را میبینیم که مشتاق حضور ولو به صورت سیاهی لشکر که امروزه نام جدید «هنروری» را روی آن گذاشته اند نباشد. کلاسهای بازیگری و کارگردانی و سایر امور سینمایی که مثل قارچ سر از هر جایی درآورده اند و با وعده و وعیدهای فراوان یک عده مشتاق سینما و تلویزیون را خام کرده و با گرفتن مبالغ هنگفتی که برخی اوقات بین ۱ تا ۵ میلیون تومان است سعی بر این دارند که مشتاقان بازیگری را به کلاسهای خود بکشانند و بعد از مدتی هم مدرکی به او داده و او را رها کنند. البته از ابتدا این را نمی گویند. بلکه با وعده های شیرین اما تو خالی به گونه ای هنرجویان مشتاق را فریب می دهند که آنان خود را در آینده ای نزدیک سوپر استاری می بیند که همه حاضرند برای امضای شان سر و دست بشکنند.
اما جهان واقعی اینگونه نیست و متأسفانه اکثر این وعده ها پوچ و تو خالی اند و برای پر کردن جیب عده ای! و خالی کردن جیب مشتاقان حضور در سینما!
نمی خواهم فاجعه را بیش از این دنبال کنم و بگویم در این راه چه بلاهای ناپسند دیگری که سر مشتاقان ورود به دنیای هنر آورده نمی شود . و اینکه بعد از آن بلاها چطور رهایشان می کنند و...
بله! امروز چه راحت در مطبوعات و جراید تبلیغ کلاسهای بازیگری می شود! در حالی که علاقمندان بازیگری، به طور کلی (تأکید می کنیم به طور کلی و عمومی) از طریق این آموزشگاه هایی که مثل قارچ سر برآورده اند، به جایی نمی رسند.
امیدوارم جوانان امروز نگاه عاشقانه شان به سینما را به یک نگاه عاقلانه تبدیل کنند. که به قول قدما پشیمانی سودی ندارد.
توضیح "پرده سینما": به رغم اینکه نویسنده این مقاله آن را با تحقیقات مفصل و گفتگوهای تصویری با افراد مختلفی نوشته که در آنها از افراد یا آموزشگاه های به خصوصی نام برده شده است، اما در این مقاله کلیه اسامی مشخص کننده حذف شده اند و افراد فریب خورده نیز با مخفف نام مورد اشاره قرار گرفته اند.
هدف این مقاله انتقاد از جریان کلی آموزشگاه های سینمایی و به خصوص آموزشگاه های بازیگری در ایران است، نه اشاره به یک یا چند آموزشگاه مشخص.
از این رو ضمن احترام به آموزشگاه های معتبر سینمایی و بازیگری که با جدیت کارشان را انجام داده و می دهند، تصریح می کنیم هرگونه شباهت احتمالی نقل قول های این مقاله به یک یا چند شخص یا آموزشگاه بخصوص، صرفاً تصادفی و اتفاقی است.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|