پرده سینما

وجود سواد بصری، عدم جاذبه‌ی روایی؛ نگاهی به فیلم «مدیترانه» ساخته هادی حاجتمند

کاوه قادری


 

 


 

 

نقد و بررسی فیلم «مدیترانه» ساخته هادی حاجتمند

 

 

به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر، سواد بصری بسیاری از فیلمسازان سینمای ایران نسبت به گذشته افزایش داشته؛ سوادی که البته به حوزه‌ی داستانگویی منتقل نشده! مدیترانه به عنوان تازه‌ترین فیلم هادی حاجتمند، «حرکت دوربین»های فکر شده و فتورمانی و توصیفی برای فضاسازیِ موقعیت و جهان داستانی‌اش دارد اما در عین حال، داستانی را روایت می‌کند که جاذبه‌ای برای مخاطب جهت ورود به جهان داستانی فیلم و تعقیب موقعیت داستانی ایجاد نمی‌کند. به بیان ساده‌تر، فیلم از همان ابتدا، هیچگونه تلاشی نمی‌کند تا مخاطب‌اش آن را دوست داشته باشد؛ در نتیجه، از همان ابتدا، نه کاراکترهای اصلی فیلم برای مخاطب سمپاتیک می‌شوند و نه جهان و موقعیت داستانی و سرنوشت کاراکترها برای مخاطب، «مهم» و «حساس» و «دراماتیک» می‌شوند. در چنین شرایطی، از آن «حرکت دوربین»ها و تصویرنگاری‌ها چه باقی می‌ماند جز چند کارت‌پستال تک‌افتاده و بلااستفاده؟

از عدم جاذبه‌ی روایی مدیترانه گفتیم که یکی از علل‌اش برمی‌گردد به اینکه درام این فیلم فاقد هرگونه کشمکش به معنای حقیقی کلمه است؛ نه کشمکش فرد با فرد، نه کشمکش فرد با خود، نه کشمکش فرد با دیگران و نه حتی کشمکش فرد با محیط و جهان پیرامونی! در این میان، فیلم تشکیل شده از چند خرده‌موقعیت بدون تقدم و تأخر مثلاً داستانی اما نازا که فقط و فقط تمرکز روایی را از فیلم زدوده‌اند. در چنین شرایطی، طبیعی است که مؤلف فیلم اصلاً نمی‌تواند کانتنت داستانی فیلم‌اش را درون جهان فیلم و از طریق داده‌های داستانیِ داخل فیلم بسازد. در نتیجه، ناگزیر می‌شود مفاهیم و کلیدواژ‌ه‌هایی را به صورت موضوعی و گفتاری و هشتگی از بیرون فیلم به داخل جهان فیلم الصاق کند؛ بی‌آنکه پرداخت داستانی در کار باشد.

فیلم خیلی دیر آن موقعیت داستانی را پیدا می‌کند که قرار بود ریل روایی درام را در مسیری دارای فراز و فرود دراماتیک قرار دهد؛ وقتی قرار است انتظار و اصرار برای نجات «محمد»، موتور محرکه‌ی درام واقع شود؛ موقعیت داستانی‌ای که هادی حاجتمند حتی با آن هم برخوردی بسیار دم‌دستی دارد؛ وقتی انتظار زن برای نجات شوهرش در روایت نمایشی، خلاصه و منحصر شده در کلوزآپ‌ها از تنهایی زن و اسلوموشن‌های توأم با موسیقی؛ و اصرار زن برای نجات شوهرش و اثبات زنده بودن شوهرش به مسئولین در روایت داستانی، خلاصه و منحصر شده در مقادیری داد و بیداد و خطابه‌گویی شعاری علیه مسئولین (اینجاست که می‌گوییم کشمکشی به معنای حقیقی کلمه در کار نیست) و سپس جستجوهای معمایی خنثی برای یافتن فایلی صوتی یا تصویری از «محمد». در این میان، هیچگونه ضرب‌الاجلی جهت ضرورت‌بخشی برای نجات دادن «محمد» در موقعیت داستانی پیش‌بینی نشده تا لااقل آن را کمی برای مخاطب «حساس» کند؛ حساسیتی که حتی در عملیات نجات «محمد» هم به سبب روایت به‌شدت گزارشی و خبری‌اش به چشم نمی‌خورد و معلوم نیست در چنین شرایطی که نه شخصیت‌ها و نه موقعیت‌شان برای مخاطب حساسیت و اهمیت دراماتیک پیدا نمی‌کنند، مخاطب اصلاً به چه انگیزه‌ای باید پیگیر درام موقعیتِ این شخصیت‌ها باشد؟! به نظر می‌رسد هادی حاجتمند در فیلم بعدی‌اش باید روی اینکه اول درام‌اش را برای مخاطب‌اش مهم کند بیشتر کار کند؛ نه اینکه سراغ پراکنده‌گویی‌ها و پرگویی‌های مثلاً اجتماعی برود که متشتت‌کننده‌ی درام مرکزی‌اش باشد!


 تاريخ ارسال: 1400/8/15
کلید واژه‌ها: نقد و بررسی فیلم «مدیترانه» ساخته هادی حاجتمند، کاوه قادری

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.