کاوه قادری
فیلم حرفهای زنانه سارا پولی، با توجه به اقتباسی بودناش، از همان سکانس افتتاحیه در روایت و نمایش به مرجع ضمیر اصلیاش یعنی ادبیات برمیگردد؛ یعنی روایت تصویری و نمایشی در کنار نریشن به گونهای است که انگار دارد خطوط لابهلای داستان در یک رمان را عینی میکند و نوعی حکایت نمایشی «روزی روزگاری»وار ارائه میشود؛ شامل توصیف احساسات، بیرونیسازی درونیات، گفتن ناگفتهها، لحظهنگاری از میانهموقعیتها و وضعیت گذار، همه در ترکیب با رنگبندی و نورپردازیهای استعاری اغلب کدر و سایهروشن ولی پرجلوه و دوربینی که در حال حرکت طولی از بالا یا در حال حرکت عرضی از پایین وقایع را نمایش میدهد و از همه مهمتر، خود آن زیستی که داخل لنز دوربین رخ میدهد.
فیلم حرفهای زنانه سارا پولی، فیلم داستانگویی است که داستانگوییِ پردهی اولیاش را بیلکنت و بدون وقتکشی انجام میدهد و مسألهی مرکزی تضادساز برای درام را هم خیلی فوری پیش روی مخاطب میگذارد؛ در قالب ماندن و بخشیدن، رفتن، یا ماندن و جنگیدن. از این نقطه به بعد اما آنچه پیشروی روایی و حرکت داستانی و پرداختن به مسألهی مرکزی درام میدانیم، در قالب یک ایدهی شبه دوازده مرد خشمگینی صورت میگیرد؛ گفتگو و مباحثهی جمعیِ همراه با کنش و برهمکنش میان شخصیتها برای رسیدن به یک تصمیم، در زمان و مکانی محدود و با چهارچوب موضوعی مشخص! با این تفاوت که در این فیلم، از طریق فلاشبکهای چندثانیهای برای ارجاع به خاطرات یا وقایع گذشته و تصور گفتهها و ایضاً از طریق نریشنهای اغلب کوتاه برای توصیف احساسات درونی و توصیف موقعیت یا بیان دادهی روایی غیرقابل ارائه در خلال بحثها، نوعی ترفند برای دور زدن آن محدودیت زمانی و مکانی درنظر گرفته شده است.
فیلم حرفهای زنانه سارا پولی واجد نوعی از شخصیتپردازی جمعی است که به «قهرمان گروهی» منجر میشود و نه لزوماً «قهرمانان فردی»! به این معنا که روی هر کدام از شخصیتها به صورت مجزا و منفرد، تمرکز دراماتیک صورت نمیگیرد؛ بلکه شخصیتها به صورت مجموعه و کلیتی واحد پرداخت میشوند و هر کدامشان تا آن اندازه در درام مهماند که به سهم خود اجزای پازل آن «قهرمان گروهی» را تکمیل کنند. با این وجود، یکی از ویژگیهای فیلم سارا پولی اتفاقاً وفاداری فیلمساز به تمام شخصیتهایش است که موجب میشود فیلمساز مانند یک سرگروه، به تمام اعضای این گروه، دلسوزانه توجه داشته باشد و تا حدی که درام دچار شلوغی و پراکندگی و دورافتادگی از داستان اصلی نشود، به معرفی و پرداخت تکتکشان بپردازد؛ ولو در حد تکمضرابهای روایتی و تکخردهموقعیت نمایشی. برای نمونه، «سالومه» از طریق آن عملی که در ابتدای فیلم انجام میدهد و سرآغاز اصل داستان میشود و همچنین روحیهاش برای نبرد و عشق مادریاش به فرزندش «آرون» شخصیتپردازی میشود، «آگوست» و «اوجه» در اوقات استراحت درام و از طریق گفتگوی مستقیمشان با یکدیگر معرفی میشوند، «ماریکه» از طریق پلات شخصیتاش در گذشته و موقعیت و جایگاهی که در بحثهای جمعی دارد شخصیتپردازی میشود، شخصیت «اونا» در خلال بحثهای جمعی و از طریق رابطهنگاری با «آگوست» پرداخت میشود، «میال» از طریق بیماریاش و بکگراند نمایشی که از بیماریاش نشان داده میشود معرفی میشود و معرفی کاراکترهایی مانند «گرتا» و «آگاتا» نیز از طریق داستانهای «روث و شرل» و نقش رهبری و وجهه سرپرستی در گروه انجام میشود. در واقع، سارا پولی از پلات موقعیت به شخصیت میرسد و در این رویه، توانسته شخصیتهایش را اگرچه نه به صورت کلاسیک، ولی در قالب روایتهای مینیمال موازی با یکدیگر و در حد اقتضای درام، تمام و کمال تألیف کند و اصلاً در همین راستا است که بخش عمدهی پردهی دوم داستانی، به زیستنگاری شخصیتها و پرداختن به خردهداستانهای آنها اختصاص دارد، بیآنکه تعدد داستانکها، شکل روایت را «هزار و یک شب»ی و تو در تو و داستانکها را غیرقابل سوا کردن از همدیگر بکند.
سارا پولی در فیلم حرفهای زنانه مطابق آموزههای فیلمنامهنویسی و فیلمسازی کلاسیک، از ابتدا یک مسألهی مرکزی را برای داستاناش برگزیده و مشخص میکند و در پایان فیلم به آن پاسخ معین میدهد. در این میان، برای مخاطبی که فیلم را دقیق تماشا کرده، کاملاً یک مسیر از نقطهی A به نقطهی B طی میشود؛ چه به لحاظ موقعیت داستانی و چه به لحاظ حرکت داستانی شخصیتها. پیشنهاد رفتن به مکانی جدید و برپایی زندگی براساس آزادی و ارزشهای انسانی و حق برابر و حق آموزش و غیره را «اونا» در همان ابتدای بحثها و گفتگوهای جمعی مطرح میکند؛ همان پیشنهادی که ابتدا توسط «ماریکه» و «سالومه» و سپس توسط سایر جمع به سخره گرفته میشود اما در نهایت کار، کل جمع قانع میشوند به همین پیشنهاد عمل کنند و گویی بخش اعظم داستان اصلی فیلم، روایت و نمایش مسیر اقناع شخصیتها و باورمندیشان به اینکه میتوانند مستقلاً زندگی جدید براساس حقوق برابر برپا کنند است. «داستان موقعیت» از طریق مناظره و پینگپنگ کلام میان کاراکترها پیش میرود و نکتهی جالب در طی این مسیر، جایگاه کم و بیش «هنری فاندا»یی کاراکتر «اونا» در قانع کردن سایر اعضای جمع است؛ همچنان که دوربین سارا پولی نیز در کارکردی شبیه به دوربین سیدنی لومت در دوازده مرد خشمگین که کاراکتر هنری فاندا را به عنوان شخصیت هدف درنظر داشت، «کنش و واکنش»نگاری کاراکتر «اونا» در قبال بحثهای جمعی سایر کاراکترها را در اولویت نمایش دارد. همین تشابه میان «آگوست» در فیلم سارا پولی و ادارهکنندهی جلسهی هیئت منصفه در فیلم سیدنی لومت نیز وجود دارد؛ گرچه فرآیند اقناع جمع در دو فیلم متفاوت است.
در واقع، روند اقناع شخصیتها و رساندنشان به یک تصمیم در فیلم حرفهای زنانه سارا پولی، مصداق بارز همان ویژگی است که در رویههای فیلمنامهنویسی و فیلمسازی به آن میگوییم کاشت و برداشت داستانی. در این کاشت و برداشت داستانی، یک ویژگی مهم سارا پولی این است که نگاهاش به موقعیت و سوژه، تکبعدی و مکانیکی نیست، بلکه میتواند چالش داستانیاش را تصاعدی کند و موضوع داستاناش را بسط دهد و ابعاد و جوانب متعدد سوژه و موقعیتاش را هم روایت نمایشی کند؛ برای نمونه وقتی پیشنهاد رفتن مطرح میشود، به انواع مصائب آن مانند مسألهی کودکان، جاگذاشتن خانه و زندگی، غریبه بودن، عدم امنیت، دلکندن از تعلقات (بهویژه دربارهی «اونا» و «آگوست») و غیره پرداخته میشود و کلیهی این مسائل در درام توسط شخصیتها مورد بحث و پینگپنگ کلامی قرار میگیرد و در قبالشان فرآیند اقناعی صورت میگیرد. این نگاه جامع در سوژهپردازی و موقعیتنگاری را میتوان از نگاه رئالیستی فیلمساز نیز ناشی دانست؛ همان نگاه رئالیستی که باعث شده سارا پولی، زیستنگاری و اوقاتگذرانی و پرداختن به لحظات و موقعیتهای گذار شخصیتها را به «کنش و واکنش»نگری صرف و «رویدادنگاری» فرمولی ترجیح دهد.
در این روند اقناع شخصیتها و رسیدن به یک تصمیم البته اشکالی که توسط برخی به فیلم وارد میشود، سادهنگری در برخی شخصیتها و قصارگویی در برخی به نتیجه رسیدنها در خلال بحثها است؛ قصارگویی که اشکالگیرندگان به فیلم، آن را نتیجهی این میدانند که فیلمساز به زور میخواسته فیلماش را به جنبش «Me Too» و وقایع روز حقنه کند! در این زمینه، دو نکته قابل تذکر است. اولاً مسألهی سادهنگری در برخی شخصیتها را نمیتوان در خلأ و بدون درنظر گرفتن مناسبات درون جهان فیلم مورد بررسی قرار داد. توجه داشته باشیم که در جهان-مکان روستایی و مستعمرهای فیلم، شخصیتهای اصلی ما آنقدر محروم از سواد و آموزش هستند که حتی توان خواندن و نوشتن ندارند و فقط به صورت اضطراری یاد گرفتند رأی بدهند؛ لذا این ساده و سلیس بودن در شخصیتها، نه به معنای بلاهت فیلمنامهنویس، بلکه تابع جهان و جغرافیای فیلم و کاملاً برخاسته از دادهها و مناسبات طبیعی درون درام و جهان فیلم است و اتفاقاً نشاندهندهی این است که فیلم، خودبسنده و قائم به ذات خود است و بیرون فیلم به داخل درام نیامده است. ثانیاً در خصوص قصارگوییها، درنظر داشته باشیم که این قصارگوییها «جامپکات» داستانی نیستند و پس از کلی تبادل بحث و پینگپنگ کلام از دل آرمان و ایمان و غایت نظری این شخصیتها که همگی عقبهی مذهبی دارند برمیآیند؛ طرح شعائر مذهبی و دینی در فیلم نیز اتفاقاً از همین ناحیه است که باز نشان از درونزا بودن فیلم به لحاظ روایی و نمایشی دارد.
فیلم حرفهای زنانه سارا پولی البته از منظر دیگری هم فیلم سختی است؛ و آن اینکه از یک سو حدود نود دقیقه از یکصد و چهار دقیقه زمان فیلم داخل یک انباری و با وجود تنها هشت کاراکتر میگذرد و خطر این وجود دارد که فیلم دچار خلأ داستانی شود و از سوی دیگر، فیلم قرار است علاوه بر «داستان موقعیت» و «داستان زمان حال»، «داستان شخصیت» و «داستان زمان گذشته» کاراکترهایش را نیز روایت کند و خطر این وجود دارد که فیلم دچار پرگویی و تشتت شود. سارا پولی آن خطر به خلأ داستانی دچار شدن را از طریق همان بسط دادن موضوع مورد بحث به سایر ابعاد و جوانباش و همهجانبهنگری در سوژهپردازی رفع میکند. خطر دچار شدن فیلم به پرگویی و تشتت اما از طریق عنصر کارگردانی و کانالیزه کردن داستانکها در روایت نمایشی فیلم رفع میشود؛ وقتی سارا پولی در روایت نمایشی فیلم به دفعات از تدوین موازی استفاده میکند؛ در قالب فلاشبکهای کوتاه و چندثانیهای که همزمان با روایت زمان حال میآیند و هم قادرند توأمان داستان گذشته و حال را روایت کنند، هم قادرند همزمان «داستان موقعیت» و «داستان شخصیت» را روایت کنند و هم قادرند در کنار نریشنها، بار توصیفی و فتورمانی اثر را تقویت کنند و فیلم را پاندولی میان درام و تمثیل کنند که ناشی از اقتباس از همان رمان اصلی است؛ اقتباسی رئالیستی، تمثیلی، درونزا و وفادار به شخصیتها که احترام متقابل این وفاداریاش به شخصیتها را از اجراهای دقیق بازیگراناش دریافت کرده است و میتوان آن را بعد از فیلم دور از او، بهترین فیلم سارا پولی دانست.
کاوه قادری
فروردین ۱۴۰۲
Women Talking
کارگردان: سارا پلی
تهیهکننده: دده گاردنر، جرمی کلاینر، فرانسیس مکدورمند
فیلمنامهنویس: سارا پلی، بر اساس کتاب حرفهای زنانه اثر میریام توئز
بازیگران: رونی مارا، کلر فوی، جسی باکلی، جودیت آیوی، بن ویشا، و فرانسیس مکدورمند
موسیقی: هیلدور گودنادوتیر
فیلمبردار: لوک مونپلیه
تدوینگر: کریستوفر دونالدسون، روزلین کالو
شرکتهای تولید: اوریون پیکچرز، پلن بی انترتینمنت، هیر/سی پروداکشنز
توزیعکننده: یونایتد آرتیستس (ایالات متحده) یونیورسال پیکچرز (بینالمللی)
تاریخهای انتشار: ۲ سپتامبر ۲۰۲۲ (تلیوراید) ۲۳ دسامبر ۲۰۲۲ (ایالات متحده)
مدت زمان: ۱۰۴ دقیقه
کشور: ایالات متحده
زبان: انگلیسی
فروش گیشه: ۷٫۸ میلیون دلار
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|