پرده سینما

از شور مهاجرت تا تقلای مراجعت؛ نگاهی به بررسی روند مهاجرت هنرمندان به خارج از کشور

پرده سینما

 


 

 

 

 

در روزهایی که ویدیویی از مرحوم سعید راد درباره شرایط ناگوار زیستن در خارج از ایران، مخصوصا برای هنرمندان در فضای مجازی به صورت گسترده بین مخاطبان می چرخید و درست بعد از آغاز رسمی دوران ریاست جمهوری مسعود پزشکیان، فیلمی از پرستو صالحی، بازیگر نادم از مهاجرت، دست به دست شد که از بازگشتش به ایران سخن می گوید.

ویدیوی منتشره از پرستو صالحی که قصد بازگشت دارد و برایش مهم نیست که این آمدن چگونه خواهد بود و چه اتفاقاتی خواهد افتاد، بار دیگر حال و روز سلبریتی های مهاجرت کرده به خارج از کشور را روایت می کند که انگار تصمیمات ناشیانه و احساسی،  کار دست هنرمندان ایرانی مهاجر داده است.

هنرمندانی که در سالهای گذشته و حتی پیش از آن، به هر دلیلی از ایران مهاجرت کرده و خارج نشین شدند، معمولا در دوره روی کار آمدن جریانات اصلاح طلبی و میانه رو، تمایلشان را برای بازگشت، بیش از هر زمان دیگری ابراز می کند و این موضوع در ادوار متعدد صادق بوده است. هر چند در زمانی محمود احمدی نژاد هم از ایرانیان خارج نشین به عنوان سرمایه یاد می کرد و یا در دوره شهید رئیسی خبرهایی همچون بازگشت معین، خواننده سرشناس ایرانی، خبرهایی منتشر شد و مخلفت چندانی را از سوی دولتی ها در پی نداشت.

 

امان از تصمیمات احساسی

 

اما داستان هنرمندانی که در سالهای اخیر از ایران رفته و سپس نادمانه، یا برگشتند و یا از آرزوی برگشتن سخن گفتند، متفاوت و دیگر گونه است. این ماجرا، مطالعه دقیق تری لازم دارد و از واقعیاتی رو نمایی می کند که تفاوتهای بسیاری با فضاسازیهای اولیه دارد.

به راستی آیا تصویرها و تصوراتی که از شرایط کشور در فضای احساسی، رسانه ای و فضای مجازی شکل می گیرد، چه میزان واقعی و منصفانه است؟ چرا اکثر آنها که از وطن به دور شده اند، دنبال اولین فرصتی هستند که راهی برای بازگشت پیدا کنند؟ چرا غرب و جامعه غربی، احساس شرقی این هنرمندان را برنینگیخت یا برنتابید و یا اصلا به رسمیت نشناخت؟  چرا چنان مهاجرتی و چرا چنین مراجعتی؟

مهاجرت‌های ناموفق هنرمندان و سلبریتی‌ها، سابقه‌ای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفه‌ای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرت‌هایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.

پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتاب‌زده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند  و پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش رسید.

 

سرنوشت مشترک

 

به گفته اهل فن،اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار می‌گیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل می‌گیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر می‌دهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست می‌دهد و از سوی دیگر نمی‌تواند به‌عنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر می‌شود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت می‌کنند.

حال نگاهی داریم به داستانهایی از قصه پرغصه مهاجرات سلبریتی ها:

 

پیام پرستو

 

پرستو صالحی، هنرپیشه سینما و تلویزیون ایران، که بعد از ماجراهای مربوط به مهسا امینی، با انتشار پیام‌هایی در شبکه‌های اجتماعی از نظام جمهوری اسلامی انتقاد می‌کرد، با انتشار یک ویدئو در صفحه شخصی خود در اینستاگرام اعلام کرد که تصمیم دارد به ایران باز گردد. صالحی در این ویدئو می‌گوید: «من چند ماهی است که برای بازگشت به ایران به همراه مادرم از  طریق خانه سینما درخواست داده‌ام. هنوز نمی‌دانم قرار است چه اتفاقی بیافتد و روال به چه صورت خواهد بود و چه برخوردی خواهد شد اما سعی می‌کنم خودم را برای آن آماده کنم.» پرستو صالحی در ادامه اعلام کرد که:«من در ایران هم ممنوع‌الکار بودم ولی در حوزه تبلیغات فعالیت داشتم اما با مهاجرتم دیگر از این راه درآمد ندارم.» عجیب آن که پرستو صالحی که در سال‌های اخیر چند بار به دلیل مواضعش با محدودیت هایی مواجه شده بود و برای همین از ایران مهاجرت کرد، حالا حاضر است همه آن محدودیت ها را بپذیرد و با جان دل به ایران بیاید و حتی خودش می گوید که مهم نیست بعد از آمدنش چه اتفاقات دیگری نیز می افتد.

این آخرین ابراز پشیمانی یک هنرمند از یک مهاجرت اشتباه است و پیش از آن موارد تعدد دیگری نیز در این سالها داشته ایم.

 

 

 ارژنگ امیرفضلی، راننده تاکسی در تورنتو

 

 

آخرین تصویر دیده‌شده از آقا ارژنگ همان ویدئویی‌ست که به تازگی از تورنتو منتشر کرده و با لحن شیرین خود از هزینه‌های سرسام‌آور کانادا تعریف می‌کند. او اکنون در تورنتو راننده تاکسی‌های اینترنتی‌ست و اینطور که می‌گوید به لحاظ درآمد رویه ایده‌آلی را طی نمی‌کند و به مشکلات عدیده‌ای برخورد کرده. ارژنگ امیرفضلی  کار خود را در تلویزیون با برنامه «نوروز ۷۲» به کارگردانی داریوش کاردان، همراه با مهران مدیری و حمید لولایی آغاز کرد و اکنون بیش از سه دهه است که در جامعه هنر شناخته می‌شود اما شاید روا نباشد که هنرمند پس از سی سال در این وضعیت به سر ببرد.

 

فریبرز عرب نیا، مختار در آمبولانس

 

عرب‌نیا نسبت به سایر اسامی کمی زودتر به کانادا هجرت کرد و طبق گفته خودش در آن جا راننده بیمار است. جوان‌اول سینمای ایران در دهه هفتاد پس از همکاری با بزرگترین کارگردانان ایرانی به سمت تلویزیون رفت و با ایفای نقش «مختار ثقفی» تبدیل به یکی از ماندگارترین شخصیت‌های تلویزیونی پس از انقلاب شد. اما چه کسی فکر می‌کرد روزگار و عرب‌نیا اینقدر با هم نسازند؟ او که با موضع‌گیری‌های خاصش همیشه شکل دیگری از هنر را بازتاب می‌داد حالا قرار نیست از قاب هیچ دوربینی دیده شود و احتمالا تنها همان ویدئوهای منتشر شده در صفحه‌اش تنها ارتباطش با مردم باشد.

 

رامسین کبریتی و رابعه اسکویی؛  معنای واقعی تقلا

رامسین کبریتی بازیگری که بعد از سریال ستایش چهره شد و بعد از خروج از ایران به دلیل نداشتن کار هنری به فعالیت دیگری روی آورد. رابعه اسکویی هم دیگر بازیگری است که رفت و بعد از شکست به میهن بازگشت و امروز مقابل دوربین به ایفای نقش می‌پردازد.

اسکویی درباره شرایط زندگی‌اش در خارج از کشور بیان کرد: «وقتی رفتم دو کار هم تولید شد، ولی بعد از مدتی متوجه شدم این شرایطی که در خارج از ایران است، به هیچ وجه با معیارهایم سازگار نیست و من ربطی به اینجا و شرایطش ندارم، چون من در ایران رابعه اسکویی هستم نه در اینجا و از رفتنم پشیمان شدم، قطع همکاری خود را اعلام کردم و تصمیم گرفتم با هر شرایطی شده به کشورم برگردم.»

اسکویی درباره شرایط بعد از بازگشت خود افزود: «وقتی برگشتم رفتار بسیار مناسبی با من شد و مرا پذیرفتند. مسئولان رسانه ملی رفتار بسیار مناسبی با من داشتند و من توانستم پس از ۵/۱ سال بازگشت به ایران، دوباره به ایفای نقش در رسانه ملی بپردازم.»

این بازیگر موضوعی را مطرح می‌کند که به نظر می‌رسد کلید اصلی مسئله مهاجرت سلبریتی‌ها و علت اساسی شکست و ندامت آنان در خارج از کشور است. او عنوان می‌کند: «بعد از مدتی متوجه شدم، این شرایطی که در خارج از ایران است، به هیچ وجه با معیارهایم سازگار نیست و من ربطی به اینجا و شرایطش ندارم، چون من در ایران رابعه اسکویی هستم نه در اینجا.»

 

 چکامه چمن ماه و بازگشت بعد از ۱۰سال

 

چکامه چمن ماه، بازیگر ۴۳ ساله که ده سال پیش از ایران به ترکیه مهاجرت کرد و در شبکه جم مشغول به فعالیت شد، چندی پیش با انتشار یک استوری و پست، از بازگشت خود به ایران خبر داد و در پاسخ به کامنت یکی از دنبال کنندگانش این خبر را تایید کرد. او نیز بعد از سالها حضور در ترکیه، بالاخره به ایران بازگشت و باید دید آینده کاری اش چگونه رقم خواهد خورد.

 

اشکان خطیبی

 

«خودم بودم که به همه‌چیز پشت پا زدم، سال‌ها مدیر یک پردیس سینمایی به نام چهارسو بودم که متعلق به بنیاد ۱۵ خرداد بود، من از طرف بنیاد دعوت به کار نشده بودم، اما به عنوان هنرمندی که کار مدیریت فرهنگی را می‌دانست مرا برای همکاری انتخاب کردند، همچنین دو سال متوالی رئیس کاخ جشنواره بین‌المللی فجر بودم و این چیزی است که نمی‌توانم انکارش کنم.» این بخشی از صحبت‌های اشکان خطیبی بازیگر سینما است که از ایران به ایتالیا مهاجرت کرد.

وی در مصاحبه‌ای اظهار کرده است: «بسیاری از افراد معتقدند که هنرمندان و بازیگران به سادگی می‌توانند مهاجرت کنند، در حالی که این‌طور نیست؛ واقعاً تا پای از دست دادن همه‌چیز رفتم؛ نزدیک به یک سال طول کشید تا با پادرمیانی مستقیم وزیر امور خارجه ایتالیا توانستم نجات پیدا کنم‌، هر روز که بیدار می‌شوم با مشکلات متعددی دست به گریبانم و در حال حاضر تحت درمان هستم، به هر حال زندگی کردن در اروپا کار راحتی نیست. از کارهایی که در ایتالیا انجام می‌دهم رضایت ندارم و به کیفیت کارهایم در ایران نیست؛... نزدیک به شش سال است که به‌عنوان بازیگر روی صحنه نرفته نرفته‌ام.»

 

هرچند این اظهارات، به گفته خود خطیبی به صورت مقطع در برخی از رسانه ها بازتاب داشته و اظهاراتش آنگونه که باید، صادقانه نشر نیافته،اما در نهایت از شرایط دشوار در آنسوی مرزها برای ایرانیان خبر می دهد.

 

مهدی مظلومی، توقف در میانه راه!

 

مهدی مظلومی یکی دیگر از کارگردانانی است که با رفتن به جم تقریبا همه بلیطتهای خوبی را که در همه این‌سالها جمع کرده بود سوزاند! او که با ساخت سریال بدون شرح به شهرت رسیده بود در ادامه کارهایش هرچند، آثار دیگری هم ساخت اما نتوانست موفقیت بدون شرح را تکرار کند. واقعیت این است که او به مرور خلاقیتش در ساخت آثار کمدی که تخصص‌اش بود را از دست داد و نتوانست مردم را مثل سابق جذب کند او بیکاری را بهانه کرد و راهی جم شد و اتفاقا همین کارگردان بود که خیلی از بازیگران را تشویق به همکاری با جم کرد.اما مظلومی هم بعد از ساخت چند سریال بسیار نازل برای این شبکه از همکاری با جم ابراز نارضایتی کرد و جم به او نیز خیانت کرد.

 

پردیس افکاری

 

پردیس افکاری دیگر بازیگر زن ایرانی بود که به جم پیوست اما خیلی زود ابراز پشیمانی کرد.افکاری که بازی در آثاری چون گزل، دخترک کنار مرداب، برخورد، کیفر، شور شیرین، در مسیرزاینده رود و ... را دارد، می‌توانست در ایران بماند و کارنامه خود را درخشان‌تر کند.شاید فقط کمی صبر لازم بود !‌ اما او و همسرش بعد از ناامیدی از جم از کمیساریای عالی سازمان ملل در ترکیه پناهندگی گرفتند.

 

 

فرخ نژاد، ارجمند، افشار، کرمی؛ مربع فراموشی

 

فرخ‌نژاد، مهناز افشار، برزو ارجمندو احسان کرمی نیز از انرمندانی بودند که بعد از مهاجرت، در چند کار محدود دیده شدند و چندان درخششی را شاهد نبودیم.

حمید فرخ‌نژاد هم از روزی که ایران ترک کرد تنها در یک مصاحبه تلویزیونی جلوی دوربین رفته است،‌ بازیگری که جز حلقه سلبریتی‌های ایرانی بود و حالا مدت‌ها است تجربه‌ای در بازیگری ندارد.البته فرخ‌نژاد در یک فستیوال سینمایی در کانادا شرکت کرد، اما همین حضور او هم با فیلم «میجر» اتفاق افتاد،‌ اثری سینمایی که با حمایت بنیاد فارابی ساخته شد تا فرخ‌نژاد تنها عملکرد هنری بعد از مهاجرتش را هم از ایران داشته باشد.

همچنین برزو ارجمد فعالیت هنری‌اش محدود شده به حضور در کنسرت خواننده‌های خارج نشین شد است.

در این میان مهناز افشار مهناز افشار بعد از خروج از ایران به واسطه شرایط ملتهب آن زمان با کمک بخشی از افراد در یک برنامه استعدادیابی به‌عنوان داور انتخاب شد، بعد از آن دیگر در رویداد هنری مشخصی حضور نداشته است.

مهناز افشار دربارۀ شکست و سرخوردگی پس از مهاجرت گفته است: برای من که کارنامۀ فعالی در پرده سینمای ایران داشتم، بحران بیکاری پس از مهاجرت، دوران سختی را برایم رقم زد و مرا به ورطۀ ناامیدی و بی‌اعتمادی در غربت کشاند؛ باید بگویم که داغ بودم و نفهمیدم!

 

 

از محمد عمرانی، تا روناک یونسی و مینا لاکانی

 

محمد عمرانی یکی دیگر از این دست بازیگران نیز وضعیت بهتری از دیگران ندارد و اختلافات خانوادگی و بی‌پولی باعث دیوانگی او شده تا جایی که در مجامع عمومی ایرانیان خارج از کشور او را دست می‌اندازند.

روناک یونسی، مینا لاکانی، شبنم طلوعی، و ... نیز از جمله بازیگران زنی بودند که در سال‌های اخیر مهاجرت کردند اما به دلیل کاهش چشمگیر فعالیت هنری آنها در خارج از کشور اطلاعات چندانی از آن‌ها در دست نیست و عمده فعالیت آنها به اظهار نظرهای اینستاگرامی و توئیتری آنها در قالب اینفلوئنسر و بلاگر محدود می‌شود.

 

برگرفته از سایت تابناک


 تاريخ ارسال: 1403/5/9
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.